عجیب تر از علم؛ فراتر از واقعیت (۱۹)
«عجیب تر از علم، فراتر از واقعیت»، عنوان مطلب جدیدی در بخش سرگرمی مجله اینترنتی برترین ها است که سعی دارد به روزترین و عجیب ترین رخداد های طبیعی و غیر طبیعی، دستاوردهای شگفت انگیزِ دنیای علم، کشفیات عجیب در سرتاسر دنیا و همچنین عجایب خلقت را بررسی کند و با توضیحاتی علمی و دقیق آن را خدمتتان تقدیم کند. پس اگر میخواهید از این قطار عجیب و پرهیجان عقب نمانید، با این مطالب همراه باشید.
: «عجیب تر از علم، فراتر از واقعیت»، عنوان مطلب جدیدی در بخش سرگرمی مجله اینترنتی برترین ها است که سعی دارد به روزترین و عجیب ترین رخداد های طبیعی و غیر طبیعی، دستاوردهای شگفت انگیزِ دنیای علم، کشفیات عجیب در سرتاسر دنیا و همچنین عجایب خلقت را بررسی کند و با توضیحاتی علمی و دقیق آن را خدمتتان تقدیم کند. پس اگر میخواهید از این قطار عجیب و پرهیجان عقب نمانید، با این مطالب همراه باشید.
مثل همیشه منتظر نظرات سازنده شما هستیم.
ﮐﺎﺳﻮﺁﺭﯼ، ﺷﺘﺮﻣﺮﻍ ﮐﻼﻩﺧﻮﺩﺩﺍﺭ
ﮐﺎﺳﻮﺁﺭﯼ ( Cassowary ) ( ﺑﻪ ﺁﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻣﻬﺎﺟﻢ ﻭ ﺷﺘﺮﻣﺮﻍ ﮐﻼﻩﺧﻮﺩﺩﺍﺭ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ) ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﺑﯽﺗﯿﻐﻪ ﻭ ﺑﯽﭘﺮﻭﺍﺯ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻮﻣﯽ ﺟﻨﮕﻞﻫﺎﯼﮔﺮﻣﺴﯿﺮﯼ ﮔﯿﻨﻪ ﻧﻮ ﻭ ﺟﺰﺍﯾﺮ ﻣﺠﺎﻭﺭ ﻭ ﺷﻤﺎﻝ ﺷﺮﻕ ﺍﺳﺘﺮﺍﻟﯿﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻡﻫﺎﯼ ﮐﺎﺳﻮﺍﺭﯼ ﺟﻨﻮﺑﯽ، ﮐﺎﺳﻮﺍﺭﯼ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﻭﮐﺎﺳﻮﺍﺭﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎﻗﯽﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺭﺍﯾﺞﺗﺮﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﺎﺳﻮﺁﺭﯼ، ﮐﺎﺳﻮﺁﺭﯼ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻮﻣﯿﻦ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺑﻠﻨﺪﻗﺎﻣﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺯﻧﺪﻩ ( ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﺘﺮﻣﺮﻍ ﻭ ﺷﺘﺮﻣﺮﻍ ﺍﺳﺘﺮﺍﻟﯿﺎﯾﯽ) ﺑﻪﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽﺁﯾﺪ . ﻏﺬﺍﯼ ﺍﺻﻠﯽ ﮐﺎﺳﻮﺁﺭﯼﻫﺎ ﻣﯿﻮﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﮐﻠﯽ ﻫﻤﻪﭼﯿﺰﺧﻮﺍﺭﻧﺪ . ﮐﺎﺳﻮﺁﺭﯼﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﺮﺩﻡﮔﺮﯾﺰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻣﺰﺍﺣﻤﺘﯽ ﺣﺲ ﮐﻨﻨﺪ ﻗﺎﺩﺭﻧﺪ ﺳﮓ ﯾﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻄﺮﻧﺎﮎ ﯾﺎ ﮐﺸﻨﺪﻩﺍﯼ ﺯﺧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ . ﮐﺎﺳﻮﺍﺭﯼ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺎﻻﯾﯽ ﺍﺳﺖ . ﺁﻥﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﺷﺘﺮﻣﺮﻍﻫﺎ ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﻪ ﺑﯽﺗﯿﻐﻪﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮﯾﻦ ﺧﻮﯾﺸﺎﻭﻧﺪ ﺯﻧﺪﻩٔ ﺁﻥﻫﺎﺷﺘﺮﻣﺮﻍ ﺍﺳﺘﺮﺍﻟﯿﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﮐﯿﻮﯼﻫﺎﯼ ﻧﯿﻮﺯﯾﻠﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺟﺪ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﺁﻧﻬﺎ ۴۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ.
کوه خرافات
کوه خرافات در شرق فونیکس در ایالت آریزونای آمریکا، واقع شده است. بنابر گفتههای ساکنین قدیمی منطقه، حدود سال ۱۸۰۰ میلادی، ژاکوب والتز معدنی بزرگ از طلا در این ناحیه یافته بود، که از زمان مرگ وی به نام "معدن گمشدهی مرد آلمانی" شناخته میشود. او محل این معدن را تا زمان مرگش به کسی نگفته است؛ اما در زمان مرگش گویا این راز را منتقل کرده است ( هرچند عدهای معتقدند او این راز را با خود به گور برده است). در هر صورت، با وجود کاوشهای فراوانی که انجام شده، این معدن تا به حال یافت نشده است. عدهای معتقدند روح افرادی که در جستوجوی این معدن جان خود را از دست دادهاند، در این کوه سرگردان هستند.
حتی ساکنان بومی این منطقه، معتقدند افرادی به نام "Tuar Tums" (به معنای آدمهای کوچک) از این معدن مراقبت میکنند و در غارها و تونلهایی در زیر کوه زندگی میکنند. یکی از قبیلههای سرخ پوست آمریکا اعتقاد دارند که این کوه، دروازهی ورود به جهنم است.
سنگ های پوما پونکا
پوما پونکو که به معنی راهرو پوم است، به داشتن سنگهای عظیم، پیچیدگی طراحی و دقت فوق العادهای که در برش و طرز قرارگیری آنها دیده میشود، شناخته شده است. در پوما پونکو سنگها جوری در کنار یکدیگر چیده شدهاند که نمیتوان یک تیغه چاقو را در میان آنها قرار داد. با توجه به این ویژگیها، پوما پونکو اغلب به عنوان دلیلی است که زمین توسط بیگانگان یا موجودات افسانهای دیگری مورد بازدید قرار گرفته است که در ساخت بناهای سنگی، بسیار پیشرفتهتر از انسانها بودند.
ساختارهای سنگی مایهی تحیر باستان شناسانی است که نمیتوانند برش سنگهای جدا از هم با امکانات محدود آن زمان را توصیف کنند. سنگهای به هم پیوستهی پوما پونکا از گرانیت و دیوریت ساخته شدهاند که فقط الماس از آنها سختتر است؛ پس اگر مردم باستان این سنگها را خودشان ساختهاند، میبایست از ابزار الماسی استفاده کرده باشند. یک نکته عجیب دیگر در مورد این سنگها وزن فوقالعاده بالای آنهاست (هر کدام بیش از ۸۰۰ تن). این امر با توجه به فاصله ی ۱۶ کیلومتری نزدیکترین معدن سنگ، بسیار تعجببرانگیز است. حمل چنین تخته سنگهایی حتی با تکنولوژی و امکانات بالابر و حامل مدرن امروزی نیز بسیار دشوار است.
درهی سنلوئیس
درهی سنلوئیس، در جنوب کولورادو، ناحیهای با حوادث ماورالطبیعهی فراوان است. چندین مورد اشیای پرندهی مرموز، صدها گزارش قطع عضو حیوانات مهمترین آنها هستند. دیدن اشیا پرنده در این ناحیه به قدری عادی شده است که فردی به نام جودی ماسولاین محلی برای رصد آنها ساخته است و از سال ۲۰۰۰ میلادی تا به امروز بیش از ۵۰ مورد از آنها را مشاهده کرده است. برخی از این اشیای پرنده را چندین فرد به طور همزمان مشاهده کردهاند.
برای کسانی که به اجسام پرنده شک دارند، باید گفت که موارد متعدد قطع عضو حیوانات گزارش شدهاند که توجیهی ندارند. این حوادث از سال ۱۹۶۷ با اسبی به نام اسنیپی شروع شد. اسنیپی روزی در حالی که مغزش از سرش خارج شده و تک تک استخوانهایش تمیز شده بودند، یافت شد. بعد از اسنیپی صدها و شاید هزاران مورد دیگر از حیوانات قطع عضو شده، پیدا شدند که همگی در موارد متعددی شبیه هم بودند. اول اینکه هیچگونه اثری از خون دیده نشد و دوم، بریدگیها همگی دقیق و تمیز بودند و نمیتوانستند کار شکارچیان طبیعی باشند و در نهایت اینکه همهی این اتفاقات یک شبه و در حالی که حیوانات در سلامت کامل بودند، به وقوع پیوستهاند.
تحقیقات که تا به امروز نیز ادامه دارد، به نتیجهای منجر نشدهاند. برخی مزرعهداران از دیدن نوری عجیب در آسمان شب قبل از پیدا کردن جسد یک کرکس، خبر دادند که باعث شد عدهای به این نتیجه برسند که در این حوادث، موجودات غیرزمینی، دستی دارند. هر چند به نظر معقول نیست که موجودات فضایی در این حد به حیوانات توجه کنند.
کفن تورین
این کفن باعث ایجاد بحثهای بسیار زیادی میان دانشمندان، مردم با ایمان، مورخان و نویسندگان شد که کجا و چه زمانی و چگونه این کفن ساخته شده است؟ از یک دیدگاه مذهبی، پاپ پیوس یازدهم، تصویر را با توافق کلیسای کاتولیک روم به عنوان چهره مقدس مسیح پذیرفت و آن را وقف مراسم چهره مقدس مسیح کرد. بعضی بر این باورند که این پارچه بر صورت مسیح در مدفنش گذاشته شده است. شکاکان آن را سند جعلی مربوط به قرون وسطی میدانند و دیگران آن را تاثیر واکنشهای شیمیایی طبیعت بر پارچه میدانند.
در سال 1988 با استفاده از روش علمی تاریخگذاری رادیو کربن، دانشمندان کفن را متعلق به 1300 سال بعد از مسیح نسبت دادند و سپس بحث و ادعاهای زیادی مبنی بر اشتباه بودن این آزمایش به وجود آمد. بعد از آزمایشهای متنوع توسط افراد مختلف، سرانجام در سال 2008 محققان در دانشگاه آکسفورد با رادیوکربن، پارچه را دقیقتر آزمایش کردند و احتمال تاریخ آن را که متعلق به زمان زندگی مسیح باشد تایید و آزمایشهای سال 1988 را تکذیب کردند. با تمام این اوصاف کفن تورین هنوز جزو معماهای حل نشده بشریت است و تحقیقات همچنان درباره آن ادامه دارد.
مغز باور نکردنی
دنیل تامت نام یک پسر انگلیسی است که مغزی باورنکردنی دارد. تمام ذهن او به گونه ای مملو از اعمال ریاضی است و می تواند بسیاری از محاسبات ریاضی را تنها در چند ثانیه انجام دهد. او همچنین حافظه باورنکردنی دارد و می تواند بسیاری از چیزهایی که دیده است را بعد از چندین وقت باتمام جزئیات به خاطر آورد. او البته قدرت های دیگری مانند یادگیری سریع زبان را نیز دارد و می تواند در طول کمتر از دو هفته یک زبان را بطور کامل فراگیرد. یکی از رکوردهای او به خاطر سپردن عدد پی با ۲۲۵۱۴ عدد تنها در ۵ ساعت است.
نقطهی خوشایند در ابتدا به نظر نامی مناسب برای این ناحیه بود، اما در طی سالها و اتفاقات عجیب و رمزآلودی که در آن به وقوع پیوست، این اسم به نظر نامی طعنهآمیز میآید. معروفترین این اتفاقات به موجودی با نام Mothman برمیگردد، که ساکنین ویرجینیای غربی را از نوامبر ۱۹۹۶ تا دسامبر ۱۹۹۷ مورد شکنجه قرار داد. بیش از ۱۰۰ نفر از ساکنین نقطهی خوشایند این موجود را با چشمان خود دیدهاند. مردی ۲ متر و ۱۰ سانتی متری با سینهای عریض و چشمان قرمز و بالهایی به طول ۳ متر که در پشت وی جمع میشدند.
Mothman که براساس آن فیلمی ساخته و کتابی نوشته شده است و حتی مجسمهی آن در نقطهی ناخوشایند به چشم میخورد، میتواند توجیههای زیادی داشته باشد. عدهای آن را موجودی جهشیافته میدانند و عدهای دیگر معتقدند اهالی نقطهی خوشایند، بدلیل ترس زیادی که از والها و حیوانات بزرگ آن ناحیه داشتند، از آنها موجودی عجیب و غریب در ذهن خود ساخته اند تا جایی که ذهن آنها بر دیدشان تاثیر گذاشته و باعث شده خیال کنند چنین موجودی دیدهاند. هر چه که باشد، بعد از فروریختن پل سیلور در ۱۵ دسامبر ۱۹۶۷ میلادی، که باعث مرگ ۴۶ انسان شد، گزارشهای دیده شدن این موجود نیز متوقف شدند. این اتفاق باعث شد که عده ای این دو حادثه را مرتبط به هم بدانند.
علاوه بر Mothman، حوادث ماورالطبیعهی فراوانی در این ناحیه به وقوع پیوستند. از جمله اشیای پرندهی مرموز و افرادی به نام "مردان سیاه پوش" که میتوانستند صرفا با حرف زدن و نگاهشان افراد را بیحس کنند! هدف این "مردان" جمعآوری اطلاعات در مورد حوادثی ماورالطبیعه بوده است.
ناهمواری های دریای بالتیک
کشف جسمی شبیه به یک بشقاب پرنده در قعر دریای بالتیک در سال ۲۰۱۱، سبب بروز شگفتی و سردرگمی بسیاری از دانشمندان شد. فسیلی که در سال ۲۰۱۱، کف دریای بالتیک کشف شد، به وضوح یک بشقاب پرنده (UFO) است که با زمین برخورد نموده است. در غیر این صورت چه میتواند باشد؟ شاید یک جسم شکل گرفته توسط طبیعت و بر اثر عوامل جغرافیایی؟ خیر!
درختان خاموش، ژاپن
این مکان عموما به نام آئوکیگاهارا Aokigahara نامیده میشود که به معنای دریای سیاهی از درختان میباشد. این منطقه ۳۵ کیلومتری در شمال غرب پایه کوه فوجی در کشور ژاپن قرار گرفته است. به دلیل تراکم بالای درختان این ناحیه قدم زدن در آن حتی درنور روز هم مثل راه رفتن در شبی تاریک میباشد. علاوه بر این به دلیل فقدان جریان هوا در آن هیچ جانور زندهای نیز در این جنگل زندگی نمیکند. اما این تمام ماجرا نیست، برطبق گزارشات اینجا پس از پل گلدن گیت دومین رتبه از نظر میزان خودکشی در جهان را از آن خود کرده است! فقط تصور کنید تعداد ارواحی را که در این فضای خاموش و تاریک پرسه میزنند. سالانه در حدود ۱۰۰ نفر آخرین نفسهای خود را در این فضای مبهم و عجیب میکشند. شاید در حالی که مسئولان در حال جمع آوری اجساد گروهی هستند در گوشهای دیگر تعدادی از آنها بدون هیچ نشانی در حال پوسیدن باشند. حتی اعلانهایی در اطراف نصب شده تا مردم را تشویق کرده تا از خودکشی صرفنظر کنند. حال تصور کنید که اگر حتی یک درصد این اجساد هم مثل ساداکو (شخصیت فیلم ژاپنی حلقه) باشند در این سکوت ابدی چه در انتظار شماست؟!
ریگزار نفرین شده
ریگ جن در قلب کویر مرکزی ایران، در جنوب سمنان، شرق دریاچه نمک، شمال انارک و غرب جندق قرار دارد که به دلیل وسعت زیاد، گرمای شدید، نداشتن چشمه و چاه آب و باتلاقهای نمک صحرایی صعبالعبور است که ناماش در نقشهها کمتر آمده و چندان محل گذر کویرنوردها نیست. به باور حاشیهنشینان، ریگ جن نفرین شده است.
ارسال نظر