بازمانده از فاجعهی هیروشیما +عکس
چند روز قبل، به مناسبت هفتادمین سالگرد بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، پروندهای در «یک پزشک» منتشر کردم که به آنچه که منجر به این فاجعه شد، گفتههای شاهدان عینی، وضعیت هستهای امروز جهان و وضعیت امروزی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی میپرداخت.
حقیقت این است که در فجایع بزرگ، آنقدر حجم انبوه و دردناک انسانهای کشتهشده و ویرانیها ذهنمان را مشغول میکند که وقتی برای فکر کردن به اینکه چه بر سر حیات وحش و نباتی آن اماکن میآید، برایمان باقی نمیماند.
اوضاع این دسته از موجودات مغفول میماند و در برابر کشتهها و آسیبدیدگان چندهزار نفری، بیاهمیت جلوه مینماید.
نمونهای از چنین وضعیتی را در یکی از نوشتههایم با هم دیدیم. اینکه چه بر سر حیوانات فوکوشیما آمد و چه کسی به آنها رسیدگی میکند. اما داستانی که میتواند تا حدودی تکمیل کنندهی نوشتهام دربارهی هیروشیما و ناکازاکی باشد، ماجرای درخت بنسایی است که در بمباران اتمی هیروشیما آسیبی ندید.
این گونه از کاجهای سفید ژاپنی، نزدیک به ۴۰۰ سال قدمت دارد و توانست پس از بمباران هم به زندگی خود ادامه دهد.
اما آنچه که داستان این بُنسای را بیش از جانسختیاش جالبتوجه میکند، ماجرایی است که در ادامه برایش پیش آمد. هفتاد سال قبل، خانوادهای که از این بنسای (اکنون ۳۹۰ ساله) نگهداری میکردند، تقریباً در ۳ کیلومتری محل اصابت بمب اتمی زندگی میکردند. ۵ نسل از این خانواده، با احترام از این میراث نگهداری کردند.
حالا و با گذشت ۷۰ سال از آن فاجعهی تلخ، داستان این بنسای در دنیای مجازی محبوب شدهاست. این درخت زنده ماند. چطور؟ چرا؟ معلوم نیست. اما زنده ماند تا در سال ۱۹۷۵، معنیدارترین هدیهای باشد که دولت ژاپن، به مناسبت ۲۰۰ سالگی کشور آمریکا، آن را به مقامات دولت آمریکا اهدا میکند.
خانم کاتلین امرسن-دِل، که یکی از مسئولین نگهداری از این درخت در باغ ملی گیاهشناسی واقع در واشینگتن است، میگوید این درخت به خاطر هیروشیما اهدا نشد، بلکه هدیهای بود که بهمناسبت دوستی، ارتباط اهدا گردید.
دوستی و ارتباطی، میان دو فرهنگ مختلف. این قضیه برای باغ ملی گیاهشناسی هم تا سال ۲۰۰۱ روشن نبود. آن ها نمیدانستند که خانهی واقعیِ این بنسای، در هیروشیما است.
آنها زمانی از تاریخچهی این درخت اگاه شدند که دو نتیجهی پرورشدهندهی معروف بنسای در ژاپن، آقای ماسارو یاماکی، به باغ گیاهشناسب ملی بنسای و موزهی پِنجینگ رفتند تا بنسای گمشدهی پدربزرگ شان را بیابند.
آنها میدانستند که پدربزرگشان این درخت را به مناسبت دویست سالگی آمریکا، به این کشور اهدا کرده، اما نمیدانستند دقیقاً در کجا نگهداری میشود.
از آن پس، باغ ملی گیاهشناسی، این مسئله را علناً در تاریخچهی این بنسای ذکر کرد، اما آن را در شبکههای خبری اعلام نکرد. بمباران اتمی هیروشیما، چنان که در پست قبلی به تفصیل بیان شد، علاوه بر قتلعام بیش از ۱۴۰هزار شهروند غیرنظامی، به نابودی کامل شهر انجامید.
در دوران جنگ، آقای یاماکی کاملاً از درختهایش و از جمله این کاج سفید حفاظت مینمود و در اتاقی سرپوشیده نگهداریشان میکرد. امروزه این درخت که کمتر از یک متر ارتفاع دارد، همچنان با تنهای ستبر و برگهای سوزنی شادب سبز پابرجا ماندهاست.
شاخههای این بنسای، بهگونهای با سیمها بسته شده که برگها همواره بهسوی نور آفتاب باشند. خانم امرسن میگوید، چین و چروک تنهی این درخت و اعواجش است که به آن شخصیت میبخشد. این درخت مانند «کاترین هپبورن» میماند، زیبایی در عین پیری.
خانم امرسن-دل امیدوار است که مردم به این درخت، همچون گرامیداشتی باشکوه از بقا بنگرند. او میگوید مسلماً ارتباطی میان موجودات زنده در زمین وجود دارد و این ارتباط از طریق افرادی که به این موضوع واقفند، میسر میشود.
من اکنون در حضور این درخت ایستادهام و این درخت، از مدتها قبل حضور افراد را در کنار خود احساس کردهاست. به راستی که لمس گلدانی که این هدیهی تاریخی در آن نگهداری میشود، مانند لمس بخش بزرگی از تاریخ، فریادها، شادیها، اشکها و غرور یک ملت است.
ملتی که به خوبی میداند میتوان بخشید و صلح خواست و دوست بود، اما هرگز آنچه را که پشتسر گذاشته شده، فراموش نکرد!
ارسال نظر