طنز؛ من حاضرم، حالا کجا بریم عروسی؟
یه عده ذاتا آدمای آمادهای هستن. یعنی طرف میره آرایشگاه، میاد دوششو میگیره، لباسشو میپوشه، بعد میگه: «خب حالا کجا بریم عروسی؟» یا مثلا طرف شنیده تلویزیون قراره دربی پخش کنه، رفته لباس یوونتوس خریده و از صبح به هرکی میرسه میگه....
یه عده ذاتا آدمای آمادهای هستن. یعنی طرف میره آرایشگاه، میاد دوششو میگیره، لباسشو میپوشه، بعد میگه: «خب حالا کجا بریم عروسی؟» یا مثلا طرف شنیده تلویزیون قراره دربی پخش کنه، رفته لباس یوونتوس خریده و از صبح به هرکی میرسه میگه: «امشب داشته باش دیبالا چیکارتون میکنه!» غافل از اینکه قراره دربی مشهد بین پدیده و سیاه جامگان پخش بشه! البته دیدن افقهای دور و از قبل آماده بودن هیچ اشکالی نداره، ولی مشکل از اونجایی شروع میشه که شما تو نظرسنجیهای انتخابات ریاستجمهوری چهارمی، بعد میری «سامانه ملی کارانه» راه میندازی، میگی من کار دولتم رو از همین الان شروع کردم. پیش بینی خوبه، ولی دیگه نه اینجوری!
یه مدل دیگه هستن که هستن، خوب هم هستن، فهمیده هم هستن، ولی خستهان! یعنی طرف سوپرمارکت داره، ازش میپرسی شکر خوب تو کدوم قفسه است؟ با سر اشاره میکنه که اونور. نگاه میکنی میبینی ۳۶ نوع شکر وجود داره. ولی درواقع منظور اون بنده خدا شکر چهارم از ردیف دوم بوده که بهترین جنس موجود در بازاره. یا یه مساله حل نشده ریاضی رو میذاری جلوی طرف، میپرسی جوابش چی میشه؟ با یه نگاه میگه حدودای ۲. در حالی که منظورش ۲.۴۵۷۶۸۲۱۱ بوده و حل این مساله تحول شگرفی در علم بهوجود میاره و مرزهای هستی رو جابهجا میکنه. این بندگان خدا تئوریشون خیلی قویه، ولی حال توضیح ندارن. مثلا اگه متن صحبتهاشونو به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری بخونی، با کله میری پای صندوق و بهشون رای میدی. ولی وقتی خودشون تعریفش میکنن، حس میکنی خود طرف هم با صحبتای خودش حال نمیکنه و هر لحظه ممکنه میکروفون خودشو قطع کنه!
باز یه مدل دیگه هستن که هیچی نمیگن، فقط خوب دقت میکنن. در پاسخ به همه چی هم میگن بله. اینا تو دوران مدرسه در جواب «آیا انگلیس در غرب آفریقا قرار دارد؟»، «نمک از کلر و هیدروژن و کربن ساخته شده؟»، «حجم مکعبی که نیمی از آن با رنده ریزریز شده را محاسبه کنید»، «در بیت زیر «مشعشع» به چه معناست» میگفتن بله! با همین بله هم پلههای ترقی رو یکی یکی طی کردن و رسیدن به انتخابات ریاستجمهوری و هرچی بقیه میگن، ایشون خیره نگاه میکنن و میذارن بقیه رای همدیگه رو بزنن بترکونن و ایشون بیان بالا. کسی هم متوجه نمیشه که اگر بزرگوار شروع به صحبت کنه، فقط میگه بله و هرچی رای جمع کرده بود میپره!
حتی یه مدل دیگه هم هست که خیلی باسواد و علمی حرف میزنه، هرجا تو مجامع آکادمیک سخنرانی کرده، اونایی که تا آخر سخنرانی بیدار موندن براش کف زدن؛ بر مبنای آمارهای ایشون، مقالهها و رسالههای علمی زیادی نوشته شده و همهشون هم انقدر پیچیده بودن که الان دارن دور سبزی میپیچنش. چنین فردی اگه بیاد کاندیدای ریاست جمهوری شه، باز هم آمارهای خوبی به جامعه ارائه میکنه و آگاهی زیادی به وجود میاره، ولی چیزی که اون میگه مهم نیست، چون ما فقط از حرفاش «است» رو متوجه میشیم و انقدر تکرارش میکنه که ملکه ذهنمون میشه.
اما یه جور کاراکتر دیگه هم وجود داره و اون کسیه که از بچگی زحمت کشیده و هم تو درس خوب بوده، هم نمره ورزشش بالا بوده و هم سه چهار جور ورزش رزمی بلده. اونوقت فکر کن با این همه کمالات ۱۲ سال از عمرشو نذارین حرف بزنه و هرچی میگه بگین «نه تو بلد نیستی، تو دخالت نکن». خب انتظار دارین بعد از این ۱۲ سال که یه خورده در اتاقشو باز میکنین، نیاد هفت مدل فنون شرقی رو روتون اجرا کنه؟ چرا پا رو دم مردم میذارین آخه؟
نظر کاربران
همین قالیباف که انقد علیهش مینویسین همچین رای بیاره که فکت بیفته.
پاسخ ها
به همین خیال باش حتی هموناییی که بودن میدونن تاریخ مصرفش تموم شده
بای بای باقر
زبونتو گاز بگیر،همون 8سال بسمون بود
حالا که از شهرداری دارن میندازنش بیرون هوس رییس جمهور شدن کرده. با همین فرمون بره شاید تا سازمان ملل هم رفت خخخخخخ