طنز؛ چرا ایرانیها «قیف محور» هستند؟
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
ایرانیها به قیف عادت دارند. یعنی قیف مشخصه فرهنگی است. قیف به قبل از کشف نفت بازمیگردد. پرفسور قافی معتقد است منشور کوروش در ابتدا قرار بود قیف بشود که یادشان رفت داخلش را سوراخ کنند. برای همین از ترس اینکه کوروش آن را توی کلهشان نزند حرفهای کوروش را روی آن نوشتند و رفتند پیش کوروش. کوروش گفت: پس قیف کو؟ ملازمان گفتند: از قیف بهتر داریم؛ منشور. یک کاربرد دارد و برای ریختن چیز زیاد در چیز بیگنجایش ازش استفاده میکنند. مثل چیچی حقوقبشر در جامعه. بعد از این، قیف در جاهای مختلف تاریخی استفاده شد. در دورهای از تاریخ از قیف برای نهادینهکردن برخی امور استفاده میکردند. با همین فرمول، نفت که مسئلهای بینالمللی بود در ایران مسئلهای قیفی شد.
سالها مردم سیاستهای نفتی را با موضعگیری علنی و دلاورانه «بپا نفتی نشی...» از سر گذراندند و اصلا نفهمیدند نفت از کجا آمد و کجا رفت تا اینکه مصدق نفت را ملی کرد و هر ایرانیای احساس کرد هر لحظه نفتی خواهد شد اما در نهایت یک قیف پلاستیکی بهش رسید. سالها بعد احمدینژاد مسئله قیف را در اقتصاد ایران دوباره احیا کرد اما اینبار ربطی به نفت نداشت و ربط مستقیم به قیر داشت. متأسفانه با کارشکنیهای روزنامه «شرق» و همکاران، دولت احمدینژاد هیچوقت نتوانست کارش را درست انجام دهد؛ یا یکبار قیر نبود یا قیر بود قیف نبود یا قیف و قیر هم که مهیا بود خاوری رفته بود بغل سلین دیون همسایه شده بود. خلاصه طوری بود که اینقدر قیف و قیر بالا پایین شد که چندتا دکل نفتی گم شد. همزمان با گمشدن قیفهای نفتی دولت هزاران بستنی قیفی از چین وارد کرد تا بدهد دست مردم که سرگرم شوند. علاوه بر این، هم رسانهها با قیف آشنا هستند هم جوانان که تمام نوجوانی خود را زور میزنند تا از سوراخ قیف کنکور عبور کنند. این قیفمحوری ایرانیان را تبدیل به پدر قیف جهان کرده است. درهمینرابطه سالهاست که هوای ایران هم سالی چندماه قیفی میشود و کسی عین خیالش نیست. یعنی در پاییز و زمستان هوا قیفسان و وارونه میشود و آلودگی هوا میماند روی سر شهر و آدمها اگر از موارد دیگر سکته نکرده باشند حتما از این بابت دچار تپش قلب خواهند شد.
ایرانیها به قیف عادت دارند. یعنی قیف مشخصه فرهنگی است. قیف به قبل از کشف نفت بازمیگردد. پرفسور قافی معتقد است منشور کوروش در ابتدا قرار بود قیف بشود که یادشان رفت داخلش را سوراخ کنند. برای همین از ترس اینکه کوروش آن را توی کلهشان نزند حرفهای کوروش را روی آن نوشتند و رفتند پیش کوروش. کوروش گفت: پس قیف کو؟ ملازمان گفتند: از قیف بهتر داریم؛ منشور. یک کاربرد دارد و برای ریختن چیز زیاد در چیز بیگنجایش ازش استفاده میکنند. مثل چیچی حقوقبشر در جامعه. بعد از این، قیف در جاهای مختلف تاریخی استفاده شد. در دورهای از تاریخ از قیف برای نهادینهکردن برخی امور استفاده میکردند. با همین فرمول، نفت که مسئلهای بینالمللی بود در ایران مسئلهای قیفی شد.
سالها مردم سیاستهای نفتی را با موضعگیری علنی و دلاورانه «بپا نفتی نشی...» از سر گذراندند و اصلا نفهمیدند نفت از کجا آمد و کجا رفت تا اینکه مصدق نفت را ملی کرد و هر ایرانیای احساس کرد هر لحظه نفتی خواهد شد اما در نهایت یک قیف پلاستیکی بهش رسید. سالها بعد احمدینژاد مسئله قیف را در اقتصاد ایران دوباره احیا کرد اما اینبار ربطی به نفت نداشت و ربط مستقیم به قیر داشت. متأسفانه با کارشکنیهای روزنامه «شرق» و همکاران، دولت احمدینژاد هیچوقت نتوانست کارش را درست انجام دهد؛ یا یکبار قیر نبود یا قیر بود قیف نبود یا قیف و قیر هم که مهیا بود خاوری رفته بود بغل سلین دیون همسایه شده بود. خلاصه طوری بود که اینقدر قیف و قیر بالا پایین شد که چندتا دکل نفتی گم شد. همزمان با گمشدن قیفهای نفتی دولت هزاران بستنی قیفی از چین وارد کرد تا بدهد دست مردم که سرگرم شوند. علاوه بر این، هم رسانهها با قیف آشنا هستند هم جوانان که تمام نوجوانی خود را زور میزنند تا از سوراخ قیف کنکور عبور کنند. این قیفمحوری ایرانیان را تبدیل به پدر قیف جهان کرده است. درهمینرابطه سالهاست که هوای ایران هم سالی چندماه قیفی میشود و کسی عین خیالش نیست. یعنی در پاییز و زمستان هوا قیفسان و وارونه میشود و آلودگی هوا میماند روی سر شهر و آدمها اگر از موارد دیگر سکته نکرده باشند حتما از این بابت دچار تپش قلب خواهند شد.
پ
نظر کاربران
شما يا اون اقاي نويسنده بي جا كرده با نام كوروش بزرگ شوخي ميكنه.
پاسخ ها
امان از تعصب
ازادی بیان پس چی میشه؟