مینی شعر؛ یک صندلی برای نشستن کنار تو
شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. انسان با خیال زندگی میکند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار میدهد شعر است، شعر، حقیقتی است که اگر نمیشود سراینده آن بود، دست کم میتوان خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.
برترینها : شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. انسان با خیال زندگی میکند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار میدهد شعر است، شعر، حقیقتی است که اگر نمیشود سراینده آن بود، دست کم میتوان خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.
شعر در کوتاهترین و موجزترین و خوش آهنگترین و مناسبترین همنشینی واژههای آشنا، ما را با معنایی درگیر میکند که برای عقل، نامفهوم و موهوم و بیگانه است، اما برای دل و جان، آشنا و حس شدنی است. شعر، میزبانی صادق است که قلب مخاطبان مستعد خود را هدف قرار میدهد و آنان را به ساخت ناممکنها و ناباوریها فرا میخواند تا خود ببینند و باور کنند که اگر ایمان و عشق باشد، هر ناممکنی ممکن میشود. گاهی هم شعر ابزاری برای بیان ناگفتنیها میشود.
قبلا گزیدهای از اشعار را در قالب ابیات زیبا و تاثیرگذار با تایپوگرافیهای متفاوت در اختیار شما قرار میدادیم که به خواست شما تصمیم به بازنشر آن گرفتیم. هنوز هم مثل همیشه پذیرای پیشنهادات و انتقادات شما همراهان همیشگی برترینها هستیم. شما هم میتوانید اشعار شاعر محبوب خود را در قسمت نظرات برای ما ارسال نمایید.
***
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبود هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
(خیام نیشابوری)
آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره میآبی نیست
(فاضل نظری)
کاش پیدا بشوی...
سخت تو را محتاجم
(امیرعباس خالقوردی)
گویی به خواب بود
جوانیمان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود
(قیصر امینپور)
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
(حافظ)
پناه میبرم از بغض در گلو مانده
به دشت دامن گلدار مادرم گاهی...
(عباس شاهحسینی)
گرد آن خانه بگردم که در او
خلوت توست
(وحشی بافقی)
مشتاقی و صبور از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
(سعدی)
لحظه وصل به یک چشم زدن میگذرد
این فرق است که هر ثانیهاش یک سال است
(محمد شیخی)
گفتی:
«مگر به خواب ببینی رخ مرا»
دیوانه از خیال تو
خوابم نمیبرد
گاهی تو را کنار خود احساس میکنم
اما چقدر دلخوشی خوابها کم است
(محمدعلی بهمنی)
دلم جراتش قطرهای بیش نیست
تو ای عشق او را به دریا ببر
(محمدعلی بهمنی)
دست به دست جز او مینسپارم دلم
زانک طبیب غم این دل بیمارم اوست
(مولانا)
چشمی به تخت و بخت ندارم!
مرا بس است
یک صندلی برای نشستن کنار تو
(حسین منزوی)
ظاهر آراستهام در هوس وصل، ولی
من پریشانتر از آنم که تو میپنداری
(فاضل نظری)
طراحی: بهنام رائین
نظر کاربران
ای بابا
باز
بیسته
کههه
دمتون گرم
فوقیلعاده ❀❀❀:-)
خوب بید
عااااللللللییییییی
در کل خوب بود
ممنون بابت این بخش
عالی
قدیمی نبودن احیانا؟
مرسی بهنام ژوووووون