از جزایر قناری تا آلاسکا
ماجرای «ملوان مونیک، مرغ ماجراجو»
ماجرای مونیک از رفاقتی صمیمانه و وابستگی به دوست حکایت میکند. ماجرایی شکل گرفته از دو سال آزگار سفر در دریا و جهانگردی؛ دوستی دو ملوانی که سرما و گرما را با هم چشیدهاند.
به گزارش بی بی سی انگلیسی، یکی از این دو ملوان ۲۴ سالش است و دیگری یک مرغ است. تقریبا تمام کارهای سخت قایق بر عهده گیرک سودی، همان ملوان ۲۴ ساله است.
اما ملوان دیگر چه میکند؟ مونیک یک مرغ است، یک مرغ ماجراجو که کارش لذت بدن از چشماندازهای زیبا است و تخم گذاشتن، آن هم گاهگداری!
دوستی این دو در چند ماه اخیر به فضای مجازی هم کشیده شده است چرا که رسانههای فرانسوی زیاد بر روی دوستی آنها تمرکز کردهاند. گیرک که اهل بریتانی فرانسه است سفر به دور دنیای خود را در ماه مه ۲۰۱۴ با مونیک آغاز کرد.
از جزایر قناری تا آلاسکا
سفر گیرک و مرغ ماجراجو از جزایر قناری در شمال غرب آفریقا آغاز شد. آنها میخواهند در ماه اوت به قطب شمال بروند، اما پیش از آن قصد دارند راهی سن بارت در دریایی کارائیب شوند.
گیرک در حال حاضر در مناطق غربی گرینلند لنگر انداخته و از همانجا این گفتگو را انجام داده است. او میگوید: «من از همان اول میدانستم که مونیک رفیق نیمه راه نیست. مونیک آن موقع فقط چهار یا پنج ماه داشت و هیچ وقت پایش را از جزایر قناری بیرون نگذاشته بود. من نمیتوانستم اسپانیایی صحبت کنم و او هم فرانسوی بلد نبود اما خب با هم کنار آمدیم.»
گیرک از همان ابتدا قصد داشت که از یک حیوان اهلی به عنوان همسفر خود استفاده کند، اما مرغ اصلا به عنوان یک گزینه هیچگاه مطرح نبود
برخی از شیوههای حمل و نقل مونیک کاملا مبتدیانه به نظر میرسد!
مونیک، نخستین مرغ گرینلند!
مونیک در طول هفته به طور میانگین شش تخم میگذارد. او حتی در دمای زیر صفر گرینلند و جایی که سه ماه هم خورشید نباشد، تخم میگذارد. گیرک میگوید که افراد محلی با کنجکاوی خاصی به مونیک نگاه میکنند. البته این مسئله چندان جای تعجب ندارد، چرا که هیچ مرغ و خروسی در آنجا زندگی نمیکند.
زندگی در قایق 12 متری برای مونیک بسیار خوشایند است. گریک در جزیره ایونک بزرگ شد و به همین خاطر نام قایقش را هم ایونک گذاشته است.
مونیک آزاد هست تا روی عرشه قدم بزند اما گیرک میگوید زمانی که هوا بد میشود، او را به داخل میبرد. گیرک میگوید: «اول به شدت نگران این بودم که امواج خطرناکی بیایند و مونیک گیر بیفتد. وقتی مونیک روی عرشه میرود و قایق کمی تکان میخورد، به سرعت تعادلش را حفظ میکند... او خیلی شجاع است. ولی هر وقت که باد میآید، بیشتر مراقب او میشوم و او را به داخل میبرم.»
قوانین دست و پا گیر گمرکی
نکته دیگری که گیرک میگوید باید مراقب آن بود «قوانین قرنطینه» است. گرچه رفاقت او و مونیک از قوانین گمرکی کانادا [ممنوع بودن جابجایی حیوانات اهلی] جان سالم بدر برد، اما مشخص نیست دفعه بعد چه اتفاقی رخ دهد.
البته منظور این نیست که گیرک نگران به هم خوردن رابطهاش با مونیک باشد. او میگوید: «نه اصلا نگران آن نیستم. من آدم خوشبینی هستم. مونیک نکات مثبت زیادی دارد. مثلا اینکه مونیک اصلا شکایت نمیکند. او هر جا که من میروم به دنبالم میآید و اصلا مشکلی ایجاد نمیکند. فقط لازم است داد بزنم مونیــک و او فورا به سمتم میدود. او میآید روی پایم مینشیند و به من حس دلگرمی میدهد. او فوقالعاده است... البته اگر دروغ نگویم، او گاهی اوقات بدجوری روی مخم میرود.»
حال سوال اینجاست که خانواده و دوستان گیرک در مورد همکار دریانوردش چه میگویند؟ گیرک میگوید: «آنها میگویند اتفاقی بامزه است. البته تقریبا همه میدانند که من کاملا هم آدم عادی نیستم.»
بخش بعدی سفر این دو دوست ملوان سفر به قطب شمال و سپس آلاسکا است. از گیرک پرسیدم که پس از آن کجا میروند؟
گیرک پاسخ داد: «هنوز مشخص نیست. در این مورد با هم هنوز هیچ صحبتی نکردهایم. من و مونیک زیاد به هم حرف میزنیم.»
مونیک به زندگی در دریا خو گرفته است
ورود مونیک به گرینلند همه را تعجب زده کرد، زیرا هیچ مرغی در آنجا وجود ندارد!
مونیک در ورزشهای پارویی هم هنرمند است!
و بادموجسواری (ویند سرفینگ)
او شناگر ماهری هم هست...
او میتواند تعادلش را حفظ کند - مقصد بعدی: آلاسکا
دروغ نمیگویم؛ مونیک گاهی اوقات بدجوری روی مخم میرود!
غذای مونیک غلات، ذرت و گاهی هم ماهی است. گیرک میگوید: «او تقریبا همه چیز میخورد.»
این صید چندین برابر جثه مونیک است!
نظر کاربران
ملت دارن زندگی می کنن البته اینجا هم زندگی مارو