طنز؛ مرا دیناری ده که آن را به!
فریور خراباتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:
چند سالی است که طرحی به نام «مسکن مهر» در کشور ما کلید خورده که البته منظور از کلید در آن «کلید معنوی» است و ظاهرا کلید واقعی ندارد.به گفته مسئولان بسیاری از این خانهها به نام«مسکن مهر» در بیابانها ساخته شده و بدون متقاضی هستند، یعنی مردم اگر پاسبان مفت ببینند به کلانتری میروند اما اگر مسکن مفت (مهر) ببینند حاضر نیستند در آنجا زندگی کنند.
چند سالی است که طرحی به نام «مسکن مهر» در کشور ما کلید خورده که البته منظور از کلید در آن «کلید معنوی» است و ظاهرا کلید واقعی ندارد.به گفته مسئولان بسیاری از این خانهها به نام«مسکن مهر» در بیابانها ساخته شده و بدون متقاضی هستند، یعنی مردم اگر پاسبان مفت ببینند به کلانتری میروند اما اگر مسکن مفت (مهر) ببینند حاضر نیستند در آنجا زندگی کنند.
آن دسته افراد اندکی هم که گول خورده و از این مسکنها گرفته اند، باید نام«مسکن مهر» را برای آنها «مسکن خشم» گذاشت، زیرا جایی که نه آب دارد، نه برق و گاز و فاضلاب و غیره، وجدانا استفاده از لغت «مهر» در آن بی معنی است.ما هفته گذشته قصد دیدار با یکی از اقوام را داشتیم که دو سال است در یکی از خانههای مسکن مهر زندگی میکند، زمانی که به وسط بیابان رسیدیم، چند شتر سوار به ما نزدیک شدند و یکی از آنها به پدرم گفت: «مرا هزار دیناری ده که آن را به!» و پدرم بلافاصله مبلغی بابت حق عبور به ایشان پرداخت کرد و ما از آنجا گذر کردیم.
حال وزیر اسبق مسکن نیز اعلام کرده که تعداد ناراضیان مسکن مهر به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نیست و حافظ هم همین عقیده را دارد که سروده: «فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست/ کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد» این درحالی است که آقای آخوندی وزیر فعلی مسکن اعلام کرده که«عدهای پول مردم را در بیابان حیف و میل کردند» در حالی که مولانا با رد ادعای ایشان بر این باور است که«وا... که شهر بیتو مرا حبس میشود/ آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست!»
پ
ارسال نظر