طنز؛ تك دل منو بريدي دلواپس!
گفت: شنیدی یه روزنامه در قالب طنز، میخواسته سنت ازدواج را به سخره بگیره و جوانان را از سنت ازدواج رویگردان کنه؟
گفت: شنیدی یه روزنامه در قالب طنز، میخواسته سنت ازدواج را به سخره بگیره و جوانان را از سنت ازدواج رویگردان کنه؟
گفتم: شنیدم، ولی ندیدم.
گفت: چطور ندیدی؟ بچههای ما صبح تا شب نشستهاند در خبرگزاریها تا برایش خبرسازی کنند.
گفتم: به خدا هر چه من مطلب را خواندم نتوانستم این چیزهایی که بچههای شما ازش استخراج کردند، را از آن مطلب استخراج کنم. تا آنجایی که من خواندم این مطلب نقد افرادی بود که برای کلاس گذاشتن میگویند اهل ازدواج نیستند و در عوض آنهایی که ازدواج میکنند را مسخره میکنند. بعد هم در آخر متن نشان داده شد که همانها حرفهای خودشان را قبول ندارند و اگر موقعیتی پیش بیاید، در صدم ثانیه ازدواج میکنند. مگر شما آخر متن را ندیدی؟
گفت: حالا ما سر و تهاش را یکی میکنیم تا تهاش اینطوری نشود!
گفتم: خب اینطوری که شما گزینشی و بدون سروته، یک متن را نقل میکنید، از متون مقدس هم میتوانید اشکال شرعی بگیرید. به نظرتان غرضورزی نیست؟
گفت: ما از «قانون» بیزاریم. از قدیم هم گفتند هدف وسیله رو توجیه میکنه! هر کی یک جور نان میخوره، ما هم از مخالفت با «قانون» نان میخوریم.
گفتم: حالا شما که مدعی هستی نگران صدمه زدن به ازدواج در قالب طنزيد، نگران صدمه زدن به ازدواج در قالب اختلاسهای چند هزار میلیاردی و گرانیهای افسارگسیخته دولت اصولگرای مردمینژادی هم بودی؟ به نظرت گرانیها بیشتر جلوی ازدواج جوانان را میگیرد یا یه مطلب با نهایت ۱۰ هزار مخاطب (که تازه آن هم حرفش چیز دیگری بوده)
گفت: این جور نگرانیها و دلواپسیها در حوزه تخصصی ما نیست.
گفتم: اینجا هم خودی و غیر خودی؟ ما هنوز اون شعر وهن آمیزی که شش ماه روی خروجی خبرگزاریتون بود یا اون کاریکاتوری که یک پیامبر را روی استیج فشن کشیده بودید، فراموش نکردهایم.
گفت: خیلی داری حرف میزنی، ما اهل تساهل و تسامح نیستیم.
گفتم: مورد داشتیم طرف در اینترنت سرچ کرده «چه جوری+میتونیم+قانون+توقیف+کنیم» که گوگل هم در جواب گفته برو تا نزدمت!
گفت: پس قبول داری گوگل مال شماست؟ راستی تو بلد نیستی از این حکایت بامزههای تاثیرگذار آخر «گفتم گفتیها» بگذاری؟
گفتم: یه روز یه آقایی دماغش میسوخت، دستشرو فوت میکرد، یه رهگذری گفت: عزیز برادر، باید همانجایی که میسوزد را فوت کنی، فرد دماغ سوخته گفت: فوت کردن دماغ هزینه دارد، دست را فوت میکنیم که صدای هیچکس در نیاید.
گفت: چه عرض کنم، لایک!
لطفا در نظرهای خود الفاظ زشت بهکار نبرده، و از توهین به افراد حقیقی و حقوقی به هر نحوی بپرهیزید . در صورت عدم رعایت، نظر درج شده منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر