طنز؛ الگوبرداری باقر از اصغر
همانطور که احتمالا از زیرنویس شبکه خبر یا تمام جاهای دیگر جز تلویزیون خودمان مطلع شدید، اصغر فرهادی دومین اسکارش را هم گرفت و بار دیگر اثبات کرد فرمول او فرمول موفقی است.
همانطور که احتمالا از زیرنویس شبکه خبر یا تمام جاهای دیگر جز تلویزیون خودمان مطلع شدید، اصغر فرهادی دومین اسکارش را هم گرفت و بار دیگر اثبات کرد فرمول او فرمول موفقی است. حالا مسئولان و خدمتگزاران ما هم که همیشه مترصد فرصت برای خدمترسانی هر چه بهتر هستند و هیچ عاری از الگو گرفتن از نمونههای موفق ندارند، مدل قصهگویی فرهادی را الگوی خویش قرار دادند که نتایج احتمالی دو تای آنها رادر ادامه میخوانید:
شهرداری تهران: با ارج نهادن به آسمان آبی و زمین پاک، بعضی درختان پشهجمعکن و مزاحم را قطع کرده و به جای آنها، برجهای دوستدار محیط زیست ساخته شدهاند. بیلبوردهای سطح شهر، نحوه صحیح مذاکره، کتک زدن و ضایع کردن دیپلماتهای آمریکایی پیش زن و بچهشان را آموزش میدهند و ویلاهای محله هروی که داشتند خاک میخوردند (و قطعا میدانید ویلای خالی اصولا مکان مشکلساز و جرمخیزی است) با تخفیفات انساندوستانه به مستحقان داده شده.
کارشناسان میگویند دهها و صدها ساختمان مثل پلاسکو در این شهر هست. شهردار از منزل خارج شده. رانندهاش از او میپرسد: «قربان برم خیابون بهشت یا برم مسیر دیدارهای انتخاباتی؟» شهردار از پنجره بیرون را نگاه میکند. تصویر تاریک میشود. (پایان باز)
خودروساز داخلی: زن و شوهری دارند با خودروی داخلی در جاده حرکت میکنند. راننده در خلال صداهای زوزه و تلق تولوقی که از اقصی نقاط ماشین میشنود، متوجه میشود که ترمز ماشین نمیگیرد.
خانمش همینطور که سیب در دهان او میگذارد از او میپرسد: «هنوز هم با خرید (نام یک خودروی خارجی را میآورد) مخالفی؟»
مرد سمت چپ را نگاه میکند، کوه است، سمت راست را نگاه میکند، دره است. جلو هم که راه بندان است. سیب را میجود. تصویر تاریک میشود. (پایانِ بدجور باز)
نظر کاربران
همانطور که احتمالا از زیرنویس شبکه خبر یا تمام جاهای دیگر جز تلویزیون خودمان مطلع شدید.
عالییییییی