طنز؛ گل زدن در ورزشگاه آزادی
در ورزشگاه نشسته بودیم و سوپر جام را تماشا میکردیم./ یکی سیگاری درآورد تا دود کند....
علیرضا لبش در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
در ورزشگاه نشسته بودیم و سوپر جام را تماشا میکردیم.
یکی سیگاری درآورد تا دود کند.
دیگری داد زد: سیگارت رو خاموش کن. مگه نشنیدی ممنوع شده؟ ناسلامتی خانواده اینجا نشسته.
همه به دور و اطرافمان نگاه کردیم ولی هنوز ورود خانواده به ورزشگاه ممنوع بود.
همان یکی که میخواست سیگار بکشد، گفت: اونورتر گل میزنن، اونور تریاک میکشن، اون بالا زهرماری بالا میندازن، ممنوع نیست، حالا ما خواستیم یه سیگار بکشیم ممنوع شد؟
یکی دیگر گفت: اونا کوپنی و دولتی میکشن، اون آزاده. اون یکیا هم ژنشون خوبه. یعنی از هر دو طرف خون خوب توی رگاشونه، اونا هم میتونن. اما تو چی، همه ژنات شکسته و خرابه.
یکی که خیلی گنده بود گفت: ساکت شید وگرنه میام رگای خوبم رو توی خونتون میریزم.
همه ساکت شدن.
یه دفعه توی زمین خطا شد و یکی از بازیکنها روی زمین افتاد. همه جمعیت یک صدا به خانواده داور اظهار ارادت کردند.
یکی گفت: پنالتی بود. زد رباط صلیبیاش رو پاره کرد.
دیگری گفت: خوش به حالشون. اینا ژنشون خوبه، جاهای باکلاسشون پاره میشه. ما که فقط سر زانو و ته جیبمون پاره میشه. خاک هم که بخوان توی سرشون بریزن، خاک ماه رو میریزن که 1/8 میلیون دلار قیمتشه.
همه خندیدند و گفتند: خاک ماه توی سرت.
یکی گفت: جای تتلو توی تیم خالیه. اگه تتل بود الان حداقل سه تا گل به خودی زده بود.
دیگری براق شد و گفت: تواضع و روی خوش تتلو برجستهتر از خالکوبیاشه. توی برهوت سیاسیون تتلو کیمیاست. مواظب حرف زدنت باش.
یکی دیگر به طرفداری از اولی گفت: والا با اون نوناشون و وزیر امور خارجه آمریکاییشون.
یکی دیگرتر به طرفداری دومی گفت: منم مثل رییسجمهور فیلیپین دیگه آمریکا نمیرم. آمریکا خیلی پوچه.
یکی داد میزد: آب زرشک، آب زرشک خنک.
بغل دستیام گفت: میدونستی همش اسید و رنگ پارچه است. کو زرشک؟
یکی گفت: حواسمون رو پرت نکنید ببینیم توی بازی چه خبره؟
آن یکی گفت: مثل اینکه دارن گل میزنن.
دیگری داد زد: کجا گل ميزنن داداش؟ بگو بیان با هم بزنیم. انقدر بوش رو شنیدیم، بوخوری شدیم.
یکی از بالا گفت: سرور تلگرام هم قراره به داخل منتقل بشه.
یکی از پایین پرسید: مگه تا حالا خارج بود؟
یکی از وسط گفت: اه دوباره باید کوچ کنیم بریم یه جای دیگه. وایبر و واتساپ رو پاک کردم. دوباره باید نصبشون کنم.
یکی از روبرو گفت: روبرو آماده باش.
در ورزشگاه نشسته بودیم و سوپر جام را تماشا میکردیم.
یکی سیگاری درآورد تا دود کند.
دیگری داد زد: سیگارت رو خاموش کن. مگه نشنیدی ممنوع شده؟ ناسلامتی خانواده اینجا نشسته.
همه به دور و اطرافمان نگاه کردیم ولی هنوز ورود خانواده به ورزشگاه ممنوع بود.
همان یکی که میخواست سیگار بکشد، گفت: اونورتر گل میزنن، اونور تریاک میکشن، اون بالا زهرماری بالا میندازن، ممنوع نیست، حالا ما خواستیم یه سیگار بکشیم ممنوع شد؟
یکی دیگر گفت: اونا کوپنی و دولتی میکشن، اون آزاده. اون یکیا هم ژنشون خوبه. یعنی از هر دو طرف خون خوب توی رگاشونه، اونا هم میتونن. اما تو چی، همه ژنات شکسته و خرابه.
یکی که خیلی گنده بود گفت: ساکت شید وگرنه میام رگای خوبم رو توی خونتون میریزم.
همه ساکت شدن.
یه دفعه توی زمین خطا شد و یکی از بازیکنها روی زمین افتاد. همه جمعیت یک صدا به خانواده داور اظهار ارادت کردند.
یکی گفت: پنالتی بود. زد رباط صلیبیاش رو پاره کرد.
دیگری گفت: خوش به حالشون. اینا ژنشون خوبه، جاهای باکلاسشون پاره میشه. ما که فقط سر زانو و ته جیبمون پاره میشه. خاک هم که بخوان توی سرشون بریزن، خاک ماه رو میریزن که 1/8 میلیون دلار قیمتشه.
همه خندیدند و گفتند: خاک ماه توی سرت.
یکی گفت: جای تتلو توی تیم خالیه. اگه تتل بود الان حداقل سه تا گل به خودی زده بود.
دیگری براق شد و گفت: تواضع و روی خوش تتلو برجستهتر از خالکوبیاشه. توی برهوت سیاسیون تتلو کیمیاست. مواظب حرف زدنت باش.
یکی دیگر به طرفداری از اولی گفت: والا با اون نوناشون و وزیر امور خارجه آمریکاییشون.
یکی دیگرتر به طرفداری دومی گفت: منم مثل رییسجمهور فیلیپین دیگه آمریکا نمیرم. آمریکا خیلی پوچه.
یکی داد میزد: آب زرشک، آب زرشک خنک.
بغل دستیام گفت: میدونستی همش اسید و رنگ پارچه است. کو زرشک؟
یکی گفت: حواسمون رو پرت نکنید ببینیم توی بازی چه خبره؟
آن یکی گفت: مثل اینکه دارن گل میزنن.
دیگری داد زد: کجا گل ميزنن داداش؟ بگو بیان با هم بزنیم. انقدر بوش رو شنیدیم، بوخوری شدیم.
یکی از بالا گفت: سرور تلگرام هم قراره به داخل منتقل بشه.
یکی از پایین پرسید: مگه تا حالا خارج بود؟
یکی از وسط گفت: اه دوباره باید کوچ کنیم بریم یه جای دیگه. وایبر و واتساپ رو پاک کردم. دوباره باید نصبشون کنم.
یکی از روبرو گفت: روبرو آماده باش.
پ
ارسال نظر