طنز؛ واقعا هنر نزد ایرانیان نیست و بس
بیبیسی خبری داشت با تیتر «کشف نسخه خطی غزلیات حافظ با مهر شاه جهان و یک غزل تازه» مطلع این غزل چنین است: بحمدالله که بازم دیدن رویت میسر شد. به همین مناسبت ما چندتا کامنت را از صفحههای مختلف دراینباره....
ادعا شده است نسخه با قدمتی ۷۰۰ ساله است. ۷۰۰ سال پیش حافظ کودکی هفت، هشتساله بوده.
من مولانا رو بیشتر دوس دارم چون حس پرواز به آدم دس میده. دو چیز همیشه منو از خود بیخود کرده؛ یکی مولانا و دیگری موزیک جیپسیهای اسپانیا.
بیبیسیجان، شما را به جان ملکه انگلیس...، بیخیال حضرت حافظ شیراز ما و حتی دیگر شعرای ما بشو. شما همینقدر که نتوانستید غزلیات حافظ را تحریف و حذف کنید، هیچ غلط دیگری هم نمیکنید.
اگر در شعری بیتی حذف شده کار انگلستانه و مطمئنا نمیتونند از همهجا حذف کنند چون نسخه اصل نزد عرفاست.
واقعا بعضیا که ادعای سواد تاریخیشون میشه، چهجور از افغانستان و تاجمحل هند حرف میزنن وقتی دوهزارو ٥٠٠ سال پیش نمیدونن تمدن دنیا کجا بوده. تا حالا چیزی از منشور کورش شنیدین؟ اصلا قلمرو داریوش بزرگ رو میدونین، اگه نه، تو کتاب گینس میتونید یه چیزایی بفهمید.
این نسخه خیلی چیزها رو ثابت میکند. خدا کند که بعضیها با پول این نسخه را نابود نکنند.
این خبر در عین سادگی بسیار دلگرمکننده است. شاید فالهای پوچ همه این سالها را همین غزل گمشده تعبیر کند.
ایول بنگال! اگه تو ایران پیدا میشد، عمرا رو میشد. به نظر من که غزل از حافظ نیست. احتمالا پادشاه واسه کسی که دوسش داشته سروده.
بالاخره بهجز فیلمهای فراتخیلی، یه چیز خوب از هندیها به ما رسید. سپاسگزاری کرداهه.
غزل تازه حافظ اينه:ز گهواره تا گور حسش نبود.
وصیت: سوفیا... عشق من... تو نظری، چیزی درباره این غزل حافظ نداری؟ مگر خورشت است که بخواهی موز بریزی توی خورشت و دیگران بگویند نه... نه... مطلع موز با دیگر خورشتهای بادمجان و کدو و بامیه و... فرق میکند پس خورشت بادمجان غذا نیست. عاشق دیوانه حافظ تو؛ میدون دوم
ارسال نظر