طنز؛ زعفران که زیاد شد به خورد خر میدهند
در زمانهای قدیم جنگلی بود خوش آبوهوا که اهالیاش به لهجه محلی «جینگیل» صدایش میکردند. همه حیوانات محو زیبایی طاووس که برای دیدن پسر خالهاش کلاغ از هندوستان آمده بود،شده بودند و دورهاش کرده بودند و سوالپیچش میکردند.
در زمانهای قدیم جنگلی بود خوش آبوهوا که اهالیاش به لهجه محلی «جینگیل» صدایش میکردند. همه حیوانات محو زیبایی طاووس که برای دیدن پسر خالهاش کلاغ از هندوستان آمده بود،شده بودند و دورهاش کرده بودند و سوالپیچش میکردند. طاووس هم با غرور، راست و دروغ سر هم میکرد و به حیوانات میگفت. آفتابپرست به این فکر افتاد تا مثل هندوستانیها، دست به کار شود و بزند توی کار فیلمسازی. برای همین، اول تصمیم گرفت داستانی پیدا کند. (آن زمان داستان نقش مهمی در ساخت فیلمها داشت و فیلمها فقط به چشم و ابرو و سیکس پک بازیگران و اسم کارگردان وابسته نبودند. مولف) به این نتیجه رسید اگر از زندگی شیرها فیلمی بسازد، به خاطر معروفیت و محبوبیتشان خوب فروش خواهد کرد.
شیرها با کمال میل حاضر شدند نقش اول را بپذیرند، با این شرط که تمامی صحنهها واقعی باشد و از بدل و جلوههای ویژه استفاده نشود و هرچه مثلا شکار میکنند، واقعا شکار کنند. با این شرط بقیه بازیگران یعنی کفتار و گاو که فهمیدند اولین نقششان، آخرینش خواهد بود جا زدند و حاضر نشدند در فیلم بازی کنند. به جز الاغها که عین خیالشان نبود و حاضر شدند در برابر نقش آفرینیشان، به جای علف، زعفران بگیرند.
فیلمبرداری با موفقیت پیش رفت و نوبت گرفتن آخرین سکانس رسید. صحنهای بود که شیر با نقشه کفتارها، به گله گاوها حمله و آنها را لت و پار میکند. کارگردان دستور حرکت داد و شیرها به گله گاوها که الاغها نقششان را بازی میکردند حمله کردند. شیرها خوشحال از اینكه دل سیری از عزا درمیآورند، با تمام وجود حمله کردند ولی وقتی به الاغهای گاوپوش رسیدند، ناگهان الاغها که قسط اول دستمزدشان را خورده بودند و سرمست از اثرات زعفران بودند، به جای تسلیم شدن شروع به لنگ و لگد انداختن کردند و شیرها را تار و مار کردند. آفتابپرست که دید صحنه طبیعی از کار درآمده تصمیم گرفت داستان فیلم را عوض کند و از همان سکانس استفاده کند. اینگونه بود که ضربالمثل «زعفران که زیاد شد به خورد خر میدهند» سر زبانها افتاد. خوشبختانه چون داستانهای ما «هپی اِند» هستند، بعد از کات دادن، همه حیوانات کدورتها را فراموش کردند و به ادامه زندگیشان پرداختند.
ارسال نظر