طنز؛ ایرباسهای نو و افکار کهنه
ایرباسهای جدید که آمدند به ایران، گویی دوش آمده بود به قم! چنانکه آقای روحانی خاطرات آن را تعریف کرده! (این جمله توضیحی را عمدا آوردم که قلم قرمز روی خط اول نیاید!) یک عمر این مردم را عادت داده بودند به هواپیماهایی که صدای موتور و
ایرباسهای جدید که آمدند به ایران، گویی دوش آمده بود به قم! چنانکه آقای روحانی خاطرات آن را تعریف کرده! (این جمله توضیحی را عمدا آوردم که قلم قرمز روی خط اول نیاید!) یک عمر این مردم را عادت داده بودند به هواپیماهایی که صدای موتور و صدای کندهشدن بال چپ و قژقژکردن کف و چکهکردن سقف جزیی از نوستالژی این مردم بود! مردم با آن هواپیماها ایمان بیشتری داشتند و تا برسند به مقصد ٦بار دعای سفر را میخواندند! حالا از این فقره که بگذریم، باید از مصایب راهاندازی این هواپیماها برایتان بگویم. اگر با ایرلاین خارجکی سفر رفته باشید، حتما میدانید این مونیتورهای روبهروی صندلی شما علاوه بر کارکرد اصلیش که گذاشتهاند، برای تمدد اعصابتان روی آن خط بکشید و یادگاری بنویسید، کاربردهای فرعی دیگری هم مثل نمایش فیلم و پخش موسیقی و اجرای بازی دارد که خب این قلم هم مثل سایر اقلام باید منطبق بر سبک زندگی اجباری- ایرانی ما بشود! مبادا آقای حدادعادل عزیزم سوار یکی از این طیارهها شود و ببیند ای دل غافل، توی مانیتور که نه، روی نمایشگر صور قبیحه و الحان منکره و لعبات مذمومه نشان داده میشود و حضرتش مجبور به نامهنگاری شود! بنابراین خود مسئولان شرکت هواپیمایی، مثل ما که قبل از اینکه گوشمان را بپیچاند، خودمان طنزهایمان را چک و خنثی و مطهر میکنیم، شروع کردند به عوضکردن محتوای قبلی با چیزی که باید مردم ببینند و بشنوند!
جلسه تغییر محتوای مانیتورهای ایرباس!
حاضران: ریاست اداره گزینش محتوا، مدیرکل سبک زندگی هوایی- ایرانی، میکروفن شنود، معاونت سختگیری، پسرخاله مدیرعامل، محمدرضا شریفینیا
مدیر سبک زندگی هوایی- ایرانی (سزها): خب آقایون خوشامد میگم بهتون، سریع وارد موضوع جلسه بشیم من برم به سریالم برسم! جناب گزینش محتوا بفرمایید از تولوز چه برایمان آوردهای؟!
رئیس اداره گزینش محتوا (گزمح): گزینشم به حضور شما که کار سختی داریم! کلا این ایرباسها برای کلمبیا آماده شده بود! کلمبیا هم که معرف حضور آقایان هست! حتما آنالیا و مونس مونس یادتونه! خلاصه مشکل اول ما وجود این سریالهای کلمبیاییه که توی بخش سریالها بارگذاری شده!
معاونت سختگیری: آقا همهرو از دم شیفت دیلیت کنید! به بنده هم یک ماموریت بدهید در معیت آقا رساییمون بروم آنجا خود آنالیا رو ارشاد فرهنگی کنم!
شریفینیا: البته جناب معاون، مردم که همه از دم آنالیا رو دیدند و کل عکسای عفیف و غیرعفیفش رو از اینترنت گرفتند! بنده پیشنهاد میکنم به جای این سریالهای مذموم و غیراخلاقی، کیمیا و معمای شاه و کارآگاه علوی رو پخش کنیم!
مدیر سزها: ماه پیکر هم خوبه، یا حتی حریم سلطان... چیه؟ چرا اینطوری نگاه میکنید؟ بده مردم با تاریخ کشورشون آشنا بشن؟! چرا زل زدید به من؟ خب یکم هم سانسورش میکنیم؟! آخ! هوی... چرا پا میکوبی روی پام؟!
میکروفن شنود: یک دو سه، داره ضبط میشه دیگه؟ ایول! شما شنبه خودتو کارگزینی معرفی کن! جناب پسرخاله مدیرعامل خوش اومدید!
مدیر گزمح: بله، عرضم به حضورتون که یکسری موسیقی هم توی این مانیتورها هست که بیشتر مناسب کلمبیا و برزیل و کارناوالهاشونه!
معاونت سختگیری: شیفت دیلیت! والسلام!
شریفینیا: آخه مومن، ندیدی هواپیما دو تا چرخ جلوش که از زمین بلند میشه همه خودشونو خلع لباس میکنند؟! گیریم همه چیز رو شیفت دیلیت کردی، با رویش ناگزیر مردمی که دو روز بعد توی ارمنستان و ترکیه و دوبی کنسرت میرند، چه کار میکنید؟! به نظر من جایگزین کنید، چند تا حامد زمانی و دو تا از این غمگین شادها که آدم نمیدونه سینه بزنه یا بشکن، بگذارید سر و تهش هم میاد! جای فیلم هم اخراجی براتون ساختیم هزار تا! اخراجی ١، ٢، ٣، ٤، همینجور برو تا انتها!
مدیر گزمح: آقای شریفینیا، خدا سایه شما رو از سر این مردم کم نکنه که یک جای تنفسی براشون قائلید! امثال شمان که چراغ هنر این مملکت رو روشن نگه داشتند! ختم جلسه!
نظر کاربران
بی معنی و چرت