طنز؛ سیل و یک روح در یک واگن!
فریور خراباتی در روزنامه ایران نوشت:
پریشب یک بارانی در چند تا از استانهای کشور آمد که انصافاً آمادگی مثالزدنی ما را به رخ همگان کشید. بنده نمیدانم چرا با آمدن یک باران، سرعت اینترنت پایین میآید، باید با قایق توی سطح شهر تردد کنیم (که این نشان دهنده لزوم تأسیس خط تولید پراید قایق است!)، آمار طلاق بالا میرود، تعداد مشروطیهای دانشگاهها زیاد میشود و... اینها همه به خاطر یک باران رخ داده است. در مورد زیرساختهای شهرداری صحبت نکنیم، بهتر است (اما صحبت میکنیم). پریشب بنده در متروی ایستگاه صادقیه بودم، همه جای مترو سفید بود، از یک نفر پرسیدم: «مگه اسم اینجا خط ارم سبز نیست؟ چرا سفیده؟ نکنه خط رو اشتباه اومدم؟» که ایشان پاسخ داد: «تگرگ اومده!» منتظر بودم در نهایت سورتمهای چیزی پیدا کنم و خودم را به کرج برسانم که خب خبری از آن نشد.
پریشب یک بارانی در چند تا از استانهای کشور آمد که انصافاً آمادگی مثالزدنی ما را به رخ همگان کشید. بنده نمیدانم چرا با آمدن یک باران، سرعت اینترنت پایین میآید، باید با قایق توی سطح شهر تردد کنیم (که این نشان دهنده لزوم تأسیس خط تولید پراید قایق است!)، آمار طلاق بالا میرود، تعداد مشروطیهای دانشگاهها زیاد میشود و... اینها همه به خاطر یک باران رخ داده است. در مورد زیرساختهای شهرداری صحبت نکنیم، بهتر است (اما صحبت میکنیم). پریشب بنده در متروی ایستگاه صادقیه بودم، همه جای مترو سفید بود، از یک نفر پرسیدم: «مگه اسم اینجا خط ارم سبز نیست؟ چرا سفیده؟ نکنه خط رو اشتباه اومدم؟» که ایشان پاسخ داد: «تگرگ اومده!» منتظر بودم در نهایت سورتمهای چیزی پیدا کنم و خودم را به کرج برسانم که خب خبری از آن نشد.
یعنی نیم ساعت دیگر باران ادامه پیدا میکرد، متروی تهران- کرج به دریای خزر وصل میشد، یک جوری که ایستگاه جوانمرد قصاب سوار و ایستگاه متل قو پیاده میشدیم. حالا این وسط مدیرکل امور خدمات شهری شهرداری تهران با اشاره به وضعیت معابر و خیابانهای شهر تهران در پی تگرگ و باد شدید گفته «در حال حاضر وضعیت به حالت عادی برگشته و هیچ گونه مشکلی در سطح شهر مشاهده نمیشود.»
ممنونم از اینکه شما این اطلاعرسانی بجا و بموقع رو انجام دادید. البته این برگشت ترافیک به حالت عادی ارتباط خیلی کم و اندکی هم با ساعت داره، یعنی قاعدتاً ساعت 4 صبح دیگر کسی دنبال قاتل بروسلی که توی خیابانها نمیگردد، ملت یا خواب هستند، یا پیگیر انتخابات ریاست جمهوری امریکا و در نتیجه ترافیک کم میشود، آن چند نفری هم که بیدار هستند، یا میخواهند بروند کله پاچه بخورند یا از کوهنوردی برمیگردند.
موضوع دیگر این اصل غافلگیری است که همیشه از ما یک گل جلو است. امکان ندارد یک بارانی، بادی، طوفانی، چیزی بیاید و ما غافلگیر نشویم. غافلگیر هم که میشویم، چند تا عکس با لباس کارمندان مترو و ایستگاههای بیآرتی میاندازیم و آنها را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنیم تا همگان بدانند ما کاری نداریم به جز «کار، کار، کار!» و در همین لحظه خاص هم مردم چنان در هم گره خوردهاند که در داخل اتوبوس و مترو وضعیت دیگر از «یک روح در دو جسم» گذشته و به مرحله «یک روح در یک واگن» رسیده است...
پ
نظر کاربران
من به شدت از تولید پراید قایق حمایت می کنم.