طنز؛ بنده از شما سوال میکنم!
فریور خراباتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:
روز گذشته عکسی در رسانهها منتشر شد از حضور یک مامور سرشماری در مقابل خانه رئیس دولت سابق.خب این خیلی خوب است که ماموران سرشماری انقدر خوب و شایسته عمل میکنند و زنگ همه خانهها را میزنند و پرس و جو میکنند.ما در گذشته زنگ خانهها را میزدیم و فرار میکردیم، بالاخره این نوعی پیشرفت به حساب میآید.در همین رابطه احتمالا مامور سرشماری از ایشان پرسیده: « چند نفرین؟» و رئیس دولت سابق هم پاسخ داده: «بنده از شما میپرسم، چند نفرین؟»
روز گذشته عکسی در رسانهها منتشر شد از حضور یک مامور سرشماری در مقابل خانه رئیس دولت سابق.خب این خیلی خوب است که ماموران سرشماری انقدر خوب و شایسته عمل میکنند و زنگ همه خانهها را میزنند و پرس و جو میکنند.ما در گذشته زنگ خانهها را میزدیم و فرار میکردیم، بالاخره این نوعی پیشرفت به حساب میآید.در همین رابطه احتمالا مامور سرشماری از ایشان پرسیده: « چند نفرین؟» و رئیس دولت سابق هم پاسخ داده: «بنده از شما میپرسم، چند نفرین؟»
مامور سرشماری اطراف را نگاه میکند و میگوید: «شما هم مامور سرشماری هستید؟» که دکتر پاسخ میدهد: «هرجا که سخن از دفاع از محرومان باشد، نام ما میدرخشد!».مامور سرشماری کمی اطراف را نگاه میکند، سر خود را میخاراند و میپرسد: «الان ما داریم سرشماری میکنیم، از حق مظلومان دفاع نمیکنیم!» دکتر هم که کلا تخصص دارد این بحثها را ادامه دهد، درحالی که لبخندی به مامور سرشماری میزند و سه دقیقه توی چشم او زل میزند، میپرسد: «آیا مشکل امروز جوانان ما این است؟»
مامور سرشماری متوجه اشتباه خود میشود و میخواهد که به سمت خانههای دیگر برود که دکتر جلوی او را میگیرد و میگوید: «عمرا بذارم دست خالی بری!» سپس چند کیسه پلاستیکی گوجه فرنگی به او میدهد، چند تا شلیل هم توی جیب مامور سرشماری گذاشته و یک سیب هم داخل دهان او میگذارد و میگوید: «اینجا میوه ارزونه، خصوصا گوجه فرنگی! هر وقت خرید داشتی بیا اینجا خریدت رو انجام بده، نسیه هم قبول میکنن».مامور سرشماری پا به فرار میگذارد، دکتر با صدای بلند میگوید: «راستی نگفتی که شما چند نفرین؟!» و بدین صورت فرآیند سرشماری به پایان میرسد.از سرنوشت مامور سرشماری خبری در دست نیست!
پ
ارسال نظر