پاراگراف کتاب (۱۱۱)
ما در اینجا سعی کرده ایم با انتخاب گزیده هایی متفاوت و زیبا از کتاب های مختلف آثار نویسندگان بزرگ، شما را با این کتاب ها آشنا کرده باشیم، شاید گام کوچکی در جهت آشتی با یار مهربان کودکی مان برداشته باشیم.
راستي چرا؟ چرا در لابه لاي حوادث، رخدادها و مناسبت هاي ايام مختلف سال، «کتاب و کتاب خواني» به اندازه يک ستون از کل روزنامه هاي يک سال ارزش ندارد؟ شايد يکي از دلايلي که آمار کتاب خواني مردم ما در مقايسه با ميانگين جهاني بسيار پايين است، کوتاهي و کم کاري رسانه هاي ماست. رسانه هايي که در امر آموزش همگاني نقش مهم و مسئوليت بزرگي را بر عهده دارند. کتاب، همان که از کودکي برايمان هديه اي دوست داشتني بود و يادمان داده اند که بهترين دوست است! اما اين کلام تنها در حد يک شعار در ذهن هايمان باقي مانده تا اگر روزي کسي از ما درباره کتاب پرسيد جمله اي هرچند کوتاه براي گفتن داشته باشيم. و واقعيت اين است که همه ما در حق اين «دوست» کوتاهي کرده ايم، و هرچه مي گذرد به جاي آنکه کوتاهي هاي گذشته ي خود را جبران کنيم، بيشتر و بيشتر او را مي رنجانيم.
ما در اینجا سعی کرده ایم با انتخاب گزیده هایی متفاوت و زیبا از کتاب های مختلف آثار نویسندگان بزرگ، شما را با این کتاب ها آشنا کرده باشیم، شاید گام کوچکی در جهت آشتی با یار مهربان کودکی مان برداشته باشیم. مثل همیشه ما را با نظراتتان یاری کنید.
کتابی است که نام بیش از ۷۰ سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از ۳۰ سوره اش از پدیده های مادی و تنها ۲ سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز!
کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست.
کتابی است که نخستین پیامش خواندن است و افتخار خدایش به تعلیم انسان با قلم؛ آن هم در جامعه ای و قبایلی که کتاب و قلم و تعلیم و تربیت مطرح نیست.
این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را - که خواندنی نام دارد - دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی به کار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند و بالاخره اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد.
قرآن! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم می پرسند: چه کسی مرده است؟
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است. من شرمنده توام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام.
یکی ذوق می کند که تو را بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که تو را فرش کرده، یکی ذوق میکند که تو را با طلا نوشته، یکی به خود می بالد که تو را در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و... آیا واقعا خدا تو را فرستاده تا موزه سازی کنیم؟
من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند، آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند.
اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند: احسنت! گویی مسابقه نفس است.
من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول معرفت است یا یک رکوردگیری؟ ای کاش آنانکه تو را حفظ کرده اند دانا کنی، تا این چنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند. خوشا به حال هرکسی که دلش رحلی است برای تو. آنان که وقتی تو را می خوانند چنان حظ میکنند، گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است.
پدر، مادر، ما متهمیم! | دکتر علی شریعتی

گفتم: من هنوز یه بسته ده تایی دست نخورده دارم و بسته ی سیگار را از جیب فرنجم بیرون آوردم.
گفت: نمی گفتی بهتر بود. همیشه، دود کردن آخرین سیگار، خیلی لذت بخشه، ولی تو، خرابش کردی.
از مسافر تا تب خال | احمد محمود

موقعی که بتی فرو می افتد، نیمه شکسته نمی ماند، تماما خرد میشود و در بستری از کثافت فرو می رود.
شرق بهشت | جان اشتاین بک

کینه توزف کینه توز؛ مار سر راه!
ای بسا که راه، همان فرجامی را بیابد که ایشان پیشگویی کرده اند؛ اما نمی توان به گفت و نگاه ایشان خوشبین بود.
گفت شان از بخل شان برمی خیزد، گرچه برخوردار از پاره ای حقایق هم باشد. پس در همه حال کینه است که در دلهاشان سر می جنباند. هراس از دست دادن جای خود.
جای خالی سلوچ | محمود دولت آبادی

با شکستن نظم حاکم بر روابط اجتماعی، توازنی تازه پدید آر! برای ایجاد این توازن، هم به دل گرم و هم عقل سرد نیاز داری. افراط در هر سو، تو را به بیراهه جنون یا جزمیت می کشد. دل بده، عشق بورز، از خود مایه بگذار، فرزانگی بیاموز!
درخت و خاطره | ادوارد مورگان فارستر

ما دایناسور بودیم | شهلا زرلکی

انگار آدم یکی از این سنگ پاره های کوچکی است که کنار جاده افتاده، روزهای متمادی در همان نقطه می ماند و گاه لگد رهگذری بر حسب اتفاق آن را از جا می کند و به هوا می پراند، بدون هیچ دلیلی و این تکه سنگ چه می تواند بکند؟
جان های افسرده | فیلیپ کلودل

در دوران باستان هر اتفاقی که نمی توانست به واسطه علت طبیعی توجیه شود معجزه تلقی می شد و هرچه غفلت از چگونگی عملکرد طبیعت بیشتر بود، به همان اندازه تعداد معجزات هم بیشتر بود؛ اما معجزات بسیاری بوده اند که بسیاری آن را دیده اند؛ دیده اند. دریای سرخ برای موسی به دو نیم شد یا خورشید برای یوشع ثابت ماند. خیلی ها دیده اند.
صرفا نحوه ی بیان است! راهی برای صادق جلوه دادن رویدادهای باور نکردنی.
مسئله اسپینوزا | دکتر اروین د. یالوم

سیر رویاهای شخصی، مسیری ست مستقیم. زمان را جا می گذارد یا در آینده می گردد و تکه ای شیرین، پیدا میکند برای حظ بردن. یا می رود در یک گذشته ی دستکاری شده که در آن، آفتاب زیباتر است.
هر آدمی پر از رازهای عجیب است. سوزش نیش خاطرات، خیلی زود، بی اثر میشود اگر بتوانی از کار بیندازیش و این کار هر کسی نیست.
سرخِ سفید | مهدی یزدانی خُرم

تو از دیگران توقع از خودگذشتگی داری و این توقعی غیرمعقول است که انسان ها می بایست برای تو و به خاطر تو امیال خود را زیرپا گذارند. چرا باید این کار را بکنند؟
وقتی این حقیقت را پذیرفتی و با خود کنار آمدی که در این دنیا هرکس برای خودش زندگی میکند، آن گاه از دیگران کمتر توقع خواهی کرد، آنان تو را مایوس نخواهند کرد و با عطوفت بیشتری به مردم خواهی نگریست.
انسان ها تنها در جستجوی یک چیز و تنها یک چیز هستند و آن لذایذ خودشان است.
پیرامون اسارت بشری | سامرست موآم

خنده واگیردار است.
اگر کسی کنار شما بخندد، متوجه خواهید شد که به سختی می توانید جلو خنده ی او را بگیرید.
مردی را می شناسم که دیوار اتاقش پر از تصاویر افرادی است که از ته دل قهقهه سر داده اند.
او هرگاه که احساس افسردگی و یا غم می کند، نگاهی به آن تصاویر می اندازد، آن گاه نمی تواند جلو خنده اش را بگیرد و بلافاصله شادمان می شود.
برای آن به سوی تو می آیم | جی . پی . واسوانی

تمدن تصویری به اوج قدرت خود رسیده است.
سَگِ سِفید | رومن گاری

فقط شادی سکه نقد سعادت است و هر چیز دیگر، مانند پول کاغذی است؛ زیرا فقط شادی زمان حال را پر سعادت می کند و این امر برای موجوداتی چون ما که هستی مان لحظه ی بسیار کوتاهی میان دو ابدیت است، بزرگترین موهبت است.
در باب حکمت زندگی | آرتور شوپنهاور

از خاطر مبر در بین جماعتی که ایستاده اند، ننشین! در بین جماعتی که نشسته اند، نایست!
در بین جماعتی که می خندند، گریه نکن و در بین جماعتی که می گریند، نخند! از خود پرسیده ای راز شکست چیست؟ بله، راضی کردن همگان!
لطفا گوسفند نباشید | محمود نامنی

علم عبارت است از مشاهده ی نتایج و تحصیل وسایل، فلسفه عبارت است از انتقاد و تنظیم غایات.
علم بدون فلسفه مجموعه اموری است که دورنما و ارزش ندارد و نمی تواند ما را از قتل و کشتار حفظ کند و از نومیدی نجات بخشد. علم دانستن است و فلسفه حکمت و خردمندی است.
تاریخ فلسفه | ویل دورانت

نظر کاربران
عالی.سپاس
خوشا به حال هرکسی که دلش رحلی است برای تو... زیبا بود
بنده خدا الان اگه بود چی میگفت
سلام کتابهای مفیدی بودن . ممنون .
کتاب لطفا گوسفند نباشید عالیه . در خریدنش شک نکنید و حتما بخونیدش.
ممنون بعضی از مطالب خیلی عالی تشکر رمان هم بزارید
"فقط شادی سکه نقد سعادت است و هر چیز دیگر، مانند پول کاغذی است؛ زیرا فقط شادی زمان حال را پر سعادت می کند و این امر برای موجوداتی چون ما که هستی مان لحظه ی بسیار کوتاهی میان دو ابدیت است، بزرگترین موهبت است."
مرسی