موجودات عجیب از افسانه تا واقعیت
دانشنامه ی تاریخ طبیعی پلینی هم درباره ی قبیله ای به نام ( Blemmyae) می نویسد که در شمال آفریقا زندگی می کنند، آنها فاقد عضو «سر» هستند، بنابراین دهان و چشم هایشان روی سینه هایشان قرار گرفته است.
برای مثال مرغ «رخ» یک اسطوره است که ریشه های خود را از پرندگان غول پیکر ماقبل تاریخ گرفته و اژدها نیز از انواع دایناسورهای پرنده و یا مارهای بزرگ درون جنگل ها برگرفته شده است.
در این زمینه اساطیر و افسانه های بسیاری وجود دارند که شاید درباره ی آنها کمتر شنیده باشیم. آدمها و مردمانی که سر نداشتند (headless men). وقتی تصاویر رسم شده ی آنها را می بینیم آن را یک خیال پردازی از جانب مردمان قدیم و تمدن های دور تصور می کنیم، اما حقیقت آن است که در کتاب های تاریخی به آنها اشاره شده است. (Headless men) برای اولین بار در کتاب هیرودوت ذکر شده است.
هیرودوت در کتاب خود درباره ی اقوام و قبایل ساکن در لیبی در دوران کهن سخن می گوید و ادعا می کند که این مخلوقات در جانب شرقی سرزمین لیبی و در کنار مخلوقات عجیب دیگر همچون انسان های جنگل و گرگ ها و سگ های انسان نما دیده شده اند.
دانشنامه ی تاریخ طبیعی پلینی هم درباره ی قبیله ای به نام ( Blemmyae) می نویسد که در شمال آفریقا زندگی می کنند، آنها فاقد عضو «سر» هستند، بنابراین دهان و چشم هایشان روی سینه هایشان قرار گرفته است. در دانشنامه پلینی آمده که این مردم در اتیوپی زندگی می کرده اند.
مورخ استرابو نیز از آنها یاد می کند و می نویسد: مردم بدون سر، صلح طلب بودند و در صحرای شرقی نزدیک به مروے در سودان زندگی می کردند. آنها در حقیقت قبیله ای بودند که بلیمیس نامیده می شدند و در جنوب سرزمین مصر روزگار می گذراندند و با رومیان باستان نبردهای بسیاری داشتند.
بلیمی ها لزوما بدون سر نبودند، در بعضی کتاب های تاریخی آمده است که آنها سرهایشان را بین کتف هایشان پنهان می کردند. شاید اسطوره ی مردمان بی سر از آدم هایی ریشه گرفته که از نوعی معلولیت جسمی و یا مشکل فیزیکی و ظاهری خاصی مثل قوز کمر رنج می برده اند تا جایی که سرهایشان نزدیک سینه بوده و این حالت را متبادر می کردند که سر ندارند و چشم و دهانشان روی سینه هایشان قرار گرفته است.
یک دانشمند فرانسوی علم لاهوت «علوم الهیات» به نام ساموئل بوخارت به بررسی کلمه و نام این قبیله «بلیمی» پرداخته و می گوید این کلمه از دو بخش واژگانی عبری به معنای «بدون مغز» گرفته شده است. او می گوید بلیمی ها مغز نداشته اند.
در کتاب جهانگردان عرب و مسلمان هم به انسان های بدون سر اشاره شده است. «محیي الدین محمد الریس» در نقشه های به جای مانده از خود به مناطقی دور افتاده از دنیا (در آن زمان) اشاره می کند و می نویسد که آنها مردمی بودند که سر نداشتند و برخی دیگر هم چهره هایشان شبیه روباه و سگ بوده است.
اما درباره افسانه انسان هایی که صورت آنها شبیه سگ می باشد. مردم آزتک مکزیک به این موجودات به شدت باور داشتند.
آنها می گفتند که این موجودات (Nagual) که بدن انسان و سر سگ دارند در واقع ساحرانی هستند که می توانند خود را به هر شکلی در آورند. حتی امروز هم برخی از مردم مکزیک به این موجودات باور دارند و آنها را ساحرانی می دانند که خودشان را به شکل حیوانات مختلف در آورده و هر کاری که بخواهند انجام می دهند.
در اساطیر مصر باستان هم شبیه چنین موجوداتی را می بینیم، اما آیا واقعا این موجودات اساطیری و افسانه ای واقعیت بیرونی داشته اند؟! و از حقیقتی بیرونی الهام گرفته شده اند؟
ارسال نظر