با پول بلیتفروشی برای مرتضیحیدری کتوشلوار بخرید
بالاخره آرزویهای آقای میرسلیم در مناظره دوم به حقیقت پیوست و ایشان پاس داد و آقای رئیسی و آقای قالیباف آبشار و اسپک زدند. بهخصوص آن آخرش که آقای میرسلیم گفت... نه ولش کنید، بیایید با خاطرات تلخ دیگران کاری نداشته باشیم و روی...
بالاخره آرزویهای آقای میرسلیم در مناظره دوم به حقیقت پیوست و ایشان پاس داد و آقای رئیسی و آقای قالیباف آبشار و اسپک زدند. بهخصوص آن آخرش که آقای میرسلیم گفت... نه ولش کنید، بیایید با خاطرات تلخ دیگران کاری نداشته باشیم و روی همان بخش صحبتش زوم کنیم که گفت برجام چیزی برای ما نداشته. آقای رئیسی هم این پاس زیبا را روی هوا گرفت و گفت: «اصلا این چه وضع صنعت هستهای است؟».
اما مشکل دوستان این بود که آقای میرسلیم پاس میداد، ولی ضربات هم تیمیهایش به در و دیوار میخورد؛ مثلا در همین مورد بالا، روحانی در دفاع روی تور از فواید برجام نام برد و از رئیسی هم پرسید: «شما درباره صنعت هستهای چه چیزی میدانید؟» که رئیسی هم هل کرد و گفت: «خیلی هم بلدم. اصلا نمیگم یاد نگیری!» و توپش با اختلاف از پشت زمین حریف به بیرون ورزشگاه رفت. قالیباف هم که ظاهرا یک توپ اضافه آورده بود و برای خودش بازی میکرد. البته در اواخر بازی سعی کرد روی پاس میرسلیم اثرگذار باشد اما متاسفانه ضربهاش به زیر توپ زده شد و در زمین حریف جا نگرفت که هیچ، به ابرهای شهر آفتاب برخورد کرد و نمایشگاه کتاب را آب برد! در همین لحظه هم داشت میگفت که من مدیریت مدرن راه میاندازم و چهها میکنم.
داور اول این دیدار هم آقای مرتضی حیدری بود که با کت و شلوار بدقواره و دم پای تنگ در گیرندههای سیاه و سفید به خوبی تابلو بود. واقعا اوضاع ورزش کشور به چه روزی افتاده که حتی با وجود بلیتفروشی، برای داور خودش یک دست لباس با سایز مناسب نمیتواند تهیه کند؟ حداقل رخت آویز را از پشت کتش باز میکردید که آن مدلی نایستد!
اما بشنوید از زمین حریف؛ جایی که هاشمیطبا در منطقه ۳ ایستاده بود و با هر ضربهای که به منطقه ۶ زده میشد واکنش نشان میداد. آخرش هم به شعرخوانی رو آورد و از شعرا و ادبای قرن ۲ تا ۱۱ کمک گرفت که وارد زمین شوند و توپ اول را دریافت کنند. جهانگیری هم ته زمین نشسته بود و همینطور که روزنامه میخواند، هر از چندگاهی توپی میآمد و یک دفاع مختصری هم میکرد. روحانی هم در کل زمین میچرخید و توپها را دریافت میکرد و خودش میدوید پاس میداد و باز خودش میرفت اسپک میزد.
در نهایت هم هرچند تیم میرسلیم سعی کردند تمام شیشههای ورزشگاه را پایین بیاورند و به در و دیوار و اسکوربورد آسیب بزنند، ولی با دفاع روحانی مواجه شدند و چند توپی را هم که داشت به آسمان فرستاده میشد، گرفت و به زمین خودشان برگرداند. امیدواریم اگر کاندیداهای محترم والیبال بازی کردنشان تمام شده، در مناظره سوم یک مقدار هم از برنامههایشان بگویند و اینقدر با آبشارهای کجوکوله به اموال عمومی آسیب نزنند.
نظر کاربران
مرتضی حیدریش که خیلی خوب بود. انگار کسی از بچهای صحنه جرات نمیکرد بیاد٬وگرنه یکی از نامزدا شکایت میکرد.که البته بازم موفق به شکایت شد.....:)))
واقعا کت و شلوار مسخره ای تن کرده بود اگه همونقد به آرایش چهره میپرداختن به لباس هم دقت میکردن بد نبود
تو خوبی وگریه های جهانگیری جونت