طنز؛ آنچه شما از وزیر جدید ارشاد خواستهاید
شهرام شهيدي در روزنامه شهروند نوشت:
صالحیامیری به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد. مردم کوچه و بازار چه انتظاری از وزیر ارشاد جدیدشان دارند؟
صالحیامیری به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد. مردم کوچه و بازار چه انتظاری از وزیر ارشاد جدیدشان دارند؟
سلیمان از بالای پشتبام: راستش ضمن تشکر از قبول مسئولیتشان از ایشان درخواست میکنم شرایط پخش سریالها را تسهیل کنند. بهویژه شبها شبکه جم سِریِز پارازیت وحشتناکی دارد و ما نفهمیدم ایزل با کوزی دشمن بود یا نه. لطفا صبحها دوباره پخشش کنن.
ساینا هستم از کتابفروشیهای خیابان انقلاب: من با قرض و قوله کتاب شعرم را به زیور طبع آراستم و اینک که کتاب من در بهار زندگیاش به سر میبرد، یک نفر من باب تماشا و تفرج هم شده به کتاب سرای قدم نمینهاد که کمینه این کتاب مرا تورقی کند و نیمچه لبخندی حتی به تلخی تحویل نماید. لذا حال که شمارگان کتاب محبوبم با شکستن قلک کودکی و هزینه پول داخل آن در پروسه چاپ کتاب به ٣٢٧ نسخه رسیده و تنها دو نسخه از کتاب توسط نامزد دوستم و به ضرب و زور و تهدید به عدم ازدواج با او خریداری شده، از وزیر جدید ارشاد تقاضامندم، چونان قیمت کاغذ و منقولات چاپ را بیفزاید که دیگر هیچ جوان خامی چون من هوس نکند کتاب شعرش را چاپ بنماید و اینطور سرخورده از درون و شرمنده دوست و خانواده و آشنا از برون گردد.
ماهان از مشهد: بالاغیرتا ما باید برای یک کنسرت برویم یک استان دیگر؟ حالا شهر همجوار هم نه؟ اَد یک استان دیگر؟ یعنی اگر در آذربایجانغربی زندگی میکردیم، برای دیدن یک کنسرت باید یک تک پا تشریف میبردیم آنتالیا؟ خب آنتالیا بهشان نزدیکتر است تا استان همجوار. آن هم با عبور از دریاچه خشک ارومیه. حالا نمیشود وزیرجدید ارشاد اگر نمیتواند درمشهد کنسرت برگزار کند، حداقل کاری کند که خوانندگان محترم در ترکمنستان و دوشنبه کنسرت بگذارند؟ همه امکانات کشور که نباید غربی باشد و در غرب خلاصه شود!
جلال از پایانه غرب: ما این همه حنجرههایمان را فدا نکردیم که فروشنده برود اسکار. اولا جشنواره اسکار باید بشود اسمال. بعدش هم فیلم ساقی بهتر نیست؟ خداییاش بهتره دیگه. اصلا ساقی اسم با مسماتریه تا فروشنده. وزیر جدید ارشاد مسئوله که اسم اسکار را عوض کنه و فروشنده را هم به مام وطن برگردونه
مینو از آشپزخانه اوپن: تساهل و تسامح هم حدی داره. بنده یک کتاب آشپزی خریدم و گام به گام مثل اون عمل کردم تا یک غذای خوشمزه برای خانوادهام درست کنم. اصلا هم چیزی را جا ننداختم اما نتیجه کار؟ غرزدن شوهر و شکستن ظروف توسط ایشان که چرا غذا شور است. خب سیاستهای فرهنگی ارشاد شورش را درآورده که به این کتابهای شبنامه طور مجوز چاپ میده. من خواستار برخورد قاطع ارشاد با نویسنده کتاب مذکور و تبعید ایشان هستم.
فری کثافت: چرا هیچکس به فکر ممیزی کاغذهای ساندویچ رقبا نیست؟ تهاجم فرهنگی از همین جاها آغاز میشه. ساندویچی ِ { بیب } روی کاغذ ساندویچش نوشته فستفودِ بخور بخور. خودشان با تساهل تشویق به بخور بخور میکنند و بعد یابو اب میدهند و درخیابان دنبال دزد مجازی میدوند و داد میزنند ای دزدای دزد. دست تیم رسانهایتان رو شده و وزیر جدید باید برجکتان را بیاورد پایین!
سمانه از بزرگراه رسالت: ایشان اگر یکبار تابلوهای مغازهها را دیده باشد، میز وزارت را ترک میکند. وامصیبتا. هفت مغازه کنار هم هستند همه نوشتهاند زاپاتای اصل و ویژه. زاپاتا؟ بیگانهپرستان. حداقل دو تا سریال میدیدید اسم هر هفت مغازه را میگذاشتید ساندویچ حسام بیک اصل و ویژه. زاپاتا هم شد اسم؟
پ
ارسال نظر