طنز: اندوه برجام کشت ما را!
پیمان مقدم در روزنامه ایران نوشت:
عموجان دلواپس ما معتقدند که تیم وزارت خارجه دولت اعتدال باید کل یوم استعفا بدهند و بروند دنبال یک شغل دیگر بگردند! خب چرا عموجان؟ باز جناب ظریف به روی چه کسی لبخند زده؟
فرمودند: «کاش فقط لبخند میزدند. آنقدر با این مستکبرین و عمالشان نشستند و قدم زدند و گل گفتند و گل شنفتند که خرابکاران امریکایی همه جا نفوذ کردهاند. اون از آتشسوزی پالایشگاه... این از اشتباه پزشکی... آن هم از افتضاح فیشهای حقوقی... بدتر از همه ترافیک جادهها. کی زمان دولت قبل ما از این ترافیکهای نجومی داشتیم؟ مردم با شندرغاز وجه یارانه و سهام عدالت و کمی سیب زمینی میرفتند سفر و صفایی میکردند. ظریف و دار و دستهاش همین را هم از مردم گرفتند.»
عجب! خب فرض کنیم که کل گزاره شما درست باشد. به جناب ظریف چه ربطی دارد؟ ایشان وزیر راه یا بهداشت یا نفت که نیستند. کارشان جای دیگری ست. عموجان با مشت کوفتند تخت سینه خودشان که: «آن زمان که مویه میکردیم فرجام این برجام، تباهی و شر و مصیبت است همین جا را دیده بودیم. میدانستیم که از وین و برجام شروع میشود و تا تونل کندوان و جاده هراز پیش میآید. البته میدانیم که شماها پرروتر از این حرفها هستید. چند روز دیگر همین را هم به عنوان یکی از افتخارات دولت اعتدال بیان میکنید که طول ترافیک از ۱۰۰ کیلومتر در دوره شما به ۲۰۰ کیلومتر افزایش یافته است!» بیخیال شما را به خدا. دوستان دلواپس هم دیگر اندوه فرجام را به فراموشی سپردهاند. الان تمام هم و غم دوستان در اثبات این گزاره است که فیشهای حقوقی در این دوران چاق و چله شدهاند. شما هنوز دست از سر برجام برنداشتهاید. کمی خودتان را به روز بفرمایید. خوبیت ندارد.
عموجان سقلمهای به پهلوی ما نواخته و فرمودند: «مرحمت شما زیاد. نیازی به دلسوزی شما نیست. مأموریت هر کسی تعریف شده است. ما برنامه خودمان را داریم و دوستان اهداف خودشان. باید به ریشهها پرداخت. برای یک مرحلهای شدن دولت اعتدال باید تمام ابزارهای کاربردی را به جریان انداخت.» خدا خیرتان بدهد که حداقل صداقت دارید اما برای ایجاد پلی میان فیشهای حقوقی و برجام و ترافیک، لاجرم افلاطون و روسو و هانتینگتون باید کارگروه مشترکی تعریف کنند. عمری است مردم پایتخت تا یک روز تعطیلی بیشتر را درک میکنند به مقصد ساحل و جوجه و منقل رهسپار میشوند. حالا این کجایش تقصیر برجام است؟
عموجان پوزخندی زدند و فرمودند: «نکته همین جاست. وعدههای توخالی ظریف از دستاوردهای برجام باعث شد مردم فکر کنند که اوضاع مملکت واقعاً خوب است و میشود پولها را راحت برد و در سواحل خزر خرج کرد. همزمان افتضاح فیشهای حقوقی هم ملت را بر آن داشت تا ضمن ایجاد گره کور در تونل کندوان و حرکت در باند مخالف، اعتراض نمادین خود را به عملکرد دولت اعتدال نشان دهند. پس یعنی ریشه همه اینها به فتنه جان کری در وین برمی گردد.» ما از حجم و قوت این استدلال زبان به کام گرفتیم و در افق ناپدید شدیم...
عموجان دلواپس ما معتقدند که تیم وزارت خارجه دولت اعتدال باید کل یوم استعفا بدهند و بروند دنبال یک شغل دیگر بگردند! خب چرا عموجان؟ باز جناب ظریف به روی چه کسی لبخند زده؟
فرمودند: «کاش فقط لبخند میزدند. آنقدر با این مستکبرین و عمالشان نشستند و قدم زدند و گل گفتند و گل شنفتند که خرابکاران امریکایی همه جا نفوذ کردهاند. اون از آتشسوزی پالایشگاه... این از اشتباه پزشکی... آن هم از افتضاح فیشهای حقوقی... بدتر از همه ترافیک جادهها. کی زمان دولت قبل ما از این ترافیکهای نجومی داشتیم؟ مردم با شندرغاز وجه یارانه و سهام عدالت و کمی سیب زمینی میرفتند سفر و صفایی میکردند. ظریف و دار و دستهاش همین را هم از مردم گرفتند.»
عجب! خب فرض کنیم که کل گزاره شما درست باشد. به جناب ظریف چه ربطی دارد؟ ایشان وزیر راه یا بهداشت یا نفت که نیستند. کارشان جای دیگری ست. عموجان با مشت کوفتند تخت سینه خودشان که: «آن زمان که مویه میکردیم فرجام این برجام، تباهی و شر و مصیبت است همین جا را دیده بودیم. میدانستیم که از وین و برجام شروع میشود و تا تونل کندوان و جاده هراز پیش میآید. البته میدانیم که شماها پرروتر از این حرفها هستید. چند روز دیگر همین را هم به عنوان یکی از افتخارات دولت اعتدال بیان میکنید که طول ترافیک از ۱۰۰ کیلومتر در دوره شما به ۲۰۰ کیلومتر افزایش یافته است!» بیخیال شما را به خدا. دوستان دلواپس هم دیگر اندوه فرجام را به فراموشی سپردهاند. الان تمام هم و غم دوستان در اثبات این گزاره است که فیشهای حقوقی در این دوران چاق و چله شدهاند. شما هنوز دست از سر برجام برنداشتهاید. کمی خودتان را به روز بفرمایید. خوبیت ندارد.
عموجان سقلمهای به پهلوی ما نواخته و فرمودند: «مرحمت شما زیاد. نیازی به دلسوزی شما نیست. مأموریت هر کسی تعریف شده است. ما برنامه خودمان را داریم و دوستان اهداف خودشان. باید به ریشهها پرداخت. برای یک مرحلهای شدن دولت اعتدال باید تمام ابزارهای کاربردی را به جریان انداخت.» خدا خیرتان بدهد که حداقل صداقت دارید اما برای ایجاد پلی میان فیشهای حقوقی و برجام و ترافیک، لاجرم افلاطون و روسو و هانتینگتون باید کارگروه مشترکی تعریف کنند. عمری است مردم پایتخت تا یک روز تعطیلی بیشتر را درک میکنند به مقصد ساحل و جوجه و منقل رهسپار میشوند. حالا این کجایش تقصیر برجام است؟
عموجان پوزخندی زدند و فرمودند: «نکته همین جاست. وعدههای توخالی ظریف از دستاوردهای برجام باعث شد مردم فکر کنند که اوضاع مملکت واقعاً خوب است و میشود پولها را راحت برد و در سواحل خزر خرج کرد. همزمان افتضاح فیشهای حقوقی هم ملت را بر آن داشت تا ضمن ایجاد گره کور در تونل کندوان و حرکت در باند مخالف، اعتراض نمادین خود را به عملکرد دولت اعتدال نشان دهند. پس یعنی ریشه همه اینها به فتنه جان کری در وین برمی گردد.» ما از حجم و قوت این استدلال زبان به کام گرفتیم و در افق ناپدید شدیم...
پ
ارسال نظر