شوخیهای جالب شبکههای اجتماعی (۳۵۷)
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.
سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد.
2. هوا انقدر سرد شده که امروز صبح لگد زدم به ماشین یه گربه از تو موتور ماشین گفت داداشی ناموسا هوا سرده فقط روشن کن برو، من جام اوکیه چیزیم نمیشه.
۳. شصتمو سرما زده بس که تو اینستا برف لایک کردم.
4. همسایه روبرویی با یه آرامش خاص و لبخندی بر لب توی بالکن ایستاده داره برف رو تماشا میكنه و قهوه میخوره كه انگار زن من ١١٠ كیلو وزن داره.
5. اگه یازده سپتامبر تو تهران اتفاق افتاده بود امکان داشت منم از آبادان توش کشته بشم.
۶. دستگاه زنده یاب رو ببرن دم خونه محمدرضا عارف ببینن چیزی پیدا میکنه؟
7. آخرش یه کمیته تشکیل میدن مشخص میشه مقصرین اصلی فاجعه پلاسکو به ترتیب نگهبان مجتمع، 2 تا کارگر روز مزد، پیت حلبی ته پاساژ، برجام و داداشِ روحانی هستن.
۸. من اگه رزمنده هم بودم، اون رزمندهای میشدم که کمک آرپیجی زن بود و وظیفهش این بود گلوله به هدف اصابت کرد بگه الله اکبر.
۹. عباس جدیدی گاهی تو خلوتش به این فکر میکنه که اینا رو چه حسابی به من رای دادن؟
10. اینا عذرخواهی رو هم تکذیب میکنن بابا، ما چه انتظار بیخودی داریم.
۱۱. پنیر پیتزا مثل امیرکبیره. امیر کبیر ناصرالدین شاه رو شاه کرد پنیر پتیزا هم پیتزا رو پیتزا کرد ولی حق جفتشون خورده شد.
12. الان قبض موبایل برام اومد سه هزار و صد تومن، مهدیار اون طناب دار رو بیار.
13. یه وقتیم میری تلگرام میبینی، اوو، بیس تا پی ام جدید، میگی یعنی کی میتونه باشه، میری میبینی دستت خورده یه کانالی، چیزی از میوتی در اومده بوده.
۱۴. قلبمو بزرگ میکنم تا شاید دماغم کوچیکتر به نظر بیاد.
۱۵. -مدرک دانشگاهیت چقدر به بیشعوریت کمک کرد؟
+خیلی، بخش اعظم بیشعوریمو مدیون مدرک دانشگاهی و توهم تحصیلکرده بودنم هستم.
۱۶. من خیلی وقته به خاطر مشغله، کار ترجمه ی متون فرانسوی انجام نمیدم. البته این که زبان فرانسه بلد نیستم هم توش بی تاثیر نیست.
۱-رامبراند
2-عباس جدیدی
۳-مختاباد
4-پیکاسو
۱۷. یه ترم دیگه فیزیک يکو بیفتم میتونم ادعا کنم از انیشتین بیشتر رو فیزیک پایه کار کردم.
18. يه لحظه اي هم بود تو مدرسه كه وسط درس دادن معلم بر ميگشتم دوستمو نگاه ميكردم و ميگفتم ميفهمي؟ ميگفت نه! و من خوشحال به نفهميدنم ادامه ميدادم.
۱۹. همیشه حق ایرانیا رو میخورن وگرنه جایزه نوبل ادبیات رو باید میدادن به حسن شماعی زاده بخاطر شعر «اگه تو از بری زبون زرگری/دز سزتز دازا رز مز»
20. بلك بري توي امريكا ميتونه پرده خونه رو تو هر حالتي كه بخواي تنظيمش كنه ولي تو ايران حكم ١١٠٠ رو داره.
۲۱. یکی از فامیلامون ۳ تا پسر داره به اسمای نیما و امین و مانی، فک کنم موقع انتخاب اسم حرفای "ا-م-ن-ی"رو میریخته تو ی ظرف بعد شانسی یکی یکی درمیاورد.
22. بيايد يك بار براىِ هميشه اين مسئله رو حل كنيم، وقتى من زنگ مى زنم و خط قطع ميشه، بعدِش "من" دوباره زنگ مى زنم.
۲۳. ساختمون آلومینیوم همین الانش هم ریخته، گرمه حالیش نیس.
24. سر جلسه امتحان استاد اومده بود سوالای بچه هارو جواب میداد رسید دم میز من گفت سوالی نداری؟ گفتم چرا استاد ترم دیگهام این درس و برمیدارید؟
25. همانطور که حالا شهروندان عزیز ملاحظه میکنند، هیچ ساختمان پلاسکویی در چهارراه استانبول وجود ندارد و کذب محض است.
۲۶. آخرین جمله اون گوسفند قربانی که برای حل بحران پلاسکو زدنش زمین: داداش داری اشتباه میزنی.
27. اگه پاساژ علاءالدین آتیش بگیره تقصیر رو میندازیم گردن گلکسی نوت 7. تازه از کره غرامت هم میگیریم.
۲۸. با بابام رفتیم شکار گفت هر وقت بهت گفتم بزنش. گفتم باشه. گفت بزنش. دویدم دنبال گوزنه که بزنمش. نمیدونم چرا بابام اشتباهی داشت به من تیر میزد.
۲۹. همسایمون یه پسر درسخون هم سن من داشت، از بس بابام اینو تو سر من کوبیده بود پسر همسایه کج شده بود.
30. فيلم اصغر فرهادي نامزد جايزه اسكا
۳۱. اول سربازی افسر صدام کرد گفت تو پروندت نوشتی قد ۲ متر، فازت چیه؟ گفتم من تو سن رشدم تا سال دیگه میشم ۲ متر. ۵ ماه اضاف خدمت خوردم همون روز.
32. امروز تو مترو مادرم پیام داد تا همت نیا، مفتح منتظرتیم؛ من یادم رفت که کناریم بهم گفت داداش مادر گفتن اینجا پیاده شی.
۳۳. الان مجلس، وزیر ارتباطات رو استیضاح میکنه که چرا تو موتور خونه پلاسکو موبایل آنتن میداده.
34. اعضای محترم آقایان علیرضا باقری، نادر بروسلی، وحید خزایی و خانم دنیا جهانبخت سه دقیقه وقت دارن که تذکرشون رو بدن. (دوره بعدی شورای شهر)
۳۵. يك عده از پسرها هم هستن روابط عاطفيشون رو مثل فيلم هاى اصغر فرهادى پايان باز تموم مى كنن! يعنى اصلا هيچ رابطه اى براشون تموم نمى شه.
36. ازین به بعد تو اینستا پشت فرمون و ترافیک لایو میرن که هییییچ موقع غذا خوردنشونم همراهشون خواهیم بود!
37. ابی ۸ فروردین تو آذربایجان کنسرت داره. باور کنید از این نزدیکتر نمیتونه بیاد.
۳۸. ملت بعد از پلاسكو ياد گرفتن ماشين آتش نشاني ديدن برن كنار، كاش يه برنامه هم باشه يادبگيرن قبل سوار مترو شدن حموم كنن.
39. از چند روز دیگه باید جا ساز های تو خانه رو تخلیه کنیم، خانه تکانی از آنچه شما در تقویم میبینید نزدیک تر است.
۴۰. یه بار شش صبح بلند شدم که کامروا بشم، فرستادنم نونوایی شادروان شدم.
۴۱. دیشب خواب میدیدم زنگ خونه رو زدن برداشتم گفتم کیه؟ با ریتم گفت حاااامد پهلاااانه. بدترین کابوسی بود که توی عمرم دیدم.
42. یه مدت زود میومدم خونه موقع غذا خوردن کمک میکردم به خانواده. برای بابام چایی میبردم. آخرش بابام گفت مگه چند واحد افتادی این ترم؟
۴۳. پسره تو ترافیک می خواست بهم شماره بده، راهنمایی رانندگی پشتش بود تو بلندگو اعلام کرد اقا حرکت کن، برو یه گوشه وایسا باهاش صحبت کن. بعد بگین تو مملکت آزادی نیست.
44. الان ستاد بحران جوگیر میشه لابه لای خبرا نامزد اسکار شدن فروشنده رو هم تکذیب میکنه.
۴۵. ما ایرانیا هوش و تکنیک موفقیت رو داریم منتها به قول هادی عامل بدنمون خالی کرده دیگه.
46. فرق بچه هاى دههى شصت و هفتاد از ميوه برداشتنِشون معلوم ميشه، شصتى ها هنوز روشون نميشه موز بردارند و بجاش نارنگى برميدارن.
نظر کاربران
جريان جوراب اصغر فرهادى چيه؟
پاسخ ها
پایانش بازه دیگه نخبه.
لطف کنید این چند تا گیف رو همه رو با هم آخر بزارید
پایانش بازه یعنی چی
عالی
خوب پاینش بازه دیگه تازه دسکششم هست
بلك بری، حقیقته محضه از 1100 هم كاربردش كمتره
شماره چهارو نفهمیدم. یکی توضیح میده?
4 6 29 32 هاهاهاها
فرق دهه ۶۰و ۷۰تو موز و نارنگی
خیلی باحال بود،ما هر جا میرفتیم مهمونی خواهرم میگفت موز برندارین ها ،زشته میگن موز نخوردن
منم همش موز برمیداشتم و خواهرم فحشم میداد
بلک بری چی
اسم بچه های امین تارخ هم مانی و نیما هست
همسایه روبرویی با یه آرامش خاص و لبخندی بر لب توی بالکن ایستاده داره برف رو تماشا میكنه و قهوه میخوره كه انگار زن من ١١٠ كیلو وزن داره.
این یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همسایه روبرویی با یه آرامش خاص و لبخندی بر لب توی بالکن ایستاده داره برف رو تماشا میكنه و قهوه میخوره كه انگار زن من ١١٠ كیلو وزن داره.
این یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شماره چهار یعنی همسایه روبروییمون انگار نه انگار زنش 110 کیلوعه خیلی راحت و خوشحال داره برف نگاه میکنه. خیلی جوک بیخودیه
آخریه خیلی باحال بود حقیقت محضه
بهترينش اون نوزاد بود
خخخ