طنز؛ تصمیم نیمه کبری
تصمیمگیری توی زندگی خیلی مهمه. سعی کنید یهجوری تصمیم بگیرید که چندسال بعدش پیش خودتون و ستون طنز فرضی آیندهتون شرمنده نشید.
تصمیمگیری توی زندگی خیلی مهمه. سعی کنید یهجوری تصمیم بگیرید که چندسال بعدش پیش خودتون و ستون طنز فرضی آیندهتون شرمنده نشید.
همهچیز از یه ظهر پاییزی شروع شد که تصمیمگرفتم دست به خرخونی بزنم. نه شنبه بود، نه اول ماه، نه هیچ اول دیگهای که دلیل بشه آدم درس بخونه. همون ظهر پاییزی زنگ زدم به دوستم که اون رو هم توی تصمیمم شریک کنم، گفت: «برو بابا، درسِ چی؟ سر ظهری زنگ زدی این رو بگی؟ حالت خوبهها!»
بعد هم پتو رو کشید روی سرش و خوابید. حق داشت. یادمه همونموقع یه باد پاییزی خوبی داشت میوزید که بعد ناهاری آدم دلش میخواست تا ابد بخوابه، ولی خب مشتم رو کوبیدم توی دیوار و با اینکه درد گرفت تصمیم گرفتم یه سال درس بخونم.
این قضیه رفت تا سال بعدش که دانشگاه دولتی قبول شدم. ولی دوستم دولتی قبول نشد، باید ترمی یهتومن شهریه میداد. پیام اخلاقی قضیه تا اینجا درست بود که یعنی با سعی و کوشش به همه چی میشه رسید.
هفته اول دانشگاه به ما گفتن: «آفرین که به وظایف تحصیلیتون عمل کردین و این دانشگاه قبول شدین». به اونا گفتن: «مرسی که دانشگاه ما رو برای تحصیل انتخاب کردین، ما وظیفه داریم یه کولهپشتی باکیفیت و یهسری لوازم تحریر درجه یک به شما بدیم. البته هزارجاش آرم دانشگاه رو هم نزدیم که همه بفهمن شما کجا درس میخونین.» گذشت تا دم عید. ما تا ۲۹ اسفند دانشگاه رفتیم، اونا یه هفته قبل از عید استادا بهشون باقی سال رو عیدی دادن. چهارسال به این منوال گذشت.
گفتم خب الان یه مدرکی میگیرم که بزنمش به کار، کاری که هرروزش مثل هفته آخر سال باشه، حقوق یه ماهش به هزارتا کولهپشتی و لوازم تحریر برسه و خلاصه الگویی بشم برای تمام دخترخالهها و پسرعمههای فامیل. همونطور که انتظار داشتین تا این لحظه که در سلامت کامل عقل و این حرفا هستم، بیکارم.
اون دوستم هم، با اینکه توقع داشتین بگم با پارتی و آشنا وارد یه شرکت شده و الان داره پول پارو میکنه، اونم بیکاره. فقط فرقمون اینه که اون ده میلیون خرج گرفتن یه لیسانس کرد، اما من با اینکه دانشگاه دولتی درس خوندم ده هزار تومن هم پسانداز ندارم!
نظر کاربران
عالی
در قبالش استرس هم نداشته بجای ی عالمه کتاب هم جزوه پنجاه صفحه ای خونده
جالب بود
کاش با ی ورزشکارم مقایسه میکردی قرارداد میبنده بعد به همه جا خدا و خودش بخواهند میرسه