ساعت های زنگداری ﮐﻪ ﺑﺸﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﺰﺍﺭﺳﺎﻟﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩند
دومین زنگ را نیوتن در ۱۷۰۰ میلادی نواخت. او نشان داد که هیچ نیروی غیبی و هوشمندانه ای موجب سقوط اجسام و حرکت سیارات و شهاب سنگها و کهکشان ها نمی شود. تنها نیروی جاذبه است که نه هوشمندانه کار می کند و نه برنامه ریزی شده.
دومین زنگ را نیوتن در ۱۷۰۰ میلادی نواخت. او نشان داد که هیچ نیروی غیبی و هوشمندانه ای موجب سقوط اجسام و حرکت سیارات و شهاب سنگها و کهکشان ها نمی شود. تنها نیروی جاذبه است که نه هوشمندانه کار می کند و نه برنامه ریزی شده.
سومین زنگ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻭﯾﻦ در ۱۸۵۰ میلادی ﻧﻮﺍﺧﺖ . ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﺷﺮف ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﺪ، نشان ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺍﺧﺘﻼﻓﯽ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﺟﺎﻧﺪﺍﺭﺍﻥ ندارد و در اثر تغییر و تکامل موجودات دیگر به وجود آمده است.
چهارمین زنگ را نیچه در ۱۹۰۰ میلادی نواخت. او گفت که هیچ نجات دهنده ای غیبی وجود ندارد. تنها انسان است که می تواند نجات دهنده خود باشد. او گفت: ''ایمان مذهبی یعنی اینکه نمیخواهم بپذیرم حقیقت چیست؟ انسانها نمیخواهند عقایدشان را تغییر دهند چونکه نمیخواهند توهماتشان تخریب شوند.''
پنجمین زنگ ﺭﺍ ﻓﺮﻭﯾﺪ در ۱۹۰۰ میلادی ﺯﺩ. ﺍﻭ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻋﻘﻞ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ اﻧﺴﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ , ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺑﺸﺮ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﻥ افکار ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ.
ششمین زنگ را راسل در ۱۹۵۰ میلادی نواخت. او به ما آموخت: ''از اینکه عقیده ای متفاوت با اکثریت داشته باشید نترسید. بسیاری از عقاید که امروز مورد قبول اکثریت اند زمانی مورد مخالفت اکثریت بوده اند.
اگر پنجاه میلیون نفر هم عقیده احمقانه ای داشته باشند، باز هم آن عقیده احمقانه است.'' آزادی نه دادنی است نه گرفتنی، بلکه آموختنی است برای همین است که خیلی ها از آن گریزانند. چون یاد گرفتن برایشان مشکل است. با دوپینگ و یک شبه نمیشود جهان اولی شد.
راه آزادی و پیشرفت نه از خیابان ها و با مشت های گره کرده بلکه از آرامش کتابخانه ها می گذرد. برای همین است که در جهان سوم که نا امنی فراوان است، امن ترین مکانها برای عنکبوت ها، کتابخانه ها هستند.
زنگها را کوپرنیک و داروین و... سال هاست که نواخته اند، اما بسیاری در برابر بیدار شدن از خود مقاومت نشان میدهند و به این کار خود افتخار هم می کنند.
به شخصه مطالب رو تأیید یا تکذیب نمی کنم؛ اما از لحاظ تاریخی این ۶ اتفاق تاثیرات زیادی در زندگی بشر داشتند.
ارسال نظر