طنز؛ سياسيون! «مُنگل» فحش نيست
آیا اصول اخلاقی سفارش شده در اسلام و وجدان انسانی اجازه میدهد که شما به عدهای از کمتوانان ذهنی که محدودیتهای شناختی و رفتاری داشته و عزیز پروردگار و خانوادههایشان هستند توهین کنید؟
متهم کردن و خط و نشان کشیدن جناحهای رقیب سیاسی برای یکدیگر و دفاع از دستاوردهای خود در همه جای دنیا مرسوم است اما توهین به عدهای افراد با ناتوانیهای ذهنی و شناختی و از همه مهمتر تعیین تکلیف کردن برای شهروندان مرسوم نبوده و به لحاظ اخلاقی و انسانی هم قابل توجیه نیست. متاسفانه طی سالهای گذشته و در دولتهای نهم و دهم ادبیاتی سخیف از سوی مسئولان وقت وارد محاورات و دیالوگهای رسمی فعالان سیاسی و اجتماعی شد که آثار آن در جامعه همچنان پابرجاست اما نکته قابل توجه تکرار این توهینها و به کار بردن واژههایی است که افکار عمومی را جریحهدار میکند. در همین ارتباط لازم است این افراد حداقل در خلوت خودشان موضعگیریهای اخیرشان را مورد تامل قرار داده و پاسخگوی وجدانشان باشند:
۱- بر چه اساس و مبنایی دایره از نظر افراطگرایان چنان تنگ است که خطا و اشتباه چند نفر را به همه تسری میدهید؟
۲- آیا درست است خود را در مقام قضاوت قرار داده و در حالی که جناح رقیب امکان دفاع یا حتی توضیح در مورد رفتار سیاسی و مواضعشان را ندارند به برادران دینی خود برچسب زده و به بیایمانی متهمشان کنید؟
۳- کدام عقل و منطقی میپسندد که دایره سلایق و زاویه دید شهروندان را به عاقل و نادان تقسیم کرده و هرکسی که طرفدار طرز تفکر شما نباشد تحت عنوان نادان و مُنگل خطابش کنید؟
و مهمتر از همه آیا اصول اخلاقی سفارش شده در اسلام و وجدان انسانی اجازه میدهد که شما به عدهای از کمتوانان ذهنی که محدودیتهای شناختی و رفتاری داشته و عزیز پروردگار و خانوادههایشان هستند توهین کنید؟
واژه مُنگل سالهاست از متون و منابع علمی حذف شده و به جای آن از مبتلایان به سندرم داون نام میبرند که در حال حاضر و در جوامع توسعه یافته این افراد نه تنها مانند دیگر اعضای جامعه از حق زندگی سالم و حقوق انسانی بهرهمند هستند بلکه نیازها و محدودیتهایشان مورد توجه متخصصان و اعضای جامعه بوده و با فراهم کردن امکانات آموزشی و رفاهی استقلال فردی آنها برای داشتن یک زندگی معمولی در جامعه و در تعامل با دیگران به طور نسبی تامین است.
این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که جناحی از هم اکنون حقوق اولیه و بدیهی شهروندان کشور را در استقلال رایشان به نمایندگان خود، زیر سوال برده و با این گونه اظهار نظرهای نسنجیده برای مردم تکلیف مینمایند. به همین دلیل لازم است بزرگان این جریان سیاسی که مدافع ارزشهای اسلامی و انقلابی کشور هستند بیش از پیش این مفاهیم و اصول اولیه اسلامی و انقلابی را به طرفدارانشان یادآوری کنند.
پیام انسانساز و متعالی اسلام از راه تحجر و جزماندیشی به شهروندان، جوامع و بشریت منتقل نمیشود بلکه زبان محبت و حکمت است که به کار مسلمانان این عصر میآید. به همین دلیل نگارنده پیشنهاد میکند به پیام تاملبرانگیز رهبر انقلاب و ادبیات ایشان در مکاتبه اخیرشان با جوانان اروپایی و آمریکایی توجه بفرمایید و حداقل رفتار و منش ایشان را الگوی رفتارو اظهار نظرهای رسمی خود قرار دهید.
ارسال نظر