فاجعهای که مردان دو روستا را کشت
بیشتر از ۱۰۰ سال از روزی که فاجعه بزرگ در معدن زغال سنگ «سنگنید» رخ داد گذشته، اما خاطرات تلخ آن روزها هنوز از ذهن تاریخ پاک نشده است.
سهل انگاری در رعایت مسائل ایمنی از همان ابتدا باعث مشکلات فراوانی در معادن می شد اما یکی از فاجعه بارترین آنها در آغاز قرن بیستم رخ داد. ماجرا از یک حادثه ساده در سال ۱۹۰۱ میلادی در معدن زغال سنگ «سنگنید» - منطقه ای در شمال «کاترفیلد» - آغاز شد. در این فاجعه نسبتا کوچک، ۴۰ نفر از کارگران معدن کشته شدند. این اتفاق برای کسانی که در منطقه کوچک ولش - در انگلستان زندگی، فاجعه ای بزرگ به حساب می آمد چون با این حادثه مردان زیادی از خانواده های کوچک آن منطقه کم شده بودند.

کسانی که دست اندرکار ایمنی صنایع و معادن کشور بودند، به صاحبان معدن هشدار دادند که مشکلاتی برای منطقه پیش آمده و اگر بی فکری کنند، سلامت کارگران به خطر خواهد افتاد.
تمام منطقه پر از خاکسترهای زغال سنگ شده بود که برای تندرستی کارگران مضر بود. سازمانی که این هشدار را صادر کرد از کارفرما می خواست تا برای رفع خطر روی خاکسترها آب بریزد و دستورهای ایمنی را نیز به دقت رعایت کند. نامه های هشدار، چند بار به دفتر مدیر معدن بزرگ زغال سنگ ولش فرستاده شد اما او گوشش به آن هشدارها بدهکار نبود.
فاجعه ای که مردان دو روستا را کشت
زمان سنج فاجعه از همان سال 1901 میلادی آغاز به کار کرد تا حدود 12 سیال بعد که فاجعه بزرگ دیگری رخ داد؛ اتفاقی که در تمام دنیا بر سر زبان ها افتاد و حتی هنوز که 100 سال از آن روزها گذشته، درباره آن گزارش هایی منتشر می شود.
ماجرا از این قرار بود که 13 سال بعد از اولین انفجار در معدن ولش، زمان آن رسیده بود تا فاجعه اصلی رخ بدهد. مردم ولش که در حادثه قبلی 40 نفر از مردان شان را از دست داده بودند، در روز 14 اکتبر 1913 میلادی شاهد فاجعه ای دیگر بودند که خیلی زود به «بزرگ ترین فاجعه معدنی دنیا» مشهور شد.
این انفجار بزرگ معدن زغال سنگ، درست در ساعتی رخ داد که تمام کارگران در اعماق زمین مشغول کار بودند و تعدادشان به حدود هزار نفر می رسید. در آن زمان، قانون کار مشخصی برای کارگران معدن وضع نشده بود و در نتیجه کارگران نوجوان زیادی در معدن مشغول به کار بودند که در نهایت عده زیادی از آنها نیز جان باختند. بسیاری از این کارگران فقط 14 سال داشتند و بعد از رها کردن مدرسه برای این که کمک خرج خانواده شان باشند، به کار معدن روی آورده بودند.
آنها همراه با پدران، برادران یا عموهای شان در معدن کار می کردند. هر خانواده ای که در همان منطقه زندگی می کرد، می توانست به هر تعدادی که می تواند اعضای خانواده اش را به عنوان کارگر به معدن آورده و از این راه درآمد بیشتری کسب کند. در نتیجه تقریبا تمام مردان و نوجوانان ولش در آن روز تلخ درون معدن کار می کردند. این فاجعه، بلافاصله در روزنامه های محلی که آن زمان چاپ می شد، انتشار یافت. در مجلات محلی که از آن دوران به جای مانده و این روزها در موزه ای ویژه نگهداری می شود، جزئیات بیشتری از حادثه منتشر شده است. بنا بر نوشته این روزنامه ها «انفجار دقیقا ساعت هشت و 10 دقیقه بامداد رخ داد و تمام دهکده را در شوک و حیرت فرو برد.»

کسانی که در آن حوالی زندگی می کردند بلافاصله خودشان را به ورلودی تونل معدن رساندند. عملیات نجات مدت کوتاهی بعد از رسیدن مردم به محل انفجار آغاز شد. کار بسیار دشواری در پیش بود که به هیچ عنوان امیدوار کننده نبود. از بین کسانی که در معدن گرفتار بودند عده ای نجات پیدا کردند اما سه هفته بعد از فاجعه، وقتی تعداد کشته ها شمارش شد، میزان دقیق فاجعه باعث حیرت و وحشت انگلیس و حتی جهان شد. در این فاجعه بزرگ ۴۲۹ نفر از معدنچیان جان داده بودند، یکی از نیروهای امدادی هم در جریان کمک به مجروحان کشته شده بود.
هر جسد، یک شیلینگ
فاجعه معدن منطقه ولش یکی از بزرگ ترین تراژدی ها لقب گرفت چون باعث شده بود تمام کسانی که در ولش یا روستای کناری آن یعنی «آبرتریدر» زندگی می کنند، دست کم یک عضو خانواده شان را برای همیشه از دست بدهند. یکی از بازماندگان آن روستا که هنوز هم زنده است و وقایع آن زمان را کم و بیش به خاطر می آورد، در گفتگویی ویژه به «گاردین» می گوید: «جد بزرگ من یعنی توماس جونز زمانی که ۳۶ سالش بود، در این حادثه بزرگ دچار حادثه شد.
با این فاجعه فقط زندگی خانواده ها دچار آشوب نشد. این اتفاق باعث شد که خیلی از رخدادهای تفریحی درون روستا که تا پیش از آن باعث شادابی اهالی شده و آنها را به زندگی امیدوار می کرد، تا مدت ها مسکوت بماند. در این حادثه ۱۰ نفر از اعضای تیم راگبی روستا در میان کشته شده ها بودند. مراسم دعای یکشنبه ها در کلیسا هم مختل شد چون بیش از نیمی از کسانی که در گروه کر کلیسا فعالیت می کردند، در زیر آوار مدفون شدند.
مدتی بعد از حادثه، یک دادگاه ویژه برای بررسی این حادثه تشکیل شد و مقصرها به دادگاه سپرده شدند. طی این جلسات صاحبان معدن مقصر شناخته شدند و قرار شد تا به تمام خانواده های بازماندگان به ازای هر مرد یا پسری که از دست داده باشند، یک شیلینگ (معادل ۱۲ پنس یا یک بیستم پوند استرلینگ) پرداخت کنند.
کشور متضرر شد
جنگ بزرگ جهانی مدتی بعد از این حادثه رخ داد که باعث فجایع فراوانی در دنیا شد. یکی از جدی ترین مشکلاتی که جنگ ایجاد کرد، تاثیر منفی اش روی زندگی معدنچیان بود. این معدن در سال ۱۹۲۸ میلادی بسته شد و در نتیجه همان تعداد خانواده های کمی هم که در اطراف آن زندگی می کردند به شهرهای دیگر مهاجرت کردند. انفجار معدن بزرگ زغال سنگ در بریتانیا فقط باعث کشته شدن چند صد نفر نشد. این فاجعه تا مدت ها صنایع کشور را هم تحت تاثیر قرار داد چون با نابودی آن معدن، مقدار زغال سنگ تولیدی کشور بسیار پایین آمده بود.
بازماندگان کسانی که کار معدن را از دست داده بودند هم حسابی متضرر شدند. تنها بازمانده حادثه که نامش فاش نشده در این باره می گوید: «وقتی پدربزرگ من چهارده ساله شد، پای پیاده به لندن رفت تا شاید بتواند کاری پیدا کند. او از کار معدن بیزار بود. با این که می توانست کاری در یک معدن زغال سنگ برای خودش دست و پا کند ولی چون احتمال می داد به سرنوشت پدرش دچار شود، راه لندن را در پیش گرفت.» او می گوید: «مادرم بعد از مدت ها جستجو در نهایت توانست سنگ قبر پدربزرگم را پیدا کند. هر چند تمام اجساد کسانی که در آن حادثه مرده بودند هیچ وقت به زمین نرسید اما پلاکی وجود دارد که می توانید با کمک آن کار کنید.»

بزرگداشت کشته شده ها بعد از ۱۰۰ سال
معدن فاجعه تا مدت ها فراموش شده بود تا این که در سال ۲۰۱۳ میلادی، برنامه ای برای بزرگداشت کشته شده ها ترتیب داده شد. در این مدت، شهر دیگر مثل گذشته نبود. که از رونق افتاده و فراموش شده باشد. البته معدن زغال سنگی هم وجود نداشت اما مردمی در همان حوالی زندگی می کردند که بعد از چند سال تصمیم گرفته بودند تا به یاد فاجعه بزرگ کاری انجام بدهند.
قرار شد یک انجمن محلی که بخشی از وظایف شورای شهر را انجام می داد، برای این برنامه ویژه پول جمع کند. این برنامه ویژه فقط سراغ فاجعه آخر نرفت و تصمیم گرفت حالا که قرار است یک برنامه ویژه بعد از ۱۰۰ سال برگزار شود، برای تمام ۵۱۲ نفری که در دو فاجعه سال های ۱۹۰۱ و ۱۹۱۲ جان دادند، برنامه بزرگداشت بگیرد. در پی این برنامه از اولین مجسمه یادبود معدنچیان انگلیسی به یاد تمام کسانی که در ولش و حومه اش جان باخته بودند، پرده برداری شد. وقتی مسئولان شورای شهر متوجه شدند که مردم زیادی اطراف شان را خواهند گرفت و به کار جالب شان توجه می دهند، برنامه جدیدی را طرح ریزی کردند. آنها به جز مجسمه بزرگ یادبود، یک پارک بزرگ هم به یاد حادثه دیدگان ساختند که مجسمه عظیم برنزی دقیقا در وسط آن قرار می گرفت.
حاشیه خیابان هایی که به محل حادثه می رسید را با سنگ های بزرگی پوشاندند. هر کدام از سنگ ها به یاد یکی از کشته شدگان حادثه بزرگ معدن تراشیده شده بود. به جز اینها، به یاد هر جانباخته، یک پلاک ویژه هم قرار گرفت که نام و مشخصات آنها رویش حک شده بود. گرداندن این برنامه ویژه را هم کسانی بر عهده گرفتند که عزیزان شان را در حوادث معدن از دست داده بودند.
«روی نوبل» که پدرش زمانی کارگر معدن بوده و حالا یک مجری تلویزیونی است، مجری ویژه مراسم پرده برداری از مجسمه بود. او سخنرانی اصلی این مراسم را هم بر عهده داشت. مجری توانمند از جمعیت انبوهی گفت که در معادن کار می کنند و نه تنها بر اثر حوادث معدنی جان شان را از دست می دهند که حتی سال ها بعد از بازنشستگی هم بر اثر عوارضی که کار معدن در بدن شان بر جا گذاشته، فوت می کنند.
از آن روز، معدن فراموش شده منطقه ولش به یکی از مناطق توریستی مهم انگلستان تبدیل شده و هر ساله عده زیادی از گردشگران با مجسمه معدن کاران برنزی عکس یادگاری می گیرند.
ارسال نظر