طنز؛ این حقوق ما چی شد آقای اوباما؟
آیدین سیار سریع در روزنامه قانون نوشت:
بسمه تعالی
جناب آقای پرزیدنت اوباما
ریاست محترم جمهور ایالات متحده آمریکا
با اهدای سلام و تحیات الهی، ضمن تبریک فرارسیدن روز خبرنگار لازم دیدم چند نکته را به استحضار حضرتعالی برسانم شاید دست از اقدامات خصمانه خود برداشته و برای رفع کدورتهای ایجاد شده گامی بردارید.
جناب اوباما! همانطور که میدانید ما (جمعی از طنزنویسان و روزنامهنگاران حافظ منافع غرب) سالهاست از غرب کمکهای مالی دریافت میکنیم و این مسئله به یک رویه در سیاستهای کلی ایالات متحده تبدیل شده و منحصر به این دولت یا آن دولت نیست. الان شما پیش آقای بیل کلینتون هم اسم ما را ببرید و بگویید سیارسریع یا مرعشی لبخندی میزند و میگوید «اوه! چمدان! دلار! آی ریممبرد!» که این نکته موید سابقه طولانی ما در امر خطیر جیره خواری است. با این حال متاسفانه با شروع دور آخر مذاکرات به یکباره و بدون هیچ توضیحی ارسال چمدانها قطع شد و موجی از حیرت جامعه مطبوعاتی را فراگرفت.
آقای اوباما! مگر ما چه گناهی کردیم؟ کم به ساز شما رقصیدیم؟ گفتید از توافق هستهای و دولت یازدهم حمایت کنید، ما هم حمایت کردیم.
گفتید علیه نیروهای دلسوز، مومن و متعهد چیز بنویسیم تا مردم از ابعاد توافق هستهای با خبر نشوند گفتیم چشم! گفتید سایت روزنامه را به جای ۱۲ شب، ساعت یک نیمه شب آپلود کنیم سر جوانان گرم شود تا شب ها دیر بخوابند و به فساد کشیده شوند، اطاعت امر کردیم. با این حساب قطع کردن جیره چه معنیای میتواند داشته باشد؟
آقای اوباما! ما سه ماه است که یک پنی هم دریافت نکردهایم. وقتی هم که به دفتر مدیرمسئول آقای نیکویی مراجعه میکنیم ایشان که فردی مومن، دلسوز و متعهد است به سمت ما منگنه پرتاب میکند و با فریاد میگوید: «برین از همون غرب جونتون حقوق بگیرین!» حقیقتا ما کمی سردرگم شدهایم.
تا الان فکر میکردیم شما پولها را به ایشان میدهید و ایشان خودش بین ما تقسیم میکند ولی انگار اینگونه نبوده و الان هم خبر میرسد که حاج آقا قصد دارد از ما به خاطر انتشار مطالب خلاف واقع و تشویش اذهان عمومی در روزنامهشان شکایت کنند و اگر محکوم به جریمه مالی شویم نمیدانیم از کجا باید بیاوریم که غرامت آقای نیکویی را پرداخت کنیم. صندوق اعتباری هنر هم در این زمینه پاسخگو نیست.
آقای پرزیدنت! ما دیگر به این شکل نمیتوانیم ادامه دهیم. عدم پرداخت حقوق یک ماه، دو ماه ... نه دیگر سه ماه. آمریکا تا کی میخواهد به کارشکنیهای خود ادامه دهد؟ تا کی خلف وعده؟ تا کی دبه؟ ما از کجا بیاریم زندگی کنیم؟ اکنون جا دارد ضمن اظهار تنفر از غرب با قاطعیت اعلام کنیم ما از اول دل در گروی آرمانهای دلنگرانها داشتیم و این جیرهای هم که میخوردیم برای این بود که نشان دهیم غرب چقدر غیرقابل اعتماد است.
به نظر ما توافق هستهای هم به زیان کشور است و امسال هم به دلیل مصادف شدن توقیف ظالمانه ۹ دی و تذکر خونبار هیات نظارت به کیهان روز خبرنگار نداریم و انشاا... فردا با فریاد «حتی اگه بمیرم... حمیدم... نشریه تو پس می گیرم» راهپیمایی سکوت برگزار خواهیم کرد. ضمنا آمادگی خود را جهت هرگونه همکاری با رسانههای کیهان، وطن امروز، جوان و کلا هر نشریهای که حقوقها را سر ماه پرداخت میکند اعلام کرده و مخلص تمامی نیروهای مخلص نیز هستیم. نمیدانم واقعا چرا نامه به اوباما آخرش به اینجا ختم شد! این تنها یکی از عوارض قابل مشاهده بی پولی است!
بسمه تعالی
جناب آقای پرزیدنت اوباما
ریاست محترم جمهور ایالات متحده آمریکا
با اهدای سلام و تحیات الهی، ضمن تبریک فرارسیدن روز خبرنگار لازم دیدم چند نکته را به استحضار حضرتعالی برسانم شاید دست از اقدامات خصمانه خود برداشته و برای رفع کدورتهای ایجاد شده گامی بردارید.
جناب اوباما! همانطور که میدانید ما (جمعی از طنزنویسان و روزنامهنگاران حافظ منافع غرب) سالهاست از غرب کمکهای مالی دریافت میکنیم و این مسئله به یک رویه در سیاستهای کلی ایالات متحده تبدیل شده و منحصر به این دولت یا آن دولت نیست. الان شما پیش آقای بیل کلینتون هم اسم ما را ببرید و بگویید سیارسریع یا مرعشی لبخندی میزند و میگوید «اوه! چمدان! دلار! آی ریممبرد!» که این نکته موید سابقه طولانی ما در امر خطیر جیره خواری است. با این حال متاسفانه با شروع دور آخر مذاکرات به یکباره و بدون هیچ توضیحی ارسال چمدانها قطع شد و موجی از حیرت جامعه مطبوعاتی را فراگرفت.
آقای اوباما! مگر ما چه گناهی کردیم؟ کم به ساز شما رقصیدیم؟ گفتید از توافق هستهای و دولت یازدهم حمایت کنید، ما هم حمایت کردیم.
گفتید علیه نیروهای دلسوز، مومن و متعهد چیز بنویسیم تا مردم از ابعاد توافق هستهای با خبر نشوند گفتیم چشم! گفتید سایت روزنامه را به جای ۱۲ شب، ساعت یک نیمه شب آپلود کنیم سر جوانان گرم شود تا شب ها دیر بخوابند و به فساد کشیده شوند، اطاعت امر کردیم. با این حساب قطع کردن جیره چه معنیای میتواند داشته باشد؟
آقای اوباما! ما سه ماه است که یک پنی هم دریافت نکردهایم. وقتی هم که به دفتر مدیرمسئول آقای نیکویی مراجعه میکنیم ایشان که فردی مومن، دلسوز و متعهد است به سمت ما منگنه پرتاب میکند و با فریاد میگوید: «برین از همون غرب جونتون حقوق بگیرین!» حقیقتا ما کمی سردرگم شدهایم.
تا الان فکر میکردیم شما پولها را به ایشان میدهید و ایشان خودش بین ما تقسیم میکند ولی انگار اینگونه نبوده و الان هم خبر میرسد که حاج آقا قصد دارد از ما به خاطر انتشار مطالب خلاف واقع و تشویش اذهان عمومی در روزنامهشان شکایت کنند و اگر محکوم به جریمه مالی شویم نمیدانیم از کجا باید بیاوریم که غرامت آقای نیکویی را پرداخت کنیم. صندوق اعتباری هنر هم در این زمینه پاسخگو نیست.
آقای پرزیدنت! ما دیگر به این شکل نمیتوانیم ادامه دهیم. عدم پرداخت حقوق یک ماه، دو ماه ... نه دیگر سه ماه. آمریکا تا کی میخواهد به کارشکنیهای خود ادامه دهد؟ تا کی خلف وعده؟ تا کی دبه؟ ما از کجا بیاریم زندگی کنیم؟ اکنون جا دارد ضمن اظهار تنفر از غرب با قاطعیت اعلام کنیم ما از اول دل در گروی آرمانهای دلنگرانها داشتیم و این جیرهای هم که میخوردیم برای این بود که نشان دهیم غرب چقدر غیرقابل اعتماد است.
به نظر ما توافق هستهای هم به زیان کشور است و امسال هم به دلیل مصادف شدن توقیف ظالمانه ۹ دی و تذکر خونبار هیات نظارت به کیهان روز خبرنگار نداریم و انشاا... فردا با فریاد «حتی اگه بمیرم... حمیدم... نشریه تو پس می گیرم» راهپیمایی سکوت برگزار خواهیم کرد. ضمنا آمادگی خود را جهت هرگونه همکاری با رسانههای کیهان، وطن امروز، جوان و کلا هر نشریهای که حقوقها را سر ماه پرداخت میکند اعلام کرده و مخلص تمامی نیروهای مخلص نیز هستیم. نمیدانم واقعا چرا نامه به اوباما آخرش به اینجا ختم شد! این تنها یکی از عوارض قابل مشاهده بی پولی است!
پ
ارسال نظر