دلیل شهرت او وحشیگری و سادیسمی بود که از خود بروز می داد. او ضربه های تبر را به نقاط اشتباهی بدن قربانی مورد نظر وارد می کرد و این کار را چند بار انجام می داد و سرانجام ضربه تمام کننده را می زد. کشته شدن به دست کیچ یک کابوس واقعی بود.
وبسایت تابناک باتو : در قرون وسطی و عصرهای میانه جلاد بودن شغلی بود که از پدران به فرزندان به ارث میرسید. در تاریخ، نام جلادانی آمده که از آنها به عنوان ماهرترین جلادان تاریخ یاد میشود و در مقابل جلادانی هم بودند که کار خود را بسیار ناشیانه انجام میدادند. جلادان ناشی باعث میشدند تا قربانیان و حتی تماشاچیان آنها زجر و شکنجه بیشتری متحمل شوند.
جک کیچ یک جلاد انگلیسی بود که او را خونریزترین جلاد تاریخ لقب داده اند. کیچ سمبل وحشت در نزد انگلیسیها بود، به طوری که وقتی پدران و مادران قصد داشتند تا بچه هایشان را بترسانند، به آنها میگفتند که جک کیچ در کمد خانه پنهان شده و بچههای بیچاره مثل بید به خود میلرزیدند.
جک کیچ زمانی که جوان بود در اواسط قرن هفدهم میلادی ایرلند را به مقصد لندن ترک و کار خود را به عنوان جلاد از سال ۱۶۶۳ میلادی و در زمانی که جامعه انگلستان از بی ثباتی دوران چالرز دوم رنج میبرد، آغاز کرد.
دلیل شهرت او وحشیگری و سادیسمی بود که از خود بروز میداد. او ضربههای تبر را به نقاط اشتباهی بدن قربانی مورد نظر وارد میکرد و این کار را چند بار انجام میداد و سرانجام ضربه تمام کننده را میزد. کشته شدن به دست کیچ یک کابوس واقعی بود. معمولا پیش از آنکه جک کیچ کار خود را آغاز کند، اعلامیههایی را در سراسر انگلستان پخش میکردند و کار او با اقبال گستردهای از سوی مردم روبه رو میشد.
از جمله محاکمههایی که اجرای آن به دست جک کیچ انجام شد، اعدام «دوک منماوث جیمز اسکات» فرزند غیر شرعی پادشاه و «لرد ویلیام راسل» عضو پارلمان بود. آن دو به اتهام توطئه برای قتل چالرز دوم و برادرش جیمز دوک یورک و ولی عهد متهم شده بودند.
در سال ۱۶۸۳ میلادی لرد ویلیام راسل به دست جک کیچ به بدترین شکل ممکن اعدام شد. تاریخ نگاران این حادثه را نقطه تاریکی در تاریخ بریتانیا برمیشمرند. دو سال بعد دوک منماوث در میدان جلویی برج لندن به دست جک کیچ با هشت ضربه تبر کشته شد.
دوک منماوث قبل از مرگ با هدیه دادن قطعه ای طلا سعی داشت تا قلب جلاد را به رحم بیاورد تا او را کمتر زجر دهد، اما این پیشنهاد مورد قبول خونریزترین جلاد تاریخ یعنی جک کیچ قرار نگرفت.
یادداشت های یک جلاد
داستان زندگی برخی بسیار عجیب است. اگر هاینریش اشمیت هیزم شکن بیچاره آلمانی در صبح آن روز منحوس در ۴ قرن پیش به میدان شهر نمیرفت، شاید هیچوقت جلاد نمیشد و سرنوشتش به گونه دیگری رقم میخورد.
در آن صبح غم انگیز، هاینریش اشمیت به میدان بزرگ هوف بایرن رفته بود تا در میان جمعی از مردم شاهد مجازات سه دزد باشد. پادشاه دستور داد تا دزدان را زود اعدام کنند. اما یکی از همراهان پادشاه پیشنهاد داد تا دزدها را به روش متفاوت تری مجازات کنند.
پادشاه قبول کرد و تصمیم گرفت تا از میان جمع، یکی را به عنوان جلاد انتخاب کند. انگشت دست او به سمت مرد بلند قامتی که هاینریش اشمیت نام داشت، نشانه رفت و او را به عنوان جلاد انتخاب کرد. هاینریش از پذیرش این کار خودداری کرد، اما دستور پادشاه تغییرناپذیر بود: تو فقط دو انتخاب داری؛ یا جلاد بشوی و یا همانند این دزدان مرگ را انتخاب کنی.
سرانجام هاینریش اشمیت با طنابی که با آن هیزمها را میبست، آن سه دزد را خفه کرد. او از آن پس جلاد مخصوص پادشاه شد و پس از او پسرش فرانز اشمیت راه او را در پیش گرفت و در سال ۱۵۷۳ و در نوزده سالگی برای اولین بار سر یک محکوم به مرگ را از تنش جدا کرد. فرانز اشمیت به شهرت بسیاری دست یافته بود، به ویژه اینکه او یک کتاب درباره زندگی خود و خاطراتش از مجازات ۳۶۱ محکوم را گرد آورده بود.
یک جلاد حرفهای با ضربه اول کار را تمام میکرد. اگر ضربه اول ناموفق بود، مردمی که به تماشا آمده بودند دلخور و برانگیخته میشدند. اگر ضربه دوم شکست میخورد، تماشاچیان جلاد را دشنام میدادند. در بار سوم به سوی او زباله و پوست میوه و... پرت میکردند و اگر بار چهارم ضربه محکوم را نمیکشت، مردم به سکوی مجازات حمله میکردند و جلاد را به همان سرنوشت محکومین دچار میکردند.
آناتول دیبلر مشهورترین جلاد تاریخ فرانسه است. او تا سال ۱۹۳۹ میلادی ۳۹۵ تن را با گیوتین مجازات کرد. با آغاز قرن نوزدهم تبر جای خود را به گیوتین داده بود. دیبلر در استفاده از گیوتین مهارت بسیاری داشت.
اعدام لیدی جین گری به دست جلادان، به او لقب ملکه نه روزه را داده اند، جین از جلادان خواست تا با سرعت کارشان را انجام دهند، نقاشی رمانتیک اثر پل دلاروش ۱۸۳۳ میلادی
آناتول دیبلر در سال ۱۸۶۳ میلادی به دنیا آمد. او کودکی سختی را پشت سر گذاشته بود و در یک کارخانه بافندگی کار می کرد. وقتی بیست ساله شد، به خدمت ارتش درآمد و شغل موروثی خانواده خود یعنی «جلاد بودن» را در پیش گرفت.
او در سال ۱۸۹۸ میلادی با رزالی روژی ازدواج کرد و برادران رزالی را نیز به عنوان دستیاران جلاد استخدام کرد. سرانجام آناتول دیبلر در حالی که برای اجرای مراسم اعدام با گیوتین مثل همیشه به زندان راین می رفت با افتادن زیر قطار از دنیا رفت.
سرهای قطع شده توسط جلادین به نمایش عموم در می آمد
گیوتین
آناتول دیبلر و کار با گیوتین، عکس واقعی
زن و فرزند جلاد آناتول دیبلر
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خدا تو اون لحظه هایی که آدما همو میکشن چه احساسی داره؟
پاسخ ها
به قولی هیچچچچ
بستگی داره.
گاهی خوشحال گاهی ناراحت.
خوشحالم وقتی برا راه خودش جهاد میکنی، اما ناراحته وقتی خون مظلومی ریخته میشه.
اصلا خدا احساس نداره ماها هم بازیچه دستش هستیم وقتی ادمها همدیگرو میکشند بیشتر سرگرم میشه کلا دنیارو باهرچی توشه برا سرگرمیش درست کرده
سکوت با غم
قیافه های اینجور ادما یجوریه به چشمهای اناتول دیبلر فقط نیگا کنید
پاسخ ها
وواااای ارهههه. چشماش ترسناکه. تو دل ادم وحشت ایجاد میکنه نمدونم از ترسه کاراشه یا از ترس مجازاتیه که خدا براش درنظر میگیره.
قیافه های اینجور ادما یجوریه به چشمهای اناتول دیبلر فقط نیگا کنید
ترسناک تر از جلاد ها اون آدمایی هستن که با هیجان میان مرگ و درد یک نفرو تماشا کنن..!!!