طنز؛ من نه منم، معضل منم!
شهرام شهيدي در روزنامه شهروند نوشت:
وقتی وارد لابی شدم، دیدم تعدادی از همسایهها آنجا ایستادهاند. سلام کردم. همه رویشان را برگرداندند. اینبار با صدای بلندتری گفتم سلام. اتفاقی افتاده؟ حتما بابت میهمانی دیشب ناراحتید. اگر سروصدا داشتم عذر میخوام. جناب پهلوان گفت: اخوی چرا خودت را به کوچه علیچپ میزنی؟ پسر من دیروز تو روی من ایستاد و جوابم را داد آن وقت تو طلبکار هم شدهای؟ گفتم: خب الان من چه کار باید بکنم؟ خانم سبحانی آرام گفت: یک عذرخواهی ساده که چیزی از شما کم نمیکند پسرم؟
وقتی وارد لابی شدم، دیدم تعدادی از همسایهها آنجا ایستادهاند. سلام کردم. همه رویشان را برگرداندند. اینبار با صدای بلندتری گفتم سلام. اتفاقی افتاده؟ حتما بابت میهمانی دیشب ناراحتید. اگر سروصدا داشتم عذر میخوام. جناب پهلوان گفت: اخوی چرا خودت را به کوچه علیچپ میزنی؟ پسر من دیروز تو روی من ایستاد و جوابم را داد آن وقت تو طلبکار هم شدهای؟ گفتم: خب الان من چه کار باید بکنم؟ خانم سبحانی آرام گفت: یک عذرخواهی ساده که چیزی از شما کم نمیکند پسرم؟
گفتم: یعنی پسر ایشان جلوی پدرجانش ایستاده، من عذرخواهی کنم؟ اردشیرخان زیپ گرمکن ورزشیاش را کشید بالا و گفت: بچه من رفته مطرب شده، اونم سبک رپ. نکرد مثل باباش زیر دوش آواز بخونه و سنتیخون بشه. تو واقعا خجالت نمیکشی؟ پرسیدم: خب رپ هم یک سبک موسیقی است. بعدش هم چرا من باید خجالت بکشم؟ مگه بابای من رپ میخونده یا مادرم... اوه. هیچی. مادرم که اصلا چیزی نمیخونده. جناب پهلوان گفت: بفرما. نگفتم این جوون هم مثل مسئولان دست به تکذیبش خوبه؟ چموشی نکن جوون. بپذیر مقصری.
در اعتیاد همسایه طبقه هشتم مقصری، در اختلاس بانک سر کوچه مقصری، در جدایی این زن و شوهر جوان طبقه سوم شما مقصری، در دروغگویی صاحبخانه من هم باز شما مقصری. باز هم بگم؟ داشتم شاخ درمیآوردم. پرسیدم: اینها که گفتین ارتباطش با من چیه؟ خانم سبحانی گفت بیا این شکلات را بگذار تو دهانت فشارت نیفته.
بشین اینجا تا برات بگم. شما سفر خارجی زیاد میری نه؟ گفتم: خب آره. جناب پهلوان گفت: دِ کرهخر همین دیگه. میری اونجا الواتی با خودت طلاق و اعتیاد و خیانت و دروغ سوغات میاری؟ جواب دادم: من باز سر درنمیارم. آقای پهلوان گوشم را گرفت و گفت: خودتو زدی به موشمردگی؟ وقتی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد ما میفرماید «یکی از علتهای معضلات فرهنگی، سفرهای خارجی است.» شما باز زیر بار نمیری؟ الان روشنت میکنم.
شما وقتی میری سفر خارجی چون نمیتونی به مامانجونت بگی میری تایلند، میگی میرم قونیه سر مزار مولانا. این باعث افزایش چشمگیر دروغ در کشور میشه.
وقتی سفر خارجی میری، خونهات خالی میمونه. خونه خالی هم که از مظاهر فساده. پس با سفر خارجی باعث افزایش فساد در جامعه میشی.
وقتی میری خارج، در کشور نه خرید میکنی، نه با تاکسی تردد میکنی، نه بنزین میزنی، نه پنچر میشی، نه زباله تولید میکنی. پس خیلی از مشاغل تحتتأثیر قرار میگیره و شما باعث افزایش نرخ بیکاری میشی.
اولین کار در رفتن به یک سفر خارجی رفتن به فرودگاه هست یا نیست؟ خب این یعنی افزایش تردد بیمورد وسیله نقلیه و افزایش ترافیک. ترافیک که میشه، اعصاب مردم خرد میشه. شب که شوهر میاد خونه، اعصاب نداره، میپره به زنش. طلاق میگیرن. خب پس سفر رفتنت باعث افزایش آمار طلاق در کشور میشه.
وقتی میری سفر خارجی پسر من هم دلش میخواد اما من که پول ندارم بفرستمش پاتایا و آنتالیا. اینه که به پدرش پرخاش میکنه و میره قهوهخونه قلیون میکشه. پس باز سفر خارجی جنابعالی باعث شکاف در بنیان خانواده و افزایش مصرف موادمخدر میشه.
وقتی میری سفر خارجی دلار خرج میکنی یا نه؟ این ارزی که از کشور خارج میشه میتونست بمونه تو کشور و صرف پرداخت حقوق نجومی مدیران دولتی بشه یا باهاش خونه بخرن به اعضای بیشتری از شورای شهر خونه بدن. اون وقت دعوا کمتر میشد و اعصاب همه راحتتر بود و کسی یاد کودکان کار نمیافتاد.
بسه یا باز هم بگم؟
پ
نظر کاربران
خیلی خیلی عالی نوشته شده
ولی جدای شوخی باید برسی شود چرا مردم سفر خارج از کشور را ترجیح میدهند یک دلیلش بخاطر رونق صنعت گردگشری در کشورهای ترکیه و غیره هست و سودش هم میبرند ولی متاسفانه در ایران به این صنعت فقط نگاه سمیناری و نظریه ای دارند و در عمل خیلی عقبیم