مینی شعر (۳۳۷)
شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. مردم با خیال زندگی می کنند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار می دهد شعر است، پس این واقعیت که نقش روزمره کننده را ایفا می کند و شعر، حقیقتی است که اگر نمی شود سراینده آن بود، می توان دست کم خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.
برترین ها: شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. مردم با خیال زندگی می کنند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار می دهد شعر است، پس این واقعیت که نقش روزمره کننده را ایفا می کند و شعر، حقیقتی است که اگر نمی شود سراینده آن بود، می توان دست کم خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.
شعر در کوتاه ترین و موجزترین و خوش آهنگ ترین و مناسب ترین همنشینی واژه هایی آشنا، ما را با معنایی درگیر می کند که برای عقل، نامفهوم و موهوم و بیگانه است، اما برای دل و جان، آشنا و حس شدنی است. شعر، میزبانی صادق است که قلب مخاطبان مستعد خود را هدف قرار می دهد و آنان را به ساحت ناممکن ها و ناباوری ها فرا می خواند تا خود ببینند و باور کنند که اگر ایمان و عشق باشد، هر ناممکنی ممکن می شود.
نظر کاربران
یار ما بی رحم یاری بوده است
عشق او با صعب کاری بوده است
لطف او نسبت به من این یک دو سال
گر شماری یک دوباری بوده است
تا به غایت ما هنر پنداشتیم
عاشقی خود عیب و عاری بوده است
لیلی و مجنون به هم میبودهاند
پیش ازین خوش روزگاری بوده است
میشنیدم من که این وحشی کسیست
او عجب بی اعتباری بوده است
وحشی بافقی
یار ما بی رحم یاری بوده است
عشق او با صعب کاری بوده است
لطف او نسبت به من این یک دو سال
گر شماری یک دوباری بوده است
تا به غایت ما هنر پنداشتیم
عاشقی خود عیب و عاری بوده است
لیلی و مجنون به هم میبودهاند
پیش ازین خوش روزگاری بوده است
میشنیدم من که این وحشی کسیست
او عجب بی اعتباری بوده است
وحشی بافقی
چیست قصد خون من آن ترک کافر کیش را
ای مسلمانان نمیدانم گناه خویش را
ای که پرسی موجب این نالههای دلخراش
سینهام بشکاف تا بینی درون خویش را
وحشی بافقی
شد یار به اغیار دل آزار مصاحب
دیدی که چه شد با چه کسان یار مصاحب
رنگین شدن بزم من از یار محال است
زین گونه که گردیده به اغیار مصاحب
یکباره چرا قطع نظر میکنی از ما
بودیم نه آخر به تو یکبار مصاحب
وحشی بافقی
سلام واقعا زیبا بود
بنظرم یاری که محرم واقعی بشود هیچ وقت نامحرم نمیشود و نمیتونه نامحرم بشه چون یار واقعی خودش را در یارش میبیند
دست مریزاد پریسا خانم واقعا شعرهای ارسالی شون زیبا بود سپاس و تشکر از همه بزرگوارانی که نظر میدهند
تشکر از شما و سایت خوبتان
سلام به همه.
مثل همیشه خوب و زیبا.مخصوصا تصویر«ایرانی شاد»که خیلی جالب بود و بیت فوق العاده «مومن کردی ....»
ممنون از پریسا خانم گرامی که ما رو مهمون احساس ناب وحشی بافقی بزرگ کردن.
ممنون از دوست دیگرمون.بنده هم به نظرم محرم واقعی نا محرم نمیشه. البته واقعی به معنای واقعی.بد بین نیستم ولی به نظرم کمه.
این دلمشغولی پیشکش همه سروران گرامی
با قطاری شبیه من تنها
با قطاری شبیه من لبریز
با قطاری که... من،که... سردرگم
با قطاری اواسط پاییز
همه شهرهای خالی را
تَق تَلَق تَق تَلَق تَ طی کردم
ریل را پشت ریل واماندم
درد را پشت درد قی کردم
توی هر ایستگاه متروکه
چمدانی که صاحبش گم بود
یک نفر داشت...نه،نمی آمد
یک نفر...هیچکس،توهم بود
در دلم التهاب یک پوچی
در سرم انهدام یک باور
در نگاهم عمیق اقیانوس
روبه رویم سکوت و خاکستر
همچنان و هنوز در حرکت
همچنان و همیشه بی مقصد
همچنان و هنوزِ دردآور
همچنان و همیشه ی ممتد
آی دنیا!که روی دستانت
زندگی مُردم و تو حظ کردی
شاید اصلا جناب سوزنبان!
ریل را اشتبا!عوض کردی
عالی