۱۹۹۴۹۷
۲ نظر
۵۰۱۰
۲ نظر
۵۰۱۰
پ

طنز؛ علی مطهری، شرلوک هلمز و دیگران!

گویا از علی مطهری و واقعه شیراز فیلم‏های جدید می‏رسه. ميشه فرض كرد فیلم اولی ارباب‏حلقه‏ها بود و این دومی اسمش دو بُرجه.

زهرا ساروخانی در روزنامه قانون نوشت:

گویا از علی مطهری و واقعه شیراز فیلم‏های جدید می‏رسه. ميشه فرض كرد فیلم اولی ارباب‏حلقه‏ها بود و این دومی اسمش دو بُرجه. بنده به شخصه بیشتر از اینکه منتظر بازگشت پادشاه باشم، چشم انتظار سه‏گانه هابیت‏ها هستم. یعنی دلم می‏خواد داستان برگرده به سال‏ها قبل از این اتفاق و ببینم علی مطهری چرا این جوری شد؟ علی مطهری! واقعا چرا این جوری شدی؟ سناریو این فیلم که توسط مخالفان و معاندان علی مطهری به رشته تحریر در اومده، از منبعی که نخواست نامش فاش بشه، به ما رسیده. توجه شما رو به بخش‏هایی از این فیلمنامه پلیسی - جنایتی - شنودی - کُتَکی جلب می‏کنم.

 روز- داخلی- دفتر علی مطهری

علی مطهری پشت میزش نشسته و از قضا هر چهار پنج‌تا موبایلش روي ميزه. (متاسفانه یکی از موبایل‏ها آیفون گلده که به صورت زيرپوستي به مخاطب القا مي‏كنه این شخص چقدر از بدنه اجتماع فاصله گرفته.) با همین آیفون مدام از خودش سلفی می‏گیره و در مکان‏های فیلتر شده آپلود می‏کنه ( اشاره ضمني به ارتباط با گروهك اينستاگرام). ناگهان زیر يكي از عكس هاش با مضمون يه روز خوب با یه آبدارچی خوب، یکی کامنت مي‏ذاره: اِاِاِ علی جون همين الآن كُتت افتاد زمين، داره خاكي ميشه، برش دار. خم ميشه تا كتش رو برداره كه گوشي بلک‏بري‏اش زنگ مي‏خوره:

- علي اون مانيتور جديده رو چند خريدي؟

- كدوم؟

- همون ديگه، نه نه، دست چپي، آهان، همينو ميگم...

چند ساعت گذشته، علي مطهري عميقا به دنبال كشف حلقه مفقوده ماجراست: چه جوری از اين اتفاقات خبر دارن؟! گوشی گلکسی نوت اِج علی مطهری آهنگ محسن چاووشی (اشاره نیمچه مستقیم به کم‏کم فاصله گرفتن از آرمان‏های فرهنگی) پخش می‏کنه: حس خوبی ندارم...

علی مطهری تلفن رو بر مي‏داره و شماره شرلوك هلمز رو مي‏گيره (اشاره تابلواً مستقیم به ارتباط با عنصر نامطلوب انگلیسی). شرلوك وارد اتاق ميشه، با يك نگاه، نوشته‏هايي دور و بر صورت علي مطهري نقش مي‏بنده: حرفشو مي‏زنه، كوتاه نمياد، تو تيم كسي نمي‏ره. دور و بر جيب كُتش نوشته‏هاي زير ظاهر ميشه: دغدغه‏هاي متعدد، متنوع و رنگارنگ فرهنگي داره، از مواضع هم حزبي‏هاش انتقاد مي كنه، به زودي گوجه، آجر و چوبشو مي‏خوره. اطراف انگشتي كه باهاش راي ميده هم زيرنويس ميشه: اولا احمدي نژاد، ثانيا محسن رضايي، ثالثا حسن روحاني. اطراف انگشت حلقه هم يه مسائلي مطرح ميشه كه ديگه به ما مربوط نيست. شرلوك تو چله تابستون يقه‏هاي پالتوشو بالا ميده، يه اشاره به كانال كولر کرده و اتاق رو ترك مي كنه. تصوير روي چهره علي مطهري كه به كولر چشم دوخته و در صورتش تحول منفی احساس می‏شه، فِيْد ميشه...

 روز- داخلي- ساختمان بهارستان

علي مطهري در حال سخنراني است كه البته موضوع سخنراني اصلا به ما چه. يه نفر از روی محبت هُلش ميده، چندين نفر کاملا دوستانه از روي صندلي‏‏هاشون دو دو مي‏كُنن و چند نفر در حالي كه محاصره‌اش كردن، از سر دلسوزی برعليه‏اش شعار ميدن. ناگهان يك ابري بالاي سرش تشکیل ميشه تا افكارش رو براي بيننده تايپ كنه: گاهي كف گرگي لازم است... و در حالي كه ٢ دقيقه از وقتش باقي مونده بود، مجبور ميشه تريبون سخنراني رو ترك كنه. چاهار زانو روي صندلي‏اش مي‏شينه، نوك انگشت‏هاي اشاره اش رو با زبونش خيس مي كنه، چند تا دايره متحدالمركز به صورت مجازي روي سرش مي‏كِشه و غرق فكر ميشه. همزمان در صورتش تحول منفی احساس ميشه.

 روز- داخلي- سالن همايش دانشگاه

مناظره‏اي در جريان است. دانشجويان به شدت علي مطهري را تشويق مي‏كنند و همزمان طرف ديگر مناظره را مورد عنايت قرار مي‏دهند. پس از پايان مناظره، سر در گريبان آويخته، غرق در جَيب مراقبت لباس مارک گرون قيمتش ميشه و زير لب زمزمه مي‏كنه: چه احساس قشنگي... تشويق و احساسات و سلفی گرفتن برخی دانشجويان غربزده و متواری و معلوم‏المدرک، حس قدم زدن روی فرش قرمز رو براش داشته. همزمان با لبخند مليح و نمكيني بر لب، در صورتش تحول منفی احساس ميشه.

فيلمنامه پايان باز داره و پس از چندين بار مشاهده تحول منفي در وجنات نقش اول فيلم، علي مطهري سوار بر پورشه پانامرا بسان لوک خوش شانس در يك خورشيد بزرگ محو ميشه و عبارت آمریکایی " تو بي كانتينيود"، بر پرده سينما نقش مي‏بنده.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    خیلی مسخره بود...کلا فقط عادت داریم مسخره کنیم همدیگه رو

  • بامزه

    داستانش نه سر داشت نه ته!
    بی سروپا بود!

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج