طنز؛ راههای نجات تهران
راه اول- تهران را کلا بدهیم برود و جاش یک شهر خوب بگیریم. منتها چون مدیران قبلی تهران را فروختهاند احتمالا نمکی جای آن چیزی که از تهران باقی مانده فقط یک دمپایی حمام پلاستیکی به ما تحویل بدهد.
راه اول- تهران را کلا بدهیم برود و جاش یک شهر خوب بگیریم. منتها چون مدیران قبلی تهران را فروختهاند احتمالا نمکی جای آن چیزی که از تهران باقی مانده فقط یک دمپایی حمام پلاستیکی به ما تحویل بدهد.
راه دوم- بهترین راه نجات تهران این است که ببینیم مدیران تهران توی این ١٠، ١٥ سال گذشته چی کار کردند؟ بعد ما دقیقا همان کارها را نکنیم تا تهران خوب شود.
راه سوم- مردم تهران پولهاشان را بگذارند روی هم و بدهند به مدیران و اعضای سابق که دیگر مجبور نباشند آن بندگان خدا زمین و کوه و جنگل و پارک و پیادهرو تهران را بفروشند.
راه چهارم- از مدیران بخواهیم همان کاری را که در تهران میکنند در خانه خودشان بکنند. اگر آنها حاضر شدند آن کاری را که توی تهران میکنند توی خانه خودشان بکنند، معلوم است که اینها واقعا باید بروند استراحت.
راه پنجم- تهران را رسما بهعنوان پارکینگ اعلام کنیم. بعد مردم تهران را ببریم قزوین اسکان بدهیم.
راه ششم- توی تهران همه باید فقط پول دربیاورند و زندگی ماشینی داشته باشند. به همین دلیل اگر کسی زندگی ماشینی نداشت و مثل آدم زندگی میکرد از تهران بیرونش کنیم.
راه هفتم- توی تهران یک میلیون خانه خالی وجود دارد و بعد جوانهای ما مسئله خانه دارند. تهش را هم که دربیاوری میفهمی مال یکی از این آقازادههاست. به نظر ما این آقازادهها آقایی کنند و با دادن کلید خانههای خالیشان به جوانان، دل جوانان را شاد کنند که شهر خوشحالی داشته باشیم.
راه هشتم- تهرانیها معتقدند از همه شهرهای دیگر باحالترند. اهالی شهرهای دیگر هم تیپ تهرانیها را میزنند و شهرشان را دارند شبیه تهران - زشت - میسازند که فرقی با تهران نداشته باشند. به نظر ما همه ۸۰ میلیون نفر ایرانی را که فکر میکنند توی تهران خبری است، بیاوریم توی تهران به صورت فشرده نگه داریم، بعد باقی ایران را - بدون تهران - بدهیم دست یک آدم بااحساس تا ازش مراقبت کند.
راه نهم- راه نهایی هم این است که پولهامان را جمع کنیم و مسئولان تهران را از تهران بفرستیم سفر دور دنیا تا بعد از چهار سال برگردند. اینطوری مطمئن باشید تهران بدتر نمیشود. البته اگر این الگو جواب داد، باقی مسئولان را هم میشود در تمام دوران مسئولیتشان با هزینه مردم بفرستیم سفر خارجی.
نظر کاربران
مخالف تمام راه حل ها بودم
خوب اگر آقا زاده ها کلید ها بدند به مردم که دیگه آقا زاده نمیشن
اگر از پیاده رو پول در نیارن که مجبورن دست به خزانه اصلی ببرند
اگر پارک و جنگل و فضای سبز رو نفروشن پس کی باید جواب سرمایه دار ها رو بده که میخوان مسکن و پاساژ بسازند
ولی درد من این هست که کوتاه فکر هستی نویسنده تو به این فکر نکردی که چنانچه پول بدیم تا مسیولین به سفر بروند اولین کاری که مسیولین میکنند چی خواهد بود ؟؟؟
اونها واسه این مدت که نیستند از دوستان و رفیقای خودشون یکی رو جایگزین خودشون میکنند که کار مردم زمین نمونه .:(:(:(:
باز هم همون آش و همون کاسه فقط پول ما رفته به باد
در انتها جای ژن خوب و خون خوب داشتن در متن کاملا احساس میشد ツツツツツツ