طنز؛ اینجا همیشه بین التعطیلین است
مسعود مرعشی در چیزنا نوشت:
یکی از ویژگی های سازمان های دولتی در ایران، گشاده رویی و مناعت طبعی است که در رفتار کارمندان موج میزند. این کارمندان به طور کلی زندگی را بر خود سخت نمی گیرند و با طمانینه خاصی، امور مربوط به ارباب رجوع را رسیدگی می کنند. بعنوان مثال فرض کنید یک شخصی برای انجام یک کار اداری ساعت ۸ صبح وارد یک سازمان می شود، به دلیل اینکه شب قبل ویژه برنامه دربی نود با حضور غیر منتظره علی انصاریان در قاب تلویزیون در حال پخش بوده، ارباب رجوع باید دست در جیب تا ساعت ۹ خود را سرگرم کند تا کارمند مربوطه به سازمان برسند، بعد که ایشان به سلامتی تشریف آوردند ارباب رجوع محترم باید حداقل نیم و حداکثر یک ساعت منتظر بشود تا کارمند عزیز صبحانه اش را با نان بربری دو رو کنجدی که لای روزنامه خبر ورزشی پیچیده شده نوش جان کند و ارباب رجوع کماکان دست در جیب ایستاده است.
مراجع عزیز علی القاعده فکر می کند نوبت رسیدگی به پرونده اش رسیده ولی زهی خیال باطل. چون کارمندِ هدف استقلالی است و باید جواب کرکری های همکار پرسپولیسی اش را بدهد و فعلا وقت رسیدگی ندارد.
وقتی در اداره روح رفاقت در عین رقابت حاکم باشد، بعد از تمام دعواهای فوتبالی نوبت تبادل آخرین جوکها، عکسهای کمتر دیده شده و کلیپهای دریافتی در تلگرام است. ساعت تقریبا ۱۱ می شود و مراجعه کننده به اداره، ناخواسته مثل میز و صندلی و پارچ آب جزئی از اجزاء اداره می شود، اما امید بذر هویت اوست پس دوباره تلاش می کند تا کارش راه بیافتد اما کارمند با اعلام اینکه یک کار بانکی پنج دقیقه ای دارد، میرود و تا ساعت ۱۲:۳۰ به اداره بر نمی گردد. بعد از بازگشت کارمند ارباب رجوع سعی می کند با یک حرکت ناگهانی خود را در دل کارمند جا کند و کارش را پیش ببرد که دیگر "ساعت نهاری" فرا رسیده و متاسفانه تا ساعت ۱۳:۳۰ خدمت رسانی در اداره مزبور تعطیل می شود.
با پایان پذیرفتن زمان نهار، کارمند خدوم با دمپایی لخ لخ کنان وارد اتاقش می شود که می بیند مراجع سمج هنوز آنجا ایستاده اما با حالتی که انگار اصلا شخصی آنجا وجود ندارد اعضا و جوارح خود را می خاراند کم کم وسایلش را جمع می کند. مراجعه کننده با التماس از کارمند درخواست میکند که در صورت امکان امروز کارش را انجام بدهد ولی کارمند در حالیکه به صورت نمادین بر روی دکمه enter کامپیوترش میکوبد، به مانیتور اشاره میکند و میگوید «ببین آقا وقت اداری که تموم میشه، سیستم بسته میشه. الان من بخوام هم کاری از دستم برنمیاد آخه، هفته بعد هم که بین التعطیلنه و من نیستم». و با روی خوش از وی دعوت می کند که شنبه بعد تر برای انجام کارش تشریف بیاورد و فرم درخواست ملاقات را امضا می کند و با نگاهش وی را تا دم در بدرقه.
مراجعه کننده آویزان طور و آشنا برای همه ما به سمت درب خروج می رود و قبل از تحویل گرفتن کارت شناسایی اش، با تکمیل فرم مربوط به تکریم ارباب رجوع، سازمان متبوعه را در مسیر خدمت رسانی بهتر به مردم شریف همراهی می کند.
پ
ارسال نظر