۱۰ راز باستانی که هنوز هم سر به مهر مانده است
بسیاری از کارشناسان معتقدند که احتمالا مکانهای پر رمز و راز در دنیا توسط علم و تکنولوژی بسیار پیشرفته که مسئول کشف تمدنهای گمشده هستند پیدا شدهاند.
بعد از پیدا کردن این کتاب توسط عتیقه شناس روسی لهستانی تبار (ویلفرید ووینیش)، کتاب مذکور به این اسم نام گرفت. این کتاب یک معمای پیچیده است که شامل نقاشیهای خارق العادهای از گیاهان و جانوران و نمادهای خاص و جهانی است که تلویحا اشاره به علوم کیهان شناسی و فارموکولوژی دارد و مجموعهای از طرحها و ساختارهایی خاص است که هیچ شباهتی به زبانهای کلاسیک، مدرن و یا دوران باستان ندارد. زمانی تصور میشد که این کتاب حاوی اسرار نهان و مرموزی است که میتواند کلیدی در قدرت و دانش بینهایت باشد.
بسیاری از رمزگشایان برجسته دنیا، از جمله جان تیلتمن و بعضی از اعضای سازمان امنیت ملی آمریکا برای رمز گشایی این نسخه خطی تلاش کردهاند اما موفق نشدند تعداد بالغ بر ۱۷۰۰۰۰ گلیف (نگاره یا نشانهاى نمادین دیگر که بر فلز یا سنگ حک شده است مثل هیروگلیف) پیچیده آن را که رمز گذاری شده تشخیص دهند. به نظر میرسد چنین پیچیدگی غامضی دلیلی بر نفی دروغین بودن کتاب باشد گرچه هنوز هستند کسانی که مخالف این قضیه هستند. فرضیهای که اخیرا مورد توجه قرار گرفته بر این باور است که در این نسخه خطی روشی از نوشتار به کار گرفته شده که مفهوم آن را پنهان بدارد؛ به این معنا که اکثر متونش بی محتوا هستند و تنها چند بخش از نظر فرهنگ واژگانی قابل قبول هستند.
کره های سنگی کاستاریکا
سنگهای کروی شکلی که در دهه 40 میلادی در دلتا دیکوئیز در جنوب کاستاریکا کشف شدند، به عنوان یکی از عجیبترین اسرار باستان شناسی دنیا شناخته میشوند. قطر این سنگهای کروی عجیب که به نظر میرسد به دست انسانهای دوران باستان ساخته شدهاند، از چند سانتیمتر تا بیش از دو متر متغیر است. بعضی از آنها وزنی در حدود 16 تن دارند و به نظر میرسد که این اشیا که مثل مجسمههایی شبیه هم ولی در اندازههای متفاوت هستند که با دقت و مهارت زیادی ساخته شدهاند.
کرههای سنگی کاستاریکا از چند جهت توجه مردم دنیا را به خودشان جلب کردند؛ یکی از این موارد، شکل خاص این سنگها و اندازه و وزنهای متفاوتی بود که این کرههای سنگی داشتند. از سوی دیگر، این کرهها قدمتی دیرینه داشتند و مواد تشکیلدهنده و روش ساخت آنها برای دانشمندان جالب بود. اما چیزی که بر جذابیت این سنگها میافزود این بود که اصلا به چه دلیل چنین سنگهایی ساخته شدند و مردم دوران باستان در چه مواردی از آنها استفاده میکردند.
هرم امپراتور اول چین و ارتش سرخ
سال ۱۹۷۴ زمانی که تعدادی از کشاورزان استان «شان شی» قصد حفر چاه آبی را داشتند، نمیدانستند که با بزرگترین گنجینه این هنر درست در ۵/۱ کیلومتری مقبره چین شی هوان مواجه خواهند شد. گنجینهای که متشکل از تندیس هزاران سرباز، اسب، ارابه و سواره نظام است. در این منطقه پیش از کشف گنجینه عظیم ارتش سفالین همواره آثاری از سفالگری مشاهده شده اما گستردگی و عظمت این کشف در آن زمان با شگفتی فراوانی همراه بود.
در این مجموعه عظیم، مجسمه ۸ هزار سرباز، ۱۳۰ ارابه، ۵۲۰ اسب و ۱۵۰ اسب سواره نظام همه در اندازههای واقعی وجود دارد. از آنجا که این ارتش در نزدیکی مقبره چین شی هوان واقع شده است تصور میشود همه آن ها متعلق به یک مجموعه بوده باشند. دولت چین اجازه بازدید از این منطقه را به کسی نمیدهد و فقط چند تن از مقامات خارجی همچون ملکه الیزابت موفق به بازدید از این مجموعه شدهاند و فقط تعدادی عکس و ویدیو از این مجموعه در اختیار عموم قرار دارد.
سنگ های پوما پونکا (Pumapunka)
پوما پونکو که به معنی راهرو پوم است، به داشتن سنگهای عظیم، پیچیدگی طراحی و دقت فوق العادهای که در برش و طرز قرارگیری آنها دیده میشود، شناخته شده است. در پوما پونکو سنگها جوری در کنار یکدیگر چیده شدهاند که نمیتوان یک تیغه چاقو را در میان آنها قرار داد. با توجه به این ویژگیها، پوما پونکو اغلب به عنوان دلیلی است که زمین توسط بیگانگان یا موجودات افسانهای دیگری مورد بازدید قرار گرفته است که در ساخت بناهای سنگی، بسیار پیشرفتهتر از انسانها بودند.
ساختارهای سنگی مایهی تحیر باستان شناسانی است که نمیتوانند برش سنگهای جدا از هم با امکانات محدود آن زمان را توصیف کنند. سنگهای به هم پیوستهی پوما پونکا از گرانیت و دیوریت ساخته شدهاند که فقط الماس از آنها سختتر است؛ پس اگر مردم باستان این سنگها را خودشان ساختهاند، میبایست از ابزار الماسی استفاده کرده باشند. یک نکته عجیب دیگر در مورد این سنگها وزن فوقالعاده بالای آنهاست (هر کدام بیش از ۸۰۰ تن). این امر با توجه به فاصله ی ۱۶ کیلومتری نزدیکترین معدن سنگ، بسیار تعجببرانگیز است. حمل چنین تخته سنگهایی حتی با تکنولوژی و امکانات بالابر و حامل مدرن امروزی نیز بسیار دشوار است.
کفن تورین
این کفن باعث ایجاد بحثهای بسیار زیادی میان دانشمندان، مردم با ایمان، مورخان و نویسندگان شد که کجا و چه زمانی و چگونه این کفن ساخته شده است؟ از یک دیدگاه مذهبی، پاپ پیوس یازدهم، تصویر را با توافق کلیسای کاتولیک روم به عنوان چهره مقدس مسیح پذیرفت و آن را وقف مراسم چهره مقدس مسیح کرد. بعضی بر این باورند که این پارچه بر صورت مسیح در مدفنش گذاشته شده است. شکاکان آن را سند جعلی مربوط به قرون وسطی میدانند و دیگران آن را تاثیر واکنشهای شیمیایی طبیعت بر پارچه میدانند. باستانی
در سال ۱۹۸۸ با استفاده از روش علمی تاریخگذاری رادیو کربن، دانشمندان کفن را متعلق به ۱۳۰۰ سال بعد از مسیح نسبت دادند و سپس بحث و ادعاهای زیادی مبنی بر اشتباه بودن این آزمایش به وجود آمد. بعد از آزمایشهای متنوع توسط افراد مختلف، سرانجام در سال ۲۰۰۸ محققان در دانشگاه آکسفورد با رادیوکربن، پارچه را دقیقتر آزمایش کردند و احتمال تاریخ آن را که متعلق به زمان زندگی مسیح باشد تایید و آزمایشهای سال ۱۹۸۸ را تکذیب کردند. با تمام این اوصاف کفن تورین هنوز جزو معماهای حل نشده بشریت است و تحقیقات همچنان درباره آن ادامه دارد.
استون هنج
دوایر سنگی"استون هنج" یکی از عجایب جهان باستان و از مشهورترین محوطههای باستانی امروز جهان است که از سال 1986 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. قدمت این محوطه باستانی که در "ویلتشایر" انگلستان واقع شده است، به عصر نوسنگی و عصر مفرغ برمیگردد. استون هنج از دو دایرهسنگی متحدالمرکز تشکیل شده است که ارتفاع سنگهای دایره درونی آن به 6 متر و وزنشان به حدود 50 تن میرسد.
به عقیده کارشناسان، استون هنج در چند مرحله و در یک دوره زمانی هزارساله، از 3 هزار تا 2 هزار سال پیش از میلاد مسیح، ساخته شده است. ساخت استون هنج در زمان خود یک شاهکار مهندسی و مستلزم انگیزه، وقت و نیروی انسانی بالایی بوده است. با این حال تا امروز دلیل ساخت استون هنج روشن نشده است، هر چند تئوریهای زیادی در مورد کاربرد و دلیل ساخت این دوایر سنگی وجود دارد که هنوز هیچ یک از آنها به یقین ثابت نشدهاند.
خطوط نازکا
خطوط نازکا مجموعهای از خطوط است که در صحرای نازکا، یک دشت بایر واقع شده است. این دشت به طول ۸۰ کیلومتر و بین شهرهای نازکا و پالیا در پرو کشیده شده است. این خطوط توسط فرهنگ نازکا خلق شده است. صدها شکل منحصر به فرد وجود دارد که از نظر پیچیدگی از خطوط ساده تا مرغهای مگس خوار، عنکبوت، میمون و مارمولک دارای تنوع هستند. خطوط نازکا به جز از فضا قابل تشخیص به صورت خطوط منسجم نیستند. از این رو حدس زده میشود که مردم نازکا هرگز نتوانستند کاری را که خلق کردهاند را به صورت منسجم ببینند.
آنچه بیشتر ما را در سردرگمی قرار میدهد نگارههای جانورسانانی است که در آنجا ترسیم شدهاند. این تصاویر چگونه میتوانستند خلق شوند وقتی که خالقان آنها بدون داشتن وسیلهای برای پرواز، امکان چک کردن روند کار را از منظری مناسب (در ارتفاع) نداشتهاند؟ هیچ یک از این طرحها آنقدر کوچک نیستند که از روی زمین قابل رویت باشند، در حالیکه از زمین، این تصاویر به مانند یک سری رد بدون شکل از تایر خودرو که از پهنهی دشت عبور کرده است جلوه میکنند. این اشکال وقتی چهرهی واقعی خود را برملا میسازند که از فاصله چند صد متری از سطح زمین دیده شوند. در آن ناحیه هیچ ارتفاعی یافت نمیشود که بتواند این منظر مناسب را فراهم سازد.
جزیره ایستر
جزیره ایستر که به Isla de Pascua معروف است جزیرهای است در اقیانوس آرام جنوبی متعلق به کشور شیلی. جزیره ایستر بخاطر تندیسهای ۴۰۰ ساله عجیب باستانی خود معروف است. به این تندیسها که در راستای کرانه دریا به خط ایستادهاند موآی گفته میشود. در بین سال های ۱۲۵۰ تا ۱۵۰۰ ساکنان این جزیره برای عبادت و راز و نیاز به این منطقه میآمدند. موآییها در سرتاسر جزیره پراکندهاند.
بسته به اندازه و وزن موآیها، تخمین زده میشود که بین ۵۰ تا ۱۵۰ نفر برای حمل آنها توسط غلتکهای چوبی و سورتمه مورد نیاز بوده است. سنگینترین موآی وزنی حدود 86 تن دارد. مجسمههای عظیم یا موآی، در طی یک دوره کوتاه کندهکاری شدهاند. تقریبا نیمی از موآیهای باقی مانده در Rano Raraku واقع شده است.
باقی مانده های کوکائین و تنباکو روی مومیایی ها
یک باستان شناس مسئول آزمایش کردن مومیایی بود تا متوجه شود مصریان باستان از چه مواد مخدری استفاده میکردند و میزان این مصرف تا چه حد بوده است. این باستان شناس موفق به کشف اثرات کوکائین و تنباکو در مومیاییها شد. از آنجایی که نیکوتین و کوکائین گیاهانی هستند که فقط در قارهی آمریکا یافت میشود، محققان به این فرضیه رسیدند که مصریها با مردم قارهی آمریکا ارتباطات فرهنگی داشتند. اگر این موضوع صحیح باشد، مصریان قرنها پیش از اروپاییان نیمکرهی غربی را کشف نمودهاند.
ناهمواری های دریای بالتیک
کشف جسمی شبیه به یک بشقاب پرنده در قعر دریای بالتیک در سال ۲۰۱۱، سبب بروز شگفتی و سردرگمی بسیاری از دانشمندان شد. فسیلی که در سال ۲۰۱۱، کف دریای بالتیک کشف شد، به وضوح یک بشقاب پرنده (UFO) است که با زمین برخورد نموده است. در غیر این صورت چه میتواند باشد؟ شاید یک جسم شکل گرفته توسط طبیعت و بر اثر عوامل جغرافیایی؟ خیر!
مجلهی Live Science میگوید که پیتر لیندبرگ، سرپرست تیم غواصی که ادعای کشف این بشقاب پرنده را دارد، مکان دقیق این کشف را اعلام نکرده است و شواهد ضد و نقیضی برای پشتیبانی از ادعایش ارائه نموده و اعلام کرده است که به زودی در قالب یک مستند، اطلاعات بیشتری فاش خواهد کرد. با این وجود استاد زمین شناسی دانشگاه Volker Brüchert استکهلم میگوید که این ناهمواری ممکن است یک تخته سنگ بازالت زیر یخچالها باشد.
ارسال نظر