طنز؛ مرکز آمار ایران کار را یکسره کرد
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
مرکز آمار ایران با انتشار گزارشی کار را یکسره کرد و تکلیف ما را ساخت. یعنی آن چیزی که ما تا الان سعی میکردیم با زبان اشاره بگوییم مرکز آمار با آمار گفت. اصولا چیزی را که آدم نمیتواند راحت نشان بدهد با آمار راحت میتوان نشان داد که چقدر بزرگ است. برهمیناساس مرکز آمار ایران گفت متوسط هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری در ایران ١٤درصد اضافه شده. خوشحال نشوید. این خبر خوشحالکنندهای نیست. اصولا هر چیزی که زیاد میشود خوب نیست. یعنی شما اگر تا پارسال هزینهات بوده یکمیلیونتومان، الان شده یکمیلیونو ١٤٠ هزارتومان. خلاصه مرکز آمار ایران برای اینکه آب پاکی را بریزد روی دست ما گزارش داد: «متوسط هزینه ماهانه هر خانوار شهری یکمیلیون و٩٥٧ هزارتومان است»، که حواستان باشد این عدد هزینه خانوار است و با خط فقر شهری فرق دارد. شاید ندانید اما شاید هم بدانید و باورتان نشده باشد شاید هم باورتان شده باشد و خودتان را زده باشید، به آن راه، اما بههرحال پایه حقوق وزارت کار در سال ٩٤ یادتان است چقدر است؟ بله. ٧١٢هزارو٤٢٥ تومان. که آن ٢٥ تومان خردهاش نشان میداد هیچچیز اینجا بیحسابکتاب نیست و وزارت کار نشسته حساب کرده کارگر که بخواهد برود سر کار چندتا ٢٥تومانی نیاز دارد باقی کرایه را بدهد. برای اینکه بین کارگر و راننده اتوبوس و مترو دعوا نشود، اداره کار به اندازه کافی ٢٥تومانی به کارگرجماعت میدهد. اما حالا برویم سراغ درس ریاضی. اگر هر کارگر ماهی ٧١٢هزارو٤٢٥ تومان دربیاورد و ماهی یکمیلیون و٩٥٧هزارتومان خرج کند چقدر باقی میماند؟
الف- از کارگر؟ هیچی. فقط یک کفش مستعمل.
ب- از حقوق؟ تقریبا ششمیلیون تومان باقی میماند که شهروند میتواند روی یخ بنویسد.
اینطوری که مشخص است هر کی در شهر زندگی میکند باید ٧٥/٢ شیفت کار کند، که جای خوشبختی است. یعنی هر شهروند ایرانی ٢٥/٠ خالی دارد که سرش را بگذارد و بخوابد. صاحبنظران معتقدند در کشورهای صنعتی که رباتها جای نیروهای کار را گرفتهاند، حتی رباتهای پیشرفته هم نمیتوانند ٧٥/٢ شیفت کار کنند. چرا؟ چون رباتها کارگر ایرانی که نیستند و بههرحال نیاز به استراحت دارند.
مرکز آمار ایران با انتشار گزارشی کار را یکسره کرد و تکلیف ما را ساخت. یعنی آن چیزی که ما تا الان سعی میکردیم با زبان اشاره بگوییم مرکز آمار با آمار گفت. اصولا چیزی را که آدم نمیتواند راحت نشان بدهد با آمار راحت میتوان نشان داد که چقدر بزرگ است. برهمیناساس مرکز آمار ایران گفت متوسط هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری در ایران ١٤درصد اضافه شده. خوشحال نشوید. این خبر خوشحالکنندهای نیست. اصولا هر چیزی که زیاد میشود خوب نیست. یعنی شما اگر تا پارسال هزینهات بوده یکمیلیونتومان، الان شده یکمیلیونو ١٤٠ هزارتومان. خلاصه مرکز آمار ایران برای اینکه آب پاکی را بریزد روی دست ما گزارش داد: «متوسط هزینه ماهانه هر خانوار شهری یکمیلیون و٩٥٧ هزارتومان است»، که حواستان باشد این عدد هزینه خانوار است و با خط فقر شهری فرق دارد. شاید ندانید اما شاید هم بدانید و باورتان نشده باشد شاید هم باورتان شده باشد و خودتان را زده باشید، به آن راه، اما بههرحال پایه حقوق وزارت کار در سال ٩٤ یادتان است چقدر است؟ بله. ٧١٢هزارو٤٢٥ تومان. که آن ٢٥ تومان خردهاش نشان میداد هیچچیز اینجا بیحسابکتاب نیست و وزارت کار نشسته حساب کرده کارگر که بخواهد برود سر کار چندتا ٢٥تومانی نیاز دارد باقی کرایه را بدهد. برای اینکه بین کارگر و راننده اتوبوس و مترو دعوا نشود، اداره کار به اندازه کافی ٢٥تومانی به کارگرجماعت میدهد. اما حالا برویم سراغ درس ریاضی. اگر هر کارگر ماهی ٧١٢هزارو٤٢٥ تومان دربیاورد و ماهی یکمیلیون و٩٥٧هزارتومان خرج کند چقدر باقی میماند؟
الف- از کارگر؟ هیچی. فقط یک کفش مستعمل.
ب- از حقوق؟ تقریبا ششمیلیون تومان باقی میماند که شهروند میتواند روی یخ بنویسد.
اینطوری که مشخص است هر کی در شهر زندگی میکند باید ٧٥/٢ شیفت کار کند، که جای خوشبختی است. یعنی هر شهروند ایرانی ٢٥/٠ خالی دارد که سرش را بگذارد و بخوابد. صاحبنظران معتقدند در کشورهای صنعتی که رباتها جای نیروهای کار را گرفتهاند، حتی رباتهای پیشرفته هم نمیتوانند ٧٥/٢ شیفت کار کنند. چرا؟ چون رباتها کارگر ایرانی که نیستند و بههرحال نیاز به استراحت دارند.
پ
نظر کاربران
خیلی خوب نوشتی دوست عزیز: صاحبنظران معتقدند در کشورهای صنعتی که رباتها جای نیروهای کار را گرفتهاند، حتی رباتهای پیشرفته هم نمیتوانند ٧٥/٢ شیفت کار کنند. چرا؟ چون رباتها کارگر ایرانی که نیستند و بههرحال نیاز به استراحت دارند.کیه که قدر این مردم زحمت کش بدونه. بدون ما چه کارگران زحمتی کشی داریم که خرج خانوار خودشونو در میارن اونم از راه حلالش.
وای وای وای