عجیب ترین مرگ های تاریخ بشر
گاهی اتفاقات بسیار کوچک و ساده می توانند باعث شوند یک نفر به عجیب ترین شکل ممکن جان خود را از دست بدهد. این افراد از آن دسته کسانی هستند که شاید در زمان زندگی انسان های مشهوری نبودند اما به خاطره نحوه مرگشان در دنیا به شهرت رسیده اند.
زبان مرگ آفرین
«آلن پینکرتون» یک کارآگاه و جاسوس آمریکایی - اسکاتلندی بود که یکی از بزرگترین و مشهورترین آژانس های کارآگاهی دنیا را راه اندازی کرد. آژانس او اولین آژانس کارآگاهی در آمریکا بود. در اواخر ژوئن 1884 اتفاق عجیبی برای آلن پیش آمد. زمانی که او در حال راه رفتن در یکی از پیاده روهای شیکاگو بود ناگهان به داخل یک گودال نه چندان عمیق افتاد. بر اثر این اتفاق او زبان خود را به شدت گاز گرفت. زخم ایجاد شده روی زبان آلن بسیار عمیق بود اما او هرگز برای درمان آن اقدام نکرد تا اینکه این زخم عفونی شده و مدت کوتاهی پس از آن، عفونت وارد خونش شد؛ بر اثر همین عفونت، آلن در اول جولای 1884 جان خود را از دست داد.
مرگ ناگهانی
«هنری هال» نگهبان فانوس دریایی اهل انگلیس بود. خانواده او نسل اندر نسل از این فانوس دریایی مراقبت کرده بودند. سوم دسامبر 1755 این فانوس دریایی دچار حریق شد. در این زمان هنری و دو نفر از همکارانش هر چه تلاش کردند موفق نشدند آتش را خاموش کنند، به همین خاطر تصمیم به فرار گرفتند. از آنجا که این فانوس در میان آب واقع شده بود، آنها یک روز در کنار آتش ها و مواد مذاب مانده و روز بعد در کنار خرابه های فانوس دریایی پیدا شده و نجات یافتند.
هنری در آن زمان 94 سال سن داشت اما بسیار سرحال و قوی بود. چند روز بعد و در روز هشتم دسامبر، هنری خیلی ناگهانی از دنیا رفت. مرگ او آنقدر عجیب بود که پزشکان تصمیم گرفتند بدن او را معاینه کنند. علت مرگ چیزی نبود به غیر از تکه ای از سرب گداخته که وارد گلوی هنری شده و به اعضا و جوارح داخلی او آسیب رسانده بود. این تکه سرب هم اکنون در موزه ملی اسکاتلند نگهداری می شود.
مرگ به خاطر نینتندو
«جنیفر استرنج» زن ۲۸ ساله ای اهل ساکرامنتوی کالیفرنیا بود. در سال ۲۰۰۷ جنیفر برای برنده شدن در مسابقه ای که جایزه آن یک بازی نینتندو بود باید مقدار زیادی آب را بدون وقفه می نوشید. با نوشیدن بیش از اندازه آب، بدن دچار مسمومیت می شود چرا که در این مواقع، تعادل طبیعی الکترولیت ها در بدن به هم خورده و این مسئله باعث اختلال در عملکرد مغز و در نهایت مرگ می شود. جنیفر نیز بر اثر مسمومیت با آب در همان لحظه جان خود را از دست داد.
اعدام در 17 روز
«میتریداتس» یک سرباز ایرانی بود که در جریان جنگ کانهاکسا خیلی اتفاقی و تصادفی باعث مرگ کوروش دوم شد. او با بر هم زدن تعادل اسب کوروش سبب شد که او بر زمین افتاده و بر اثر برخورد سرش با یک سنگ، جان خود را از دست بدهد. به خاطر چنین اشتباهی دادگاه این سرباز را به اعدام محکوم کرد، اعدامی که 17 روز طول کشید.
برای اعدام میتریداتس، او باید داخل یک قایق قرار می گرفت به طوری که دست ها و پاهایش به شدت کشیده شده و بسته می شدند. سپس قایق دیگری طوری روی این قایق قرار داده می شد که سر، دست ها و پاهای او بیرون می ماندند. در این حالت باید به او غذا داده می شد و اکر از خوردن آن امتناع می کرد باید آنقدر به چشمش ضربه زده می شد تا بالاخره دهانش را باز کرده و غذا را بخورد. به جای آب نیز به او باید شیر و عسل داده می شد. البته نه تنها در گلویش بلکه باید روی صورت او نیز ریخته می شد. بعد از آن باید صورتش دائم در برابر خورشید قرار می گرفت. در این زمان نه تنها به خاطر وجود عسل روی پوستش، صورتش شروع به سوختن می کرد بلکه مگس ها دور او جمع شده و روی صورتش می نشستند. سپس او در همین وضعیت رها شده و آنقدر در میان آب می ماند تا بالاخره بمیرد. 17 روز طول کشید تا میتریداتس در این حالت جان خود را از دست داد.
مرگ با زنجیر چرخ
«جان گادفری پری توماس» مهندسی اهل ولز بود که همیشه در مسابقات اتومبیل سواری شرکت می کرد.
همچنین جان رکورددار سرعت اولیه نیز بود. مدت های زیادی بود که رکورد جان توسط هیچکس شکسته نشده بود تا اینکه مالکوم کمپل موفق به شکستن رکورد او شد.
در مارس ۱۹۲۷ جان قصد داشت رکوردی که چند هفته پیش از دست رفته بود را دوباره به دست آورد که ناگهان یکی از زنجیر چرخ ها پاره شده و نه تنها تعادل اتومبیل بر هم خورد بلکه زنجیر رها شده در آسمان به شدت با سر جان برخورد کرد.
سرلعت جان در زمان تصادف ۲۷۰ کیلومتر در ساعت بود. او برای بیشتر کردنس رعت چرخ ها، چهار زنجیر چرخ به اتومبیل متصل کرده بود که در سرعت بالا ناگهان یکی از آنها پاره شد. بر اثر این جراحت، جان چند لحظه پس از تصادف از دنیا رفت.
مرگ احمقانه
«گری هوی» یکی از مشهورتین حقوقدانان و وکلای تورنتو به حساب می آمد اما موضوعی که باتث شد تا در سراسر دنیا به شهرت برسد، چگونگی مرگش بود. یک روز گری به همراه همکارانش در مرکز فضایی تورنتو جمع شده بودند که صحبت از ایمنی پنجره های ساختمان پیش آمد. در این زمان گری برای اینکه ثابت کند شیشه های به کار رفته نشکن هستندخود را به شدت به شیشه کوبید. در این زمان شیشه شکسته و او از طبق بیست و چهارم به پایین سقوط کرد. البته او قبلا هم چندین بار این کار را انجام داده بود اما هرگز دچار آسیب دیدگی نشده بود. برای این مرگ غیرعادی و عجیب در سال 1996 به هوی، جایزه «داروین» داده شد. این جایزه به کسانی داده می شود که بر اثر یک اشتباه احمقانه جان خودشان را از دست می دهند.
مرگ برای اثبات ادعا
«کلمنت والاندیگهام» سیاستمدار و حقوقدانی اهل اوهایو بود. در سال 1871 و زمانی که کلمنت 50 سال داشت، برای دفاع از مردی به نام «توماس مک گیهان» راهی دادگاه شد. توماس ادعا می کرد که مقتول در درگیری خودش به پایش شلفیک کرده و مرده است. به همین خاطر کلمنت تصمیم گرفت تا همین نمایش را در دادگاه اجرا کرده و صحنه ای را که موکلش تعریف کرده بود، بازسازی کند.
کلمنت گمان می کرد اسلحه ای که در اختیار او قرار داده شده، خالی است اما اسلحه گلوله داشت و در زمان اجرای بازسازی صحنه، کلمنت واقعا به پای خودش شلیک کرد. خونریزی پای کلمنت آنقدر شدید بود که چند لحظه پس از این اتفاق و قبل از رسیدن به بیمارستان، جان خود را از دست داد. در دادگاه بعد توماس نیز از اتهام قتل تبرئه شد.
مرگ به خاطر گرسنگی
«کورت گودل» یک ریاضیدان و فیلسوف اتریشی بود. او در 33 سالگی برای گریز از جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت کرده و در همانجا ازدواج کرد.
در سال 1978 و زمانی که 72 سال داشت، همسرش به شدت بیمارش ده و راهی بیمارستان شد.
مدت زمان بستری شدن همسر کورت کمی طولانی شد. کورت هم در آن زمان از بیماری پارانویای شدید رنج برده و به غیر از غذایی که همسرش پخته باشد، غذای دیگری نمی خورد.
در مدت زمانی که همسر آقای ریاضیدان در بیمارستان به سر می برد او آنقدر از خوردن و آشامیدن امتناع کرد که بالاخره بر اثر گرسنگی در خانه اش از دنیا رفت.
برنده مرده
«فرانک هایس» یک سوارکار حرفه ای بود. کمتر پیش می آمد در مسابقه ای شرکت کرده و برنده نشود. او همیشه موفقیت خود را مدیون اسبش، سوییتی بود و هرگز بدون او در هیچ مسابقه ای شرکت نمی کرد. در سال ۱۹۲۳ و زمانی که در مسابقه ای در پارک بلمونت نیویورک شرکت کرده بود، ناگهان و در میان مسابقه دچار حمله قلبی شد. سوییتی بی توجه به حال فرانک به راه خود ادامه داده و موفق شد از خط پایان گذشته و پیروز شود.
وقتی همه دور سوییتی جمع شدند، از بی حرکتبودن فرانک تعجب کردند. زمانی که فرانک از اسب پایین آورده شد، مشخص شد که مدتی قبل بر اثر سکته قلبی جان خود را از دست داده است. او اولین و تنها کسی بود که پس از مرگ موفق شد برنده مسابقه باشد.
مرگ با پوست پرتقال
در سال 1911 «بابی لیچ» موفق شد قایقی شبیه به بشکه ساخته و به وسیله آن به سلامت از آبشار نیاگارا عبور کند. او دومین نفر در دنیا بود که توانست به سلامت از نیاگارا بگذرد و به همین خاطر بود که در دنیا به شهرت رسید.
این کار بابی درست در زمانی بود که بسیاری از کسانی که برای عبور از نیاگارا تلاش کرده بودند هرگز بازنگشته بودند و به همین خاطر لقب «بابی جسور» به او داده شد اما همین بابی جسور که کاری غیرممکن انجام داده و از خطرناکترین آبشار دنیا به سلامت گذشته بود بر اثر اتفاقی بسیار کوچک و پیش پا افتاده جان خود را از دست داد.
ی روز او در حال عبور از یک خیابان در نیوزلند بود، پایش را روی یک پوست پرتقال گذاشته و لیز خورد. بابی آنقدر به شدت زمین خورد که استخوان های پایش از چند ناحیه مختلف شکست. شکستگی پایش آنقدر بد بود که پزشکان مجبور به قطع کردن پای او شدند. همین قطع کردن پا باعث شد تا زخم پای بابی عفونی شده و بالاخره چند روز بعد در اثر قانقاریا درگذشت.
نظر کاربران
ولی تا اونجایی که من اطلاع دارم و تحقیق کردم اکثر مورخ ها و زرتشتی ها معتقدند که کورش بر اثر بیماری مرده و کشته شدن او در جنگ با ماساگت ها (یا ماساژت ها) داستان ساختگی هرودت بوده همچنین که در بعضی کتب به نقل از هرودت ذکر شده که کورش در حنگ با تیر ذوبین به قتل رسیده
پاسخ ها
کورش دوم پسرم ! شرط اول تحقیق دقته...
تشکر از مجله. تاسف بخاطر این همه غلط املایی
برنده مرده خیلی جالب بود!
با سلام
در مورد مرگ کورش باید بدانید که این بزرگ مرد هنگامی که در دوره زندگی مورد سوئ قصد قرار گرفت، ضارب خود را بخشید حالا بعضی ادعا دارند که سربازی که سهوا باعث مرگش شده را شکنجه کرده اند. این چیزی غیر از دروغ های هرودوت نیست. مدارک شکنجه گری در اروپا کامل و واضح است و ادعای فوق نیز بخاطر محیط زندگی هرودوت به ذهن او رسیده