طنز؛ نگارخانه کانسپچوال آرت به وسعت یک شهر
چهاردهم مهر،«روز تهران» نامگذاری شده است. البته از این نامگذاری خیلیها مثل من و شما و ريیس شورای شهر تهران، خبر نداشتند ولی این مساله چیزی از ارزشهای این روز مهم کم نمیکند.
چهاردهم مهر،«روز تهران» نامگذاری شده است. البته از این نامگذاری خیلیها مثل من و شما و ريیس شورای شهر تهران، خبر نداشتند ولی این مساله چیزی از ارزشهای این روز مهم کم نمیکند. به همین مناسبت تصمیم گرفتیم با ذکر چند دلیل به شما ثابت کنیم، این کلانشهر، بهترین شهر دنیا برای زندگی است:
الف) مهمترین ویژگی یک شهر جاری بودن زندگی در آن است و بدون شک تهران از این پویایی به صورت بیست و چهاری برخوردار است. کافی است شما ساعت دو نصف شب بیرون بروید تا ترافیک را با پوست و استخوان و گوشت و سایر اعضا و جوارح بدنتان حس کنید. اگر یک باران هم در شهر ببارد که شما این حجم از زندگی را خیلی عمیقتر حس میکنید. خیلی زیاد عمیقتر.
ب) اگر شما با چشم غیر مسلح در سطح شهر حرکت کنید تک و توک معلولی را در خیابان میبینید و این نشان میدهد، برخلاف اینکه ۱۵ درصد جمعیت کشور معلول هستند ولی مردم تهران ماشالا هزار ماشالا همگی سالم و سرحالند.
البته اینکه در این کلانشهر امکان استفاده از خودپرداز، وسیله حمل و نقل عمومی و غیرعمومی، سرویس بهداشتی، شرایط پیادهرو، پل عابر پیاده، ورودی ساختمانها و حتی بیمارستانها برای استفاده معلولین مهیا نیست هم در دیده نشدن این عزیزان بیتاثیر نیست. ولی چون ما بدون مدرک و شاهد حرفی را قبول نمیکنیم علی الحساب تهران را باید شهر بدون معلول دانست.
ج) چند وقت پیش مد شده بود که مردم برای خرید آب معدنیهای نروژی و فرانسوی سر و دست میشکستند. اما اگر ساکنین تهران کمی به خودشان بیایند متوجه میشوند لازم نیست برای خوردن یک آب معدنی۵۰، ۶۰هزار تومان هزینه کنند.
کافی است شیرآب را باز کنند و یک معدن املاح بخورند که کمی قاطیاش آب دارد. در زمینه هوا هم اوضاع همینطور است؛ شما با هر دم، تمام جدول مندلیوف و سایر عناصر کشف نشده را باهم به ریههایتان میفرستید، چیزی که هیچ جای دنیا مفتکی به دست نمیآید. تنها ایرادش این است که دانشمندان در پیدا کردن روش دفع عناصر زائد آب و هوا برای مردم تهران دل به کار نمیدهند.
د) تمام این موارد به کنار، تهران شهر هنرهای آزاد است و همین ویژگی باعث میشود تا تمام شهرهای دنیا حسرت تهران بودن را بخورند. شما وقتی در سطح شهر قدم میزنید، متوجه میشوید هیچ معماری خودش را در بند محدودیتها قرار نداده و بنابراين هیچ دو ساختمانی شکل هم نیستند. یعنی در یک کوچه ۱۰ متری هم بنای تختجمشید داریم، هم نمای گرانیت، هم نمای آجر سفالی و هم یک دیوار که شهرداری رویش به زیبایی هرچه تمامتر نقاشی کشیده است. اینکه در همان کوچه ۱۰ متری یک برج ۲۰ طبقه در کنار یک خانه یک طبقه قرار دارد هم خیلی نیاز به توضیح ندارد. در یک جمله یعنی تهران، یک موزه هنرهای مفهومی به وسعت یک شهر است.
نظر کاربران
شما تهرانی ها خوشی زده زیر دلتون ...یه سر تشریف بیارید شهرهای استانهای محرومی مثل خوزستان سیستان بلوچستان و...اونوقت میفهمید تهران یعنی چی