طنز؛ ۱۸۰۰ صفحه آمال و آرزوها
با توجه به اینکه نامزدهای ریاستجمهوری در دو مناظره گذشته با مشکلات زیادی مواجه شدهاند، از ما درخواست کردند به آنها مشورت دهیم. ما هم برای اینکه عدالت را در سطح صداوسیما! رعایت کرده باشیم، به یک سوال هر کاندیدا (جز جهانگیری) پاسخ میدهیم.
با توجه به اینکه نامزدهای ریاستجمهوری در دو مناظره گذشته با مشکلات زیادی مواجه شدهاند، از ما درخواست کردند به آنها مشورت دهیم. ما هم برای اینکه عدالت را در سطح صداوسیما! رعایت کرده باشیم، به یک سوال هر کاندیدا (جز جهانگیری) پاسخ میدهیم.
نامزد اول: برخی از وعدههایی که در مناظره داده میشود، برق را از سر و خواب را از چشم آدم میپراند. برای مقابله با این پدیده شوم چه کنیم؟
نامزد محترم، آیا خسته شدهاید؟ آیا بحثهای بیهوده و کلکل کردن بهجای ارائه برنامهها حوصلهتان را سر برده؟ آیا موسیقی ملایمی که از گوشی هدفون پخش میشود، تکراری شده و امکان تغییرش هم نیست؟ آیا با شروع صحبتهای آقای میرسلیم، قالب تهی میکنید؟ دیگر نگران نباشید، چون تنها نیستید. ما هم همین وضع را داریم. یک مناظره دیگر تحمل کنید، بعد نوبت استراحت و آرامش همه ما هم فرا میرسد. به این فکر کنید که شرایط بدتری هم هست. خوب بود مثل مجری محترم برنامه، کت و شلوار دو سایز کوچکتر تنتان میکردند؟ غر نزنید و تحمل بفرمایید.
نامزد دوم: بنده تا دو ماه پیش قصد ریاستجمهوری نداشتم. الان هم راستش خیلی خوشم نمیآید، ولی چون ۹۳ میلیون جمعیت کشور خیلی اصرار میکنند ماندهام. در این دو ماه هم ۱۸۰۰ صفحه A۴ برنامه برای دولت آینده پرینت گرفته و صحافی هم کردهام. بفرمایید که چطور این صفحات را پر کنم؟
نامزد عزیز، آخه ۱۸۰۰ صفحه؟ ما مجموع مطالب آکادمیکی که در عمرمان نوشتهایم -از اول ابتدایی تا آخر فوق لیسانس- مجموعا ۱۰۰۰ صفحه نمیشود. الان اگر از کل بچههای در و همسایه هم بخواهیم صفحات را با برنامهها، آمال و آرزوهایشان پر کنند ۱۸۰۰ صفحه پر نمیشود. حالا ما تلاشمان را میکنیم، ولی قول بدهید اگر بین مطالب نوشتهشده از شاهنامه فردوسی نقل کردیم، پاک نکنید.
نامزد سوم: حرفهایی که اینها در مناظره میزنند جواب سوالات من نه است، حداقل شما در پاسخ به من بگوییییید، به جای است چه کلمهای مناسب است؟
دوست عزیز، بزرگوار، شخصیت فنی و فرهنگی و سیاسی؛ افعال دیگری جز «است» هم در زبان فارسی وجود دارد. شما یک لیست از این افعال را داخل گوگل سرچ کنید و جلوی دستتان بگذارید. موقع صحبت هم به قید قرعه یکی از آنها را انتخاب کنید. حتی اگر معنیاش غلط شود هم بهتر از ۱۲ «است» پشت سر هم خواهد بود. مثال: همین «خواهد بود» که گفتیم.
نامزد چهارم: جز خندیدن به یکسری از وعدهها و آمارهایی که ارائه میشود، چهکاری میتوانم انجام دهم که هم کلاسم پایین نیاید، هم جواب داده باشم؟
نامزد گرامی، همانطور که خودتان بهتر میدانید این آمارها همیشه بوده و هیچگاه هم تَرکی بر دیوار استودیو ایجاد نکرده. همان خنده بر هر درد بیدرمان دواست. حالا اگر خواستید دو تا ادای گازانبر و فشردن گلو هم دربیاورید مانعی ندارد.
نامزد پنجم: چطور کپی کنیم که تابلو نباشد؟ مثلا «نزدیک غروب آفتاب است و من صبح را دوست دارم» معلوم هست یا نه؟
همین که بالاخره به این نتیجه رسیدهاید که کپی بهتر است تابلو نباشد، پیشرفت بزرگی محسوب میشود و جای تقدیر دارد. درباره جملهای هم که گفتید، حداقل جای «غروب» و «صبح» را عوض میکردید که هم مفهومش بیشتر به گفتمان شما شبیه باشد، هم با جمله اصلی فرق داشته باشد!
ارسال نظر