طنز؛ ما سنگ شده‌ایم

پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:

ما داریم به جای عجیبی می‌رسیم. در کرمان یک پژو ٤٠٥ با یک موتورسیکلت تصادف کرده و هفت نفر کشته و سه نفر هم زخمی شده‌اند. در حالت عادی و در همه‌جای جهان توی یک تصادف، تلفات یکی، دو نفر بیشتر نیست، اما چطوری توی کرمان یک موتور می‌زند به ماشین و ١٠ نفر جابه‌جا می‌شوند؟ ما تحقیق کردیم و متوجه شدیم هفت نفر سوار پژو ٤٠٥ بوده‌اند و سه نفر سوار موتور. پژو ٤٠٥ در حالت استاندارد چهار کمربند ایمنی دارد و موتور هم که یک صندلی بیشتر ندارد. حالا یک فشار بیاورند، یکی به عقب پژو اضافه می‌شود، یک نفر هم به موتور که باز می‌شود هفت نفر. آن سه نفر اضافه کجا نشسته بودند؟ ما نمی‌دانیم، اما چیزی که مشخص است این است که این هفت نفر داشتند خودشان را برای ورود به تهران و سوارشدن به بی‌آرتی و مترو آماده می‌کردند.

واقعا هم اگر کسی بدون آمادگی ذهنی و جسمی، سوار مترو و اتوبوس در تهران شود، یک‌طوری تحت فشار قرار می‌گیرد که ممکن است سوءتفاهم ایجاد کند و دعوا شود. از طرفی ما فکر می‌کنیم اگر این‌همه دولت در این‌همه سال به ١٠ درصد شعارهاشان عمل کرده بودند، الان هفت نفر مجبور نبودند سوار یک سواری بشوند. سه نفر هم بنشینند روی یک موتور. البته عیبی هم ندارد. این پژو ٤٠٥ تا چندسال پیش خودبه‌خود آتش می‌گرفت و همه می‌گفتند مقصر کارخانه‌اش است.

خوشبختانه الان مقصر راننده محسوب می‌شود و چیزی گردن کارخانه نیست. بعد هم ما فکر می‌کنیم دیگر فاجعه برای ما شوخی شده است؛ ١٠ نفر توی یک تصادف این‌طوری می‌شوند، یک نیمچه‌زلزله می‌آید ده‌ها نفر می‌روند زیر آوار، عباس کیارستمی و کی و کی به خاطر قصور پزشکی از بین می‌روند، هوای آلوده باعث تلفات تعدادی آدم می‌شود، هفته پیش هم که یکی از فامیل‌های داماد با نیسان چهار نفر از فامیل عروس را زیر گرفته و کشته بود و ... و هزارتا چیز دیگر. به نظر ما، ما به خبر بد، به فاجعه و به مرگ عادت کرده‌ایم. و این اصلا چیز خنده‌داری نیست.

وصیت: سوفیا! ناصر تقوایی توی جشن خانه سینما می‌گوید اگر ما دلمان برای سینمای بیضایی تنگ شده، چه‌کار کرده‌ایم که او بتواند همین‌جا فیلم بسازد؟ سوفیا، به نظرم ما دلمان دیگر برای هیچ‌چیز، حتی خودمان، تنگ نمی‌شود؛ بیضایی‌ها و تقوایی‌ها که جای خود دارند. چرا؟ چون واقعا داریم هیچ‌کاری برای خودمان نمی‌کنیم. ما سنگ شده‌ایم. خود من، برای به‌دست‌آوردن تو چه‌کار کرده‌ام؟ هیچی. من فقط می‌نشینم و غر می‌زنم.