۴۷۵۷۶۹
۵۰۱۰
۵۰۱۰
پ

طنز؛ من عذرخواهی نمی‌کنم

آن موقع که بچه بودم برایم سوال بود چرا دعواهای پدر و مادرم ساعت‌ها طول می‌کشد. گاهی آن‌قدر طول می‌کشید که وسطش آنتراکت می‌دادند و به ساعت‌هایشان نگاه می‌کردند و غرغرکنان می‌گفتند پس چرا این نماینده گینس نمیاد؟

آیدین سیارسریع در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

آن موقع که بچه بودم برایم سوال بود چرا دعواهای پدر و مادرم ساعت‌ها طول می‌کشد. گاهی آن‌قدر طول می‌کشید که وسطش آنتراکت می‌دادند و به ساعت‌هایشان نگاه می‌کردند و غرغرکنان می‌گفتند پس چرا این نماینده گینس نمیاد؟ و بعد دوباره دعوا را شروع می‌کردند. پارت دوم دعوا نیمه مربیان بود. یعنی از آن ور حسن آقا دوست بابا، پدر را کوچ (coach) می‌کرد و می‌گفت مبادا کوتاه بیایی، یک بار که به این زن‌ها رو بدی تا آخر عمر سوارتن.
از آن طرف هم معصومه خانم مربی مادر در حالی که گوشه رینگ با آب معدنی و حوله‌ای بر دوش بازوهای مادر را ماساژ می‌داد، می‌گفت: خر نشی عذرخواهی کنی، تا آخرش برو من پشتتم! وقتی به مدرسه رفتم دیدم شرایط فرق می‌کند. مثل خانه نبود که هیچ‌کس بابت اشتباهش از دیگری عذرخواهی نکند. حقیقتش اولین بار در مدرسه با فرهنگ عذرخواهی آشنا شدم. این را هم مدیون معلمم هستم که وقتی مساله ریاضی را نمی‌فهمیدم مکررا می‌زد پس کله‌ام و می‌گفت: بگو ببخشید. بعد من را پیش مدیر مدرسه برد و گفت: این بچه نمی‌فهمه! چیکار کنیم؟ مدیر گفت: تازه شهریه‌اش رو هم پرداخت نمی‌کنه! معلم یک بار دیگر زد پس سرم و گفت: بگو ببخشید! بعد با پدرم تماس گرفتند که بیاید و تکلیف مرا روشن کنند. پدر آمد. گفتند شهریه نداده‌اید.
پدر که نمی‌توانست بگوید ندارم، به ناچار گفت آقای مدیر! ما اصلا خبر نداشتیم. این بچه هم که چیزی به ما نمیگه! بعد معلم یکی دیگر زد پس کله‌ام و گفت: چرا به بابات نگفتی؟ بگو ببخشید! و من در آن روز فقط از نیروهای متفقین بابت شروع کردن جنگ جهانی دوم عذرخواهی نکردم. با این که معلم ما خیلی به ترویج فرهنگ عذرخواهی اعتقاد داشت وقتی یک بار خودش اشتباه کرد و یک درس را عمدا یا سهوا جا انداخت به جای عذرخواهی از همه ما یک نمره کم کرد و گفت می‌خواستم شما را امتحان کنم که ببينم حواس‌تان هست یا نه.

بعد از دوران مدرسه دیگر این فرهنگ عذرخواهی در من نهادینه شد. اگر ناخودآگاه در خیابان به کسی تنه می‌زدم یا اگر در شلوغی مترو پای کسی را لگد می‌کردم، می‌گفتم ببخشید! اگر در رانندگی اشتباه می‌کردم و اگر ناخواسته حق کسی را ضایع می‌کردم، حتما از او عذرخواهی می‌کردم. بعدها فهمیدم مردم این حرکت من را نشانه‌ای از کوهخواری برداشت می‌کنند و بعد از هر عذرخواهی به هم می‌گویند: دیدی طرف چه جوری به کوهخواری افتاد؟ مسلما من خیلی عصبانی شدم. تصمیم گرفتم رویه‌ام را عوض کنم و آدم دیگری شوم. آن‌قدر در کارم پیشرفت کردم تا شدم مسئول جان و مال مردم. بعد دیگر هر چه دم دستم بود می‌خوردم! کوه، هوا، زمین، دریا، ملک... واقعا افتاده بودم به کوهخواری و به هیچ منبع طبیعی و غیرطبیعی‌ای رحم نمی‌کردم! مواردی را هم که به جان مردم مربوط می‌شد، سعی می‌کردم دایورت کنم روی نهادها و سازمان‌های دیگر. حالا همه دنبال این بودند که من عذرخواهی کنم ولی کور خوانده بودند. تا همه‌شان از من عذرخواهی نکنند، من راضی نخواهم شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج