پلنگهایی که ارواح را به آرامش میرساندند!
یک پژوهشگر اروپایی که بر روی این پدیده در قرن بیستم مطالعه کرده، می نویسد: «آنها پوست پلنگ به تن می کنند...بعضی وقتها با خودشان یک تور می برند تا بتوانند قربانی هایشان را به آسانی به دام بیندازند.
در اواخر قرن ۱۹ تا اواسط قرن بیستم یک گروه سری در مناطقی از غرب آفریقا شکل گرفت. اعضای این گروه لباسی پوست پلنگ به تن می کردند و در جنگل ها و در حاشیه رودها به دیگر بومیان آفریقا و یا مسافرانی که گذرشان به آنجا می افتاد، حمله می کردند و او را به بدترین شکل ممکن می کشتند.
شیوه زندگی قبیله ای در برخی مناطق آفریقا به طرز عمیقی ریشه دار است. این قبایل معمولا یک ساحر دارند که بنا به اعتقاد آنها می تواند ارواح خبیثه و شروری را که موجب بیماری می شود، از بین ببرد و سرنوشت افراد را آن گونه که می خواهد تغییر دهد.
گروهی از این ساحران مردم قبیله را به خوردن گوشت انسانها دعوت می کردند تا بدین وسیله به نیروی ما فوق طبیعی دست پیدا کنند. مردان پلنگی در واقع تجسم اعتقاد به چنین خرافه ای بودند. از سوی دیگر، برخی صاحب نظران شکل گیری این گروه را واکنشی طبیعی به احساس حقارتی می دانستند که سفیدپوستان استعمارگر در وجود بومیان در طول صدها سال شکل داده بودند.
یک پژوهشگر اروپایی که بر روی این پدیده در قرن بیستم مطالعه کرده، می نویسد: «آنها پوست پلنگ به تن می کنند...بعضی وقتها با خودشان یک تور می برند تا بتوانند قربانی هایشان را به آسانی به دام بیندازند. پنجه هایی آهنی شبیه به پنجه پلنگ دارند و با خود یک نیزه کوتاه حمل می کنند... آنها در هنگام شب و ناگهانی حمله می کنند...».
میزان کشتار افراد بی گناه توسط مردان پلنگی در اواسط قرن گذشته اوج گرفته بود و تقریبا بسیاری از مردم باور کرده بودند که مردان پلنگی قدرت جادویی دارند تا این که پلیس توانست در چند مورد تعدادی از آنها را با شلیک گلوله از پای درآورد. مردم با دیدن چنین اتفاقاتی متوجه شدند که مردان پلنگی هم افرادی عادی هستند و خبری از نیروی جادویی و فوق طبیعی در کار نیست. این گروه تا سال ۱۹۵۰ کاملا از میان رفت و به نوشته های کتاب های تاریخ پیوست.
ارسال نظر