طنز؛ اولين پالاديوم گردي
روزبه وصالي در روزنامه قانون نوشت:
من کاری به این حرفها ندارم. حالا به فرض که یک آقایی با خواهر مایکل جکسون فقید یک کار مشترك داده باشند. اصلا خاندان جکسون کیِ کی هستند؟ این مشکل ما است که برایمان همین چیزها مهم است نه کیفیت و قوت کار. آخر این چه افتخاری دارد؟ اصلا فردا یک نفر بیاید با تفاخر بگوید با دختر کوچیکه اوباما یک آهنگ مشترک داده ایم. که چی؟
البته حالا این واقعا افتخار دارد. اما مثلا یک نفر بیاید بگوید من با دختر جان کری عروسی کرده ام. این چه اهمیتی دارد؟ نه این هم تا حدودی باعث حساب بردن جان کری از ایرانی ها شد و در ایجاد تاریخی ترین توافق بین قدرت های جهان و ایران تاثیر داشته است و خیلی مهم بوده. بههرحال من نمیدانم. مثال هایم در نیامد ولی میدانید اصل حرفم درست است که یک چیزهایی برایمان مهم است که مهم نیست.
در یک نمونه دیگر، پریروزها برای اولین بار رفته بودیم مجتمع کورش، پردیس سینمایی کورش. از تمام حاضران آنجا اگر میپرسیدید آقا آیا این زشت است که یک نفر اولین بارش باشد به اینجا می آید؟ قطعا همه میگفتند نه، چه فرقی می کند. اما ما عجیب سعی میکردیم کسی فکر نکند اولین بار است می آییم اینجا. کسی چیزی نگفته بود، برای کسی مهم نبود، کسی حتی فکر نمیکرد که ما اولین بار یا آخرین بارمان است. ولی ناخودآگاه تا یک نفر از کنارمان رد شد بلند گفتم «اون دفعه خلوت تر بودش که» و انتظار داشتم همان لحظه طرف برگردد به خاطر شنیدنِ این حرف، جلویم زانو بزند... برای تعظیم.
اما به راستی چه اهمیتی دارد که یک نفر هرگز مجتمع و پردیس کورش نرفته باشد؟ حالا اگر پالادیوم بود میشد یک حرفی... توصیه میکنیم پالادیوم را اگر نرفتهاید حتما وانمود کنید رفتهاید و بعد حداقل یکبار واقعا بروید.
فقط آنجا نديد بديد بازي در نیاورید هرکی را دیدید بخواهید عکس و امضا بگیرید ازش. مشاهیر خیلی می آیند. قبل از دفعه اول هم باید به اندازه کافی نقشه داخلی اش را مرور کنید تا وقتی درون مجتمع چرخ میزنید کسی نفهمد اولین بار است. دفعههای بعد خوبی اش این است که دیگر واقعا دفعه اولتان نیست و این نگرانی را ندارید که «نکنه بفهمن اولین بارمه میام پالادیوم» و به جایش میرسید به این نگرانی که «نکنه فکر کنن اولین بارمه میام پالادیوم». گرچه برای بعضی ها هیجان انگیز تر و دوست داشتنی تر است که طرف اولین بارش باشد.
من کاری به این حرفها ندارم. حالا به فرض که یک آقایی با خواهر مایکل جکسون فقید یک کار مشترك داده باشند. اصلا خاندان جکسون کیِ کی هستند؟ این مشکل ما است که برایمان همین چیزها مهم است نه کیفیت و قوت کار. آخر این چه افتخاری دارد؟ اصلا فردا یک نفر بیاید با تفاخر بگوید با دختر کوچیکه اوباما یک آهنگ مشترک داده ایم. که چی؟
البته حالا این واقعا افتخار دارد. اما مثلا یک نفر بیاید بگوید من با دختر جان کری عروسی کرده ام. این چه اهمیتی دارد؟ نه این هم تا حدودی باعث حساب بردن جان کری از ایرانی ها شد و در ایجاد تاریخی ترین توافق بین قدرت های جهان و ایران تاثیر داشته است و خیلی مهم بوده. بههرحال من نمیدانم. مثال هایم در نیامد ولی میدانید اصل حرفم درست است که یک چیزهایی برایمان مهم است که مهم نیست.
در یک نمونه دیگر، پریروزها برای اولین بار رفته بودیم مجتمع کورش، پردیس سینمایی کورش. از تمام حاضران آنجا اگر میپرسیدید آقا آیا این زشت است که یک نفر اولین بارش باشد به اینجا می آید؟ قطعا همه میگفتند نه، چه فرقی می کند. اما ما عجیب سعی میکردیم کسی فکر نکند اولین بار است می آییم اینجا. کسی چیزی نگفته بود، برای کسی مهم نبود، کسی حتی فکر نمیکرد که ما اولین بار یا آخرین بارمان است. ولی ناخودآگاه تا یک نفر از کنارمان رد شد بلند گفتم «اون دفعه خلوت تر بودش که» و انتظار داشتم همان لحظه طرف برگردد به خاطر شنیدنِ این حرف، جلویم زانو بزند... برای تعظیم.
اما به راستی چه اهمیتی دارد که یک نفر هرگز مجتمع و پردیس کورش نرفته باشد؟ حالا اگر پالادیوم بود میشد یک حرفی... توصیه میکنیم پالادیوم را اگر نرفتهاید حتما وانمود کنید رفتهاید و بعد حداقل یکبار واقعا بروید.
فقط آنجا نديد بديد بازي در نیاورید هرکی را دیدید بخواهید عکس و امضا بگیرید ازش. مشاهیر خیلی می آیند. قبل از دفعه اول هم باید به اندازه کافی نقشه داخلی اش را مرور کنید تا وقتی درون مجتمع چرخ میزنید کسی نفهمد اولین بار است. دفعههای بعد خوبی اش این است که دیگر واقعا دفعه اولتان نیست و این نگرانی را ندارید که «نکنه بفهمن اولین بارمه میام پالادیوم» و به جایش میرسید به این نگرانی که «نکنه فکر کنن اولین بارمه میام پالادیوم». گرچه برای بعضی ها هیجان انگیز تر و دوست داشتنی تر است که طرف اولین بارش باشد.
پ
نظر کاربران
لایک داری والا