بازگشت به شکوه سلطنتی با مسابقات «سگ بازی»
مسابقه سگهایی به نام مسی و رونالدو!
حتی صرفنظر از پستهای مهم دولتی، شاهزادگان جوان خانوادههای قدیمی هند به شکلی نقش "دولت سایه" را بازی میکنند. آقای دیلون دقیقا مثال خوبی برای این موضوع است. گرچه او در آخرین انتخابات پارلمانی شکست خورد، اما هنوز هم روزانه چند ساعت در روز را برای پاسخ به متقاضیان در تراس خانهاش اختصاص دهد.
به گزارش نیویورک تایمز، آن سگهای شکاری گرِیهوند (greyhound) از کانادا، ایرلند و انگلستان به آنجا آورده شده بودند؛ البته تعدادی را نیز از ایالات متحده آورده بودند. مسیر تازه هموار شده به کمک یک تراکتور نشان از سرمایهگذاری زیادی داشت که بر روی سگها انجام گرفته بود. تعدادی از سگها را در لانههای شیک و مجهز به سیستم سرمایشی نگهداری میکردند و مرتب به آنها شیر و مرغ میدادند.
در این بخش از ایالت پنجاب، حدودا در ۳۰ کیلومتری مرز پاکستان، به سگها خیلی بها داده میشود. نوشیدنی اسکاتلند، تمرین تیراندازی و ترشیِ گراز وحشی نیز از جمله فعالیتهای محبوب این منطقه مرزنشین است. اما نگهبانان اصلی این سنتها را میتوان بر روی صندلیهای کنار خط پایان مشاهده کرد: زمینداران ثروتمندِ پیروی آیین سیک بر خلاف تلاشهای دولت هند برای برچیدن نظام فئودالیشان، هنوز هم سبک و فرهنگ زندگی مهاراجه [شاه بزرگ] و نوابهای پیش از خودشان را پیش میگیرند.
کوشالدیپ سینگ دیلون، یکی از ثروتمندان معروف منطقه، مدام داشت مسیر مسابقه را برای پیدا کردن ماده سگ ۱۷ ماهه از نژاد بریندل به نام "بیبی دال" (بچه عروسک) با چشم میپایید. گاهی اوقات همه چیز شلوغ میشد؛ برخی از جوانان برای ادای احترام سمت کوشالدیپ رفته و حین تعظیم، پایش را دست میکشند.
آقای دیلون که به "کیکی" معروف است، میگوید: «تمام خانوادههای بزرگ و اصیل عاشق سگ هستند. بهترین سگ را وارد کن تا بهترین باشی. این مسابقه اصلا مسابقه بین اسبها یا سگها نیست؛ بلکه مسابقه بین اعتبار نام ما است.»
از نظر آقای دیلون، هزینه برگزاری هر مسابقه بین سگهای شکاری گریهوند چیزی حدود نیم میلیون روپیه (۷۵۰۰ دلار) است. البته این رقم در برابر پولهایی که او صرف خرید اسب نر مرواری، شاتگان پِراتزی و شکار در آفریقای جنوبی میکند، تقریبا هیچ است!
او میگوید: «اعتراف میکنم که تقریبا تعداد خانوادههای اندکی هنوز توانایی شرکت در این مسابقه را دارند زیرا هزینه خرید و نگهداری سگ بالا است.»
مربیان سگها زودتر از دیگران میرسند تا پتوهای ضخیم را برای استراحت سگها بر روی زمین پهن کنند. بدن این نژاد از سگها زود کبود میشود. سپس صاحب سگها از راه میرسند که میتوان آنها را از روی جلیقههای دولایه و عینک آفتاب مارک گوچی شناسایی کرد. خویشاوندان جوان هر صاحب سگ به حالت V پشت سرش راه میافتند؛ درست شبیه دسته غازها.
بسیاری از خانوادههای ثروتمند منطقه در ایالات متحده و کانادا صاحب پمپهای گاز زنجیرهای هستند و آنجا خویشاوندانی را نیز دارند. یک مرد درشت هیکل، که به نظر افسر پلیس هم میآمد، با لحنی تند گفت: «من حین انجام وظیفه برای مراقبت از کیکی دیلون هستم. برادران همسرم ساکن مودستو کالیفرنیا هستند.»
آنجا "سگ بازی" مانند تمام جنبههای دیگر زندگی به شدت تحت تاثیر چندپارگی هند در سال ۱۹۴۷ میلادی [چند تکه شدن هند بریتانیا بر اساس دین که منجر به تشکیل کشورهای پاکستان و بنگلادش هند شد] قرار گرفت. طی آن ماجرا، پنجاب و زمینداران پیروی آیین سیک مجبور شدند که بین زندگی در کشور اسلامی پاکستان و احتمال تغییر اجباری دین، یا خداحافظی با زمینهای خالی که دیگر به دست دولت جدید افتاده بود، یکی را انتخاب کنند.
آنهایی که هند را انتخاب کردند، مجبور شدند که بر سر اجرای طرح توزیع مجدد زمینها با دولت جدید مخالفت کنند؛ قوانین مصوب سال ۱۹۷۲ میلادی مالکیت زمینهای بیش از ۷ هکتار و همچنین شکار غیرمجاز را ممنوع کرده بود. در نتیجه آن قوانین، سگهای گریهوند هنوز میتوانستند به طور قانونی مسابقه بدهند اما این کار صرفا باید به کمک یک "طعمه مکانیکی" صورت میگیرد. مردم منطقه نیز از یک خرگوش مکانیکی گِلی که به یک ظرف غذا محکم شده، استفاده میکنند.
کَرم سینگ دیلون، عموی ۹۵ ساله آقای دیلون، در جوانی به همراه مهاراجه فریدکوت سگها را تمرین میداد. او روزهایی را به یاد میآورد که اسبسواران پادشاه با اسبهای خود در میدان چهارنعل رفته و پرچمهای قرمز را به نشانه یافتن خرگوش نصب میکردند.
دیلون بزرگ از روی علاقهای که به سگها دارد پذیرفته که در مسابقه روز دوشنبه حاضر شود. اما وقتی در همین مورد از او سوالی پرسیده میشود، صورتش را جمع میکند؛ انگار لیمو ترش خورده است! او میگوید: «خیلی مزخرف است. اصلا مسابقه نیست.»
او میگوید که شکار حیوانات داشت در برخی مناطق مانند انگلستان از بین میرفت: «برخی در پارلمان مانند بچهها گریه میکردند و میگفتند که من نمیخواهم.»
اما روشهای فئودالی کاملا سرسختانه در اینجا به کار خود ادامه دادهاند و بخشی از آن را تا حدی باید مدیون این دانست که میتوان اراضی خانوادگی را تکه تکه و تحت اسامی مختلف ثبت کرد. دیلون جوان میگوید که خانوادهاش در حال حاضر ۱۲۰ هکتار زمین دارند. او البته رقم دقیقش را نگفت زیرا ترجیح داد محرمانه بماند! علاوه بر آن، خانوادههای زمیندار و قدیمی سیاست حزبی منطقه را نیز در دست دارند. برای نمونه، آماریندر سینگ، محبوبترین سیاستمدار پنجاب، از فرزندان یکی از خانوادههای سلطنتی ایالات پاتیالا است.
حتی صرفنظر از پستهای مهم دولتی، شاهزادگان جوان خانوادههای قدیمی هند به شکلی نقش "دولت سایه" را بازی میکنند. آقای دیلون دقیقا مثال خوبی برای این موضوع است. گرچه او در آخرین انتخابات پارلمانی شکست خورد، اما هنوز هم روزانه چند ساعت در روز را برای پاسخ به متقاضیان در تراس خانهاش اختصاص دهد. مردم مشکلاتشان را نزد دیلون مطرح میکنند و منتظر قضاوتش میمانند. برخی نیز لقب "سردار" را به او منتسب کردهاند.
خانواده آقای دیلون مالک اتوبوسهای بین ایالتی بوده و تجارت پرمنفعتی نیز دارند، اما او ترجیح میدهد بیشتر وقتش را در سیاست بگذراند. دیلون چهار گوشی همراه دارد که دو تا از آنها دست منشی شخصیاش است. آن گوشیها تقریبا هر ۵ دقیقه یکبار زنگ میخورند. او میگوید: «کمونیسم هیچگاه در مناطق شمالی هند طرفدار پیدا نکرد. کار اصلی سیاستمداران تصویب قانون نیست بلکه آنها باید کارکردهای اجتماعی داشته باشند. تعداد مرگ کم نیست.»
مسابقه بین سگها یا "سگ بازی" روزنهای برای رهایی از اتفاقات روزمره است. مردی یک میله را چرخانده و خرگوش مرده در پایان مسیر ظاهر میشود. سپس هر دو سگ با نهایت سرعت شروع به دویدن میکنند به شکلی که ستون فقراتشان مانند فنر حرکت میکنند. گرد و خاک تمام طول مسیر را فرا میگیرد و بر روی چهره تماشاچیان مینشیند: کشاورزانی که خط اخم عمیقی دارند؛ صاحبان ثروتمند پمپ گاز نیوجرسی و همچنین یک شاهزاده خردسال با عینک آفتابی خلبانی که خودش را اینگونه توصیف میکند: «از آن دست آدمهایی که اگر به آنها ۱۰۰.۰۰ هزار دلار بدهی، تضمین میکنم بعد از دو یا سه روز حتی یک پنی از آن هم باقی نماند.»
آقای دیلون کنار یکی از مقامات برگزاری مسابقه نشسته و اعصابش از دست سگهایش خورد شده بود. سگ محبوبش مسی (Messi) گرچه خیلی سریع میدوید، اما به محض اینکه فهمیده آن خرگوش مکانیکی است دیگر اشتیاقش برای دویدن را از دست داد. او مربیان سگها را مقصر دانست زیرا اسمارتی (Smarty)، خواهر مسی، را زیاد دوانده بودند. دیلون معتقد است که اسمارتی «سریعترین ماده سگ پنجاب است.» او حتی نسبت به افزایش سه کیلوگرمی سگ دیگرش رونالدو (Ronaldo) از دست مربیان شاکی بود. رونالدو برادر کوچکتر مسی و اسمارتی است.
در نهایت جایزه سگ پیروز مسابقه به پنجابیهای اهل آمریکای شمالی اهدا شد؛ یکی از آنها مهندس برق است که در حومه دیترویت زندگی میکند و صاحب سگی از ویرجینیای غربی بود. وقتی به ایوان خانه دیلون برگشتیم، او گفت که با شکست و ناکامی غریبه نیست؛ سال گذشته آماده شد تا به ایرلند برود و در مسابقات قهرمانی شرکت کند (در آن مسابقه سگها باید به دنبال خرگوش زنده بدوند)، اما پای سگش حین تمرین شکسته شد و مجبور شدند که سگ را بکشند.
او میگوید: «پاهایشان مثل شیشه است، اصلا نمیدانی که چه زمانی قرار است بشکند. تمام تمرکزت را روی سگها میگذاری اما بعد از دو مسابقه ناامیدت میکنند.»
به هر ترتیب آنجا اتفاقات زیادی رخ میداد. مقامات برخی از مناطق پنجاب گراز وحشی را به عنوان جانوران موذی طبقه بندی کردند. همین امر به شکارچیان این اجازه را میدهد تا گرازهای وحشی را به سمت زمینهای نیشکر هدایت کنند و سپس چند سگ شکاری گریهوند را به سراغش بفرستند؛ خودشان نیز با شاتگان در گوشه و کنار مزرعه پاسبانی میدهند. دوستی که برای مسابقه سگها به آنجا رفته بود، یک جفت کبک خاکستری برای آقای دیلون سفارش داد؛ آقای دیلون گل از گلش شکفت و به آن شخص گفت: «یک جفت طاووس سفید به من بده. دوست دارم این اطراف پرسه بزنند.»
ارسال نظر