طنز؛ سفر کردم که کاندیدا نشم، دیدم نمیشه
سفر کردم که کاندیدا نشم، دیدم نمیشه/آخه عشق به خدمت تا قیامت کم نمیشه/.....
مهدی استاد احمد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
سفر کردم که کاندیدا نشم، دیدم نمیشه
آخه عشق به خدمت تا قیامت کم نمیشه
غم میز ریاست یه بی بال و پرم کرد
نرفت از یاد من بنز، پراید عاشقترم کرد
هنوز خدمتگزارم، واسه خدمت میمیرم
دیگه این دوره از من نمیرنجه وزیرم
دلم از قلب صندوق به غیر از رای، چی خواست؟
تو رویای شبونه دوباره پست میخواست
شدن با من غریبه تمام دوستجونها
نمونده یک ستاره برام تو آسمونها
میخوام برگردم اما میترسم، میترسم بگن رايی نداری
دیگه توی ستادم، میترسم، نخونه افتخاری
هنوز خدمتگزارم، پر از عطر بهارم
خوشم با خاطراتم، ولی تحت فشارم
سفر کردم که کاندیدا نشم، دیدم نمیشه
آخه عشق به خدمت تا قیامت کم نمیشه
غم میز ریاست یه بی بال و پرم کرد
نرفت از یاد من بنز، پراید عاشقترم کرد
هنوز خدمتگزارم، واسه خدمت میمیرم
دیگه این دوره از من نمیرنجه وزیرم
دلم از قلب صندوق به غیر از رای، چی خواست؟
تو رویای شبونه دوباره پست میخواست
شدن با من غریبه تمام دوستجونها
نمونده یک ستاره برام تو آسمونها
میخوام برگردم اما میترسم، میترسم بگن رايی نداری
دیگه توی ستادم، میترسم، نخونه افتخاری
هنوز خدمتگزارم، پر از عطر بهارم
خوشم با خاطراتم، ولی تحت فشارم
پ
نظر کاربران
عشقه معین جانم