طنز: خودشیفته ها!
آدامس تریدنت سه تومن... کفی کفش هزار تومن... لواشک ترش و ملس هزار تومن
مجله خط خطی - شایان حسین نژاد:
گفتم: لوطی جون می دونی این هوا چی می طلبه؟
لوطی گفت: پوزش
گفتم: پوزش چرا؟
لوطی گفت: بس که گرم و سرد می شه و ممکنه ترک بخوریم دیگه
گفتم: ول کن اونو اصلا... بگو چی می چسبه؟
لوطی گفت: معلومه... چسب!
گفتم: نه بابا... چایی دو نفره
لوطی گفت: خوب ما هم دونفریم... برو چایی بریز بیا
گفتم: اولا ریز اومدن گذشته از ما! دوما با تو که نمی شه، واسمون حرف در میارن
لوطی گفت: پس با کی؟
گفتم: با یکی که وقتی هوا دو نفره است چایی بچسبه
لوطی گفت: ما که هر کجامون چسبوندیم، نچسبید
گفتم: بس که تفلونی دیگه
لوطی گفت: سرطان زا نباشم یه وقت؟
گفتم: از پارازیت که بدتر نیستی، خیالت تخت
لوطی گفت: تخت دو نفره؟
گفتم: نه! تخت فرحزاد! یه چیزیت می شه ها
لوطی گفت: خوب دلمون گرفت تو این تک سلولی
گفتم: کار دل و دنیا گیر و گرفته دیگه
لوطی گفت: آره اتفاقا یه بارم دلمون گیر کرد
گفتم: خب؟
لوطی گفت: بعدشم پیچید... ولی ما نپیچیدیم.
گفتم: رفتی ته دره؟ تصادف کردی؟
لوطی گفت: نه... یه جای امن تخلیه کردیم
فروشنده گفت: آدامس تریدنت سه تومن... کفی کفش هزار تومن... لواشک ترش و ملس هزار تومن
دکتر گفت: ایشان چه کسی هستند؟
لوطی گفت: دست فروش مترو بود. دید اونجا دست زیاد شده اومد اینجا که شلوغ تره
دکتر گفت: حقا که جای بسی تاسف است. به جای بحث در مورد ساپورت باید این اشخاص ساپورت شوند
لوطی گفت: یه کم هم باید خودشون تنگ کنن دیگه
گفتم: چیو؟
لوطی گفت: چشمشونو... که بهتر ببینن
گفتم: راستش منم یه شایعه هایی شنیدم
دکتر گفت: اگر شایعه است به آن دامن نزنید
لوطی گفت: بنظر منم اینه باید اونو پوشید
گفتم: دامن رو؟
لوطی گفت: نه بابا... مگه اسکاتلنده؟... چشم رو
گفتم: شایعه اش به دامن ربط نداره! یعنی دامن نداره که هیچ بقیه اش رو هم نداره
دکتر گفت: موضوع چیست؟
گفتم: می گن یکی که خیلی شیفته گلها بوده...
لوطی گفت: بهشون آب داده؟
گفتم: نه... دسته گل رو کامل به آب داده
دکتر گفت: دسته گلهای خودش است. می تواند هر کار که دوست دارد با آنها انجام دهد
گفتم: من که بچه بودم گلهای قالی رو آب می دادم
خواننده خواند: اگر دستم رسد بر چرخ گردون
لوطی گفت: با تیزی پنچرش می کنم
گفتم: تیوبلسه لوطی جون
خواننده خواند: توی زندگیم هر وقت به دوراهی رسیدم بدون استثنا می دونستم راه درست کدومه اما همیشه راه اشتباه رو انتخاب کردم. می دونی چرا؟ چون راه درست لعنتی همیشه سخت تر بود.
گفتم: ولی اینکه دیالوگ فیلم بود
لوطی گفت: خوب ما رو هم فیلم کردن دیگه
پ
ارسال نظر