طنز؛ همه خبرنگارند، مگر اینکه عکسش ثابت شود!
قدیم ترها، لازمه عکاس شدن خریدن یک دوربین Canon بود، اما شما امروزه برای خبرنگار شدن به آن هم نیازی ندارید.
یعنی مثلا شما اگر اسمتان احمدرضاست و آی دی اینستاگرامتان را با DJ. AhmadReza بسازید، تبدیل به خواننده می شوید. سوالی که اینجا مطرح می شود این است که حالا خب خوانندگی اسم دهن پرکنی دارد و شغلی «پلنگ خیز» محسوب می شود که ممکن است نظر چندتا «الناز. جوجو»، «آزیتا کویین» و «ساناز عجقولکی» را به خودش جلب کند، اما «خبرنگار» بودن چه مزیتی دارد که سعی می کنند خودشان را فرو کنند توی این طیف؟ آن هم از عرض!
شما از یک «کامران نجف زاده» و یک «حمید معصومی نژاااااااااد، رم» که صرف نظر کنید، این شغل واقعا نه پولی برایتان دارد، نه شهرتی! از جنبه معروفیت که باور کنید همین الان اگر «ابراهیم تهامی» و سردبیر جاری مجله خط خطی با هم از خیابان شلوغ رد شوند، کسانی که آقای تهامی را خواهندشناخت، بدون شک، ده برابر تعداد کسانی است که امین را می شناسند. راستش را بخواهید، خود ما ژورنالیست ها هم نصفی از همکارانمان چیزی بیشتر از یک اسم و فامیل برایمان نیستند و به قیافه نمی شناسیمشان!
از جنبه مالی هم بخواهیم به این شغل نگاه کنیم در این زمانه شما اگر خواستگاری رفتید و از شما پرسیدند: «شغل شما چیه؟»، کافی است بگویید «بنده خبرنگارم» تا پدر عروس یک جوری با تعجب نگاهتان کند که اگر می گفتید من گونه ای نادر از یوزپلنگ ایرانی ام، داخل سیرک کار می کنم و چهار دست و پا از توی حلقه آتش می پرم، این قدر متعجب نمی شد! حالا بدبختی اینجاست که شما خبرنگاری را به عنوان «تفریحتان» هم نمی توانید معرفی کنید.
به خصوص اگر قلمتان به سمت مسائل سیاسی- اجتماعی بچرخد، که خر بیار و مقاله بار کن! در نهایت هم اگر بتوانید در جلسه اول خواستگاری یک جوری خبرنگار بودنتان را به عنوان شغل اثبات کنید، کافی است خانواده عروس بیایند در موردتان تحقیق کنند و بفهمند مثلا در صفحه سیاسی فلان روزنامه، هر از گاهی، یادداشت می نویسید. یعنی پشت سرتان اگر بگویند طرف سیگاری است، علف می زند، پارتی های شبانه می رود، دست بزن دارد، سه بار ازدواج ناموفق داشته است، ناتوانی جسمی و غیرجسمی دارد و اصلا اخیرا رفته تایلند و ایدز، هپاتیت الف تا ی، و هزار درد و بلای دیگر را هم گرفته، این ها را می شود یک جوری ماست مالی کرد، اما خبرنگار بودن، آن هم از نوع سیاسی اش، را نه!
با این اوصاف واقعا این موج جدید «ژورنالیست» و «خبرنگار» که در فضای مجازی راه افتاده است چیست؟ طرف بزرگ ترین فعالیت خبری اش این بوده که از خرابی چراغ قرمز چهارراه دم خانه شان فیلم گرفته و برای سالی تاک فرستاده، آن وقت می آید توی صفحه اینستاگرامش خودش را خبرنگار معرفی می کند یا مورد داریم که طرف اصلا از ریشه با مقوله خبر و و خبررسانی مشکل دارد و کارش قلم کردنِ قلمِ دستِ قلم به دستان است، اما احساس خودخبرنگار پنداری دارد!
باور کنید «شعبان جعفری» هم اگر الان زنده بود، می گفت من یه ژورنالیست بی باکم! یکی نیست بگوید عزیز جان، اینکه شما از بچگی عادت داشته ای چغلی این و آن را تبکنی و برای ناظم مدرسه خبر ببری یا زیر آب همکلاسی هایت را بزنی و الان هم همین رویه را در زمینه های دیگر پیش گرفته ای، کمی با رسالت خبرنگار بودن فاصله دارد! واقعا ای کاش این پروژه «عنکبوت ۳» کلید نخورده بود و دوستان به همان حرفه «مدلینگ» می چسبیدند تا این جوری شاهد فوران ژورنالیست از زمین و آسمان نباشیم.
نظر کاربران
عالی بود
عالی بود