طنز؛ پشت پرده خیانتهای کُلنل باب اسفنجی
همانطور که مستحضر هستید همواره در ادبیات ما از اسفنج یا ابر بهعنوان موجودی گولزننده، کاذب و پوچ یاد شده است. در همین رابطه، یکی از متخصصان کلیه (کلیه امور داخلی و خارجی) در سخنرانی اخیرش، از پشت پرده کارتون «باباسفنجی» و....
همانطور که مستحضر هستید همواره در ادبیات ما از اسفنج یا ابر بهعنوان موجودی گولزننده، کاذب و پوچ یاد شده است. در همین رابطه، یکی از متخصصان کلیه (کلیه امور داخلی و خارجی) در سخنرانی اخیرش، از پشت پرده کارتون «باباسفنجی» و ارتباطش با سازمانهای جاسوسی غرب خبر داد. به گفته متخصص مذکور، در این کارتون زندگی یک اسفنجزاده، با کراواتی قرمزرنگ را میبینیم (یعنی کم مانده است بازیگری را با دستمال گردن در نقش سپهبد زاهدی، در قامت یک قهرمان نشان دهند، خاک بر سرها). بهعلاوه اسفنجزاده مذکور و رفقایش با طراحیای هوشمندانه در شهر زیردریایی «بیکینی باتم» که وضع و حالش از اسمش پیدا است زندگی میکنند.
همچنین با بررسی این کارتون به عناصر و اِلمانهایی میرسیم که قطعا در آینده فرزندانمان و کیان خانوادهها اثرگذار خواهد بود. مثلا چند قسمتی که از کارتون میگذرد طبیعتا کودک رابطه احساسی و صمیمیای با باب اسفنجی برقرار میکند و وی را «بابجون» صدا میکند. در حالیکه ما سالها پدربزرگهایمان را «بابجون» صدا میکردیم، نه یک زرد سوراخ سوراخ را. بدیهی است که کودک ۵،۶ سالهای که چنین فضایی را ببیند، بعد از مدت کوتاهی سیگارش را با سیگار روشن میکند، سراغ انواع مواد مخدر میرود و حداقل چهارپنج منطقه را منفجر میکند. کارشناس مسائل کلیه، همچنین گفته که در این کارتون مشاهده میکنیم که تفریح مورد علاقه باب، شکار عروس دریایی است. خب این مساله باعث میشود که کودکانمان به دنبال شکار عروس دریایی در خیابانها راه بیفتند و یا خام وعدههایی از قبیل «یه عروس دریایی داریم تو خونهمون شاه نداره، صورتی داره ماه نداره» بشوند. کارشناس مسائل کلیه در ادامه گفت که تمامی کارتونهای آنوری به قصد تخریب و ضربه به ما ساخته شدهاند.
نظر کاربران
دوست دارم بدونم اون کارشناس همه چیز دان دیگه چه کارتونهایی میبینه??????????
یه جستجو معمولی توی اینترنت بکنید متوجه میشید
هر چند که شما اگه متوجه بودید خیلی وقت پیش شده بودید
آدمی که خودش رو به خواب زده نمیشه بیدار کرد
باب اسفنجی رو ول کنیم شکر آباد ببینیم
عرضه دارین خودتون کارتون بسازید
داداش دمت گرم ...... پس همه ی این اتفاق های بد تقصیر باب اسفنجی خودمون بود ؟
ولی من یادم نمیاد که بابا بزرگم رو ( باب جون ) صدا کنم !
در ضمن ارتباط بین اسفنج ظرفشویی با سپهبد زاهدی! رو بهتر درک می کنم !
خداییش عجب تخیل قوی ای دارین !!!!!
(((((کارشناس کلیه امور داخلی و خارجی )))))))