طنز؛ خوب شد ما کارهای نیستیم
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
سوفیا... سوفیا... چرا بابای تو اینقدر چغر است؟ چرا اینقدر سفتوسخت است؟ من که یک خواستگار ساده هستم، اما آقای احمدینژاد چی؟ بابای تو اگر وزیری، چیزی بود، چیکار میکرد با او؟ چطور؟
هیچی وزارت کشور هفته پیش گفت سفرهای جدید او و سخنرانیهای جدیدش «شائبه انتخاباتی» دارد. انگار دیگر باید چیکار کند که معلومدار شود دارد دوباره تبلیغ خودش را میکند.
سوفیا... سوفیا... چرا بابای تو اینقدر چغر است؟ چرا اینقدر سفتوسخت است؟ من که یک خواستگار ساده هستم، اما آقای احمدینژاد چی؟ بابای تو اگر وزیری، چیزی بود، چیکار میکرد با او؟ چطور؟
هیچی وزارت کشور هفته پیش گفت سفرهای جدید او و سخنرانیهای جدیدش «شائبه انتخاباتی» دارد. انگار دیگر باید چیکار کند که معلومدار شود دارد دوباره تبلیغ خودش را میکند.
بعد یک نماینده دیگر مجلس دهم در اخطاری گفته: «چطور است که الان حداقل سه سال از بعضی از پروندههای آقای احمدینژاد در قوه قضائیه زمان میگذرد، اما قوه قضائیه هیچ پاسخ قانع کنندهای برای افکار عمومی ندارد».
میبینی سوفیا؟ به نظر من مجلس دارد سخت میگیرد.
بابا! آقای احمدینژاد یک حرفهایی زد و یک کارهایی کرد و رفت. دیگر پیگیری ندارد که. حالا احتمالا یک فرصت دیگر هم باید بهش داد که هشت سال گذشته را تصحیح که نه، تثبیت کند. الان هم یکسری دارند به آقای روحانی تهمت میزنند، خب بزنند. باباجان، فحش باد هواست. تهمت که از فحش الکیتر است. پس تهمت باد هوا هم نیست و در حد نسیم است.
شما نسیم بیاید، پا میشوی در را میبندی؟ والا اینقدر مهم نیست. ولش کنید برود.
اینطوری است که سوفیا، بابات به من سخت میگیرد. میگوید تو گفتی تا آخر سال لامبورگینی میخری و یک پنتهاوس در فرشته. حالا میگوید چی شد؟
بابا! آقای احمدینژاد اینهمه قول داد، چی شد؟ الان یک فرصت دیگر باید بهش بدهیم بیاید و رئیسجمهور شود. بعد بابای تو حاضر نیست یک فرصت دیگر به من بدهد که بیایم خواستگاری؟ انصاف است؟ واقعا خوب شد بابات کارهای نیست.
پ
ارسال نظر