طنز؛ معاوضه هواپیما با خیار!
فریور خراباتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:
از آنجایی که دلواپسان اعلام کرده بودند که «مگر خرید هواپیما اولویتی دارد که دولت بعد از برجام اولین اقدامی که انجام داده، رفته هواپیما خریده؟» با خبر شدیم که این روزها سازمان هواپیمایی کشوری هواپیماهای زمین گیر را به صورت «آهن اسقاطی» می فروشد.یعنی بدین صورت که شما وارد آشیانه هواپیماها که می شوید از بیرون صدای یک وانت بار می آید که یک نفر پشت بلندگو می گوید «آهن آلات، چرخ هواپیما، برج مراقبت، باند فرودگاه، بال نیم سوز خریداریم».بعد آنوقت سازمان هواپیمایی هم می تواند در سایت های فروش لوازم دست دوم آگهی بدهد که «فروش یک دست صندلی هواپیما که متعلق به یک خانم دکتر بوده به ارزان ترین قیمت یا معاوضه با سه کیلو خیار!».
از آنجایی که دلواپسان اعلام کرده بودند که «مگر خرید هواپیما اولویتی دارد که دولت بعد از برجام اولین اقدامی که انجام داده، رفته هواپیما خریده؟» با خبر شدیم که این روزها سازمان هواپیمایی کشوری هواپیماهای زمین گیر را به صورت «آهن اسقاطی» می فروشد.یعنی بدین صورت که شما وارد آشیانه هواپیماها که می شوید از بیرون صدای یک وانت بار می آید که یک نفر پشت بلندگو می گوید «آهن آلات، چرخ هواپیما، برج مراقبت، باند فرودگاه، بال نیم سوز خریداریم».بعد آنوقت سازمان هواپیمایی هم می تواند در سایت های فروش لوازم دست دوم آگهی بدهد که «فروش یک دست صندلی هواپیما که متعلق به یک خانم دکتر بوده به ارزان ترین قیمت یا معاوضه با سه کیلو خیار!».
این اوضاع هواپیماهای ماست.آن وقت روز گذشته یکی از هواپیماهای کشور از تهران به مقصد اهواز از روی زمین بلند شد و به دلیل اشکالات فنی دوباره بر روی زمین نشست و همین نشان می دهد که هواپیماهای ما سالم هستند و اگر شما یک دستی به سر و رویشان بکشید، آسمان ببینند سقوطکنندگان ماهری هستند و اگر زبان داشتند هر روز این بیت احمد شاملو را می خواندند که می گوید«پر پرواز ندارم اما دلی دارم و حسرت درناها!».
در چنین شرایطی اگر شما سوار یک هواپیما شوید و به مهماندار بگویید«گشنمه داداش! بی زحمت یه چیزی بیار ما بخوریم» مهماندار اخم می کند و پاسخ می دهد«سه دقیقه دیگه سقوط می کنیم، این سه دقیقه رو هم تحمل کن تا سبک بری اون دنیا، کارد بخوره به اون شکمت!» اساسا ما مدت هاست در وضعیتی هستیم که مبدا و مقصد پروازهای مان یکی شده است، یعنی هواپیما از فرودگاه مهرآباد بلند می شود و چند دقیقه بعد در همان فرودگاه مهرآباد هم فرود می آید.
مدل دیگری هم داریم که آن«مقصد یهویی» است یعنی مقصد پرواز مانند فیلم های اصغر فرهادی پایانی باز دارند، بدین صورت که شما سوار هواپیمای تهران به مقصد مشهد شده اید اما ناگهان شما را وسط بیابان فرود می آورند؛ به هرحال جامعه به این هیجانات نیاز دارید.اصلا آدم هفته ای یک بار در هواپیمای در حال سقوط نباشد که دلش می پوسد.حال با در نظر گرفتن تمام اتفاقاتی که به آن اشاره کردیم، که قطره ای از دریای اوضاع هواپیماهای کشور است، بنده همچنان با دلواپسان موافق هستم که تا وقتی مینی بوس هست، هواپیما چرا؟!
پ
ارسال نظر