همین ابتدای یادداشت باید بگویم که در جای جای این متن، «از پاسخ میمانم»، یعنی نمیدانم داستان را از کجا شروع کنم، چگونه بنویسم که در این ابعادی که روزنامه آرمان به ما امکان نوشتن طنز داده بتواند حق مطلب را ادا کنم.
فریور خراباتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:
همین ابتدای یادداشت باید بگویم که در جای جای این متن، «از پاسخ میمانم»، یعنی نمیدانم داستان را از کجا شروع کنم، چگونه بنویسم که در این ابعادی که روزنامه آرمان به ما امکان نوشتن طنز داده بتواند حق مطلب را ادا کنم.فقط در جریان باشید که دوستان، دلاوران و نامآوران مرغ را به جای گاو فروختهاند (البته گوشتش را!) ماجرا از این قرار است که یکی از مسئولان وزارت بهداشت اعلام کرده: «برخی متقلبان گوشت مرغ را با رنگآمیزی بسیار خطرناک به جای گوشت گاو عرضه میکنند». ببینید دوستان، نتیجه تلاشهای ابوالقاسم فردوسی بالاخره به ثمر نشست و ادبیات (به جای نفت!) سر سفرههایمان آمد.ما با استفاده از ضرب المثل «گنجشک رو رنگ میکنه جای قناری میفروشه» گوشت مرغ را رنگ میکنیم و جای گوشت گاو میفروشیم.
البته این یک بخش از کاربرد ادبیات در زندگی روزمره ماست، چون برخی از مسئولان هم بودند و هستند که از «عنصر خیال» در ارائه آمار استفاده میکنند.اما خب این نوع استفاده از ادبیات یک جاهایی ضرر هم دارد؛ مثلا دیشب ما نمیدانستیم داریم زرشک پلو با مرغ میخوریم یا زرشک پلو با گاو! در عین حال لازم است که دوستان اعلام کنند این گوشتها را با چه رنگی، رنگآمیزی میکنند.یعنی از بوم استفاده میکنند؟ آبرنگ است؟ سیاه قلم است؟ سبک کوبیسم است؟ سوررئالیسم است؟ یا سبک «گاویسم»؟!
برای پیشرفت این قضیه هم بنده پیشنهادی دارم.ببینید، ما یک زمانی وزارتخانههایمان را ادغام کردیم، الان هم میتوانیم مشاغل و اصنافمان را ادغام کنیم، یعنی صنف گوشت قرمز و سفید با صنف نقاشها، بناها و صافکارها ادغام بشوند.از این به بعد فقط ماشینها به صافکاری و نقاشی نروند، مرغها را از همان مرغداری یک راست بفرستیم پیش صافکار و نقاش تا یک رنگ تر و تمیز روی آن در بیاورند، از بتانه هم استفاده کنند که رنگ بعد از یک مدت پوسته نکند!
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر