طنز؛ فرار مغزها، دست ها، پاها و …
حمید برزگر در وبسایت چیزنا نوشت:
دیر هنگاهی است که از اینجا و آنجا و هرجا میشنویم که مغزها (نخبگان) فرار کرده اند یا در حال فرارند یا قصد فرار دارند و زود هنگاهی است که اخبار مهاجرت ورزشکاران ، هنرمندان و… را میشنویم و می بینیم.از آنجا که رها کردن وطن به حال خود و رفتن پی سرنوشت و عشق و حال کار ناشایستی است ، کسی برای این فراریان عزیز ارزشی قایل نبوده و هیچ گاه دلایل فرار آنها بررسی نشده است.اما برای آگاهی افکارعمومی و به خود آمدن این فراریان به بررسی و تحلیل عمیق ، جامعه شناسانه و روانشناسانه این مهاجرتها در این مقاله می پردازیم.
دیر هنگاهی است که از اینجا و آنجا و هرجا میشنویم که مغزها (نخبگان) فرار کرده اند یا در حال فرارند یا قصد فرار دارند و زود هنگاهی است که اخبار مهاجرت ورزشکاران ، هنرمندان و… را میشنویم و می بینیم.از آنجا که رها کردن وطن به حال خود و رفتن پی سرنوشت و عشق و حال کار ناشایستی است ، کسی برای این فراریان عزیز ارزشی قایل نبوده و هیچ گاه دلایل فرار آنها بررسی نشده است.اما برای آگاهی افکارعمومی و به خود آمدن این فراریان به بررسی و تحلیل عمیق ، جامعه شناسانه و روانشناسانه این مهاجرتها در این مقاله می پردازیم.
در نگاهی ساده و سطحی همگان بر این تصورند که ، مواردی مثل کمبود امکانات ، بی توجهی ، نداشتن امنیت شغلی و… دلیل این مهاجرت هاست. اما این دیدگاه ساده لوحان است.اگر نگاهی ژرف به موضوع داشته باشیم پی میبریم که نخبگی و پرتوقعی دلیل این فرارهاست.
کسانی که به عنوان مغز میشناسیم معمولا در جوانی در المپیادی جهانی و یا در کنکوری داخلی رتبه ای ممتاز کسب کرده اند و به نهایت شادی و خوشی رسیده اند. یا ورزشکاران ممتاز کشور که هنوز پشت لبشان سبز نشده (فرقی نمیکند ورزشکار دختر یا پسر باشد)مدال و مقامی در سطح آسیا ، جهان یا المپیک به دست آورده اند و از فرط خوشی در پوستشان نگنجیده اند. و همچنین هنرمندانی که با هنرنمایی در سریال یا فیلمی به اوج شهرت رسیده اند و تا به خود آمده اند در خوشی و لذت شهرت وثروت غرق شده اند.اکنون شما بگویید کسی که در اوج انرژی جوانی به چنین درجه ای از خجستگی دست می یابد ، آیا در ادامه زندگی چیزی راضی اش میکند؟ نه که نمیکند.شما بهترین شغل ، بهترین دستمزد و بیشترین امکانات رفاهی کشور را هم دراختیارشان بگذاری (همانطور که گذاشته می شود) باز راضی نمیشوند و بیشتر می خواهند. وقتی در همان ابتدای زندگی ، آنها قارت به اینهمه شادی و خوشی میرسند توقع دیگری نمی توان از آنها داشت. سراب موفقیت غرب آنها را می فریبد ، گول می خورند و به بهانه مهاجرت فرار میکنند.
اما راهکار چیست؟ به خاطر حفظ جوانان وطن و برای به فنا نرفتن زندگی نخبگان کشور نباید بگذاریم آنها در جوانی و یا کلا به موفقیت و نخبگی دست یابند. اگر از پایه شروع کنیم و قبولی در امتحانات مدارس و در نهایت کنکور و همینطور انتخاب هنرمندان را در فیلم ها و سریال ها وهمچنین برنده مسابقات ورزشی را به جای ایجاد فضای رقابتی با قرعه کشی مشخص کنیم ، دیگر کسی خام توانایی خود نمی شود و این خوشحالی بیش ازاندازه به اودست نخواهد داد.به این ترتیب نه تنها کسی مهاجرت نمی کند که همه نیزاحساس برابری خواهند کرد.شاید در این میان عده ای مقاومت کنند و از خود نخبگی در هنر و ورزش و علم بروز دهند ، آن هم راه دارد،علم ثابت کرده که با شوک الکتریکی مداوم میتوان نخبگی آنها را رفع کرد . به این ترتیب همه در کنار هم خوشحال و شاد و خندان زندگی خواهیم کرد.
پ
ارسال نظر